۱۱۱٬۶۰۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع مقاله == مقدمه و متن كتاب. رده:کتابشناسی' به '== منابع مقاله == مقدمه و متن كتاب. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در مقدمه نخست، به بيان اهميت كتاب و جاى گرفتن آن در مجموعه كتب تصوف اسلامى، پرداخته شده (مقدمه، ص3- 4) و در مقدمه نویسنده، به موضوع كتاب و وجه تسميه آن، اشاره گرديده است (همان، ص5- 8). | در مقدمه نخست، به بيان اهميت كتاب و جاى گرفتن آن در مجموعه كتب تصوف اسلامى، پرداخته شده (مقدمه، ص3- 4) و در مقدمه نویسنده، به موضوع كتاب و وجه تسميه آن، اشاره گرديده است (همان، ص5- 8). | ||
فصل اول، پيرامون ايمان و حقيقت آن مىباشد. نویسنده در اين فصل، ابتدا به آيه ''' «انما المؤمنون الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم و اذا تليت عليهم آياته زادتم ايمانا و على ربهم يتوكلون» ''' اشاره نموده و سپس، به تعريف ايمان و تفاوت آن با اسلام پرداخته است (متن كتاب، ص9- 10). | فصل اول، پيرامون ايمان و حقيقت آن مىباشد. نویسنده در اين فصل، ابتدا به آيه''' «انما المؤمنون الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم و اذا تليت عليهم آياته زادتم ايمانا و على ربهم يتوكلون»''' اشاره نموده و سپس، به تعريف ايمان و تفاوت آن با اسلام پرداخته است (متن كتاب، ص9- 10). | ||
وى احسان را كمال ايمان دانسته و آن را، انجام اوامر الهى و ترك مناهى، معنا كرده است. در اين رابطه، رواياتى از جمله از ابوهريه، عثمان بن عفان، عباده بن صامت، عتاب بن مالك، سفيان بن عبدالله ثقفى، انس بن مالك، عبدالله بن عمر، ذوالنون و عبدالله بن زيد، روايت شده است (همان، ص11- 16). | وى احسان را كمال ايمان دانسته و آن را، انجام اوامر الهى و ترك مناهى، معنا كرده است. در اين رابطه، رواياتى از جمله از ابوهريه، عثمان بن عفان، عباده بن صامت، عتاب بن مالك، سفيان بن عبدالله ثقفى، انس بن مالك، عبدالله بن عمر، ذوالنون و عبدالله بن زيد، روايت شده است (همان، ص11- 16). | ||
فصل دوم، پيرامون ثناء و حمد الهى بوده و نویسنده، آيات فراوانى در اين زمينه، از جمله ''' «تبارك اسم ربك ذي الجلال و الإكرام» ''' را معنى و تشريح كرده است (همان، ص17- 22). | فصل دوم، پيرامون ثناء و حمد الهى بوده و نویسنده، آيات فراوانى در اين زمينه، از جمله''' «تبارك اسم ربك ذي الجلال و الإكرام»''' را معنى و تشريح كرده است (همان، ص17- 22). | ||
در فصل سوم، به تعريف معناى ذكر و حالات و مراتب آن، پرداخته شده است. از جمله آيات مورد بحث در اين فصل، عبارتند از: ''' «و لله الأسماء الحسنى فادعوه بها و ذروا الذين يلحدون في أسمائه» ''' و ''' «يا ايها الذين آمنوا اذكرو الله ذكرا كثيرا و سبحوه بكرة و أصيلا» '''، ''' «و اذكرونى أذكركم» ''' و... (همان، ص23- 28). | در فصل سوم، به تعريف معناى ذكر و حالات و مراتب آن، پرداخته شده است. از جمله آيات مورد بحث در اين فصل، عبارتند از:''' «و لله الأسماء الحسنى فادعوه بها و ذروا الذين يلحدون في أسمائه»''' و''' «يا ايها الذين آمنوا اذكرو الله ذكرا كثيرا و سبحوه بكرة و أصيلا»'''،''' «و اذكرونى أذكركم»''' و... (همان، ص23- 28). | ||
در فصل چهارم، به اهميت و جايگاه تفكر اختصاص داشته و به آياتى پرداخته شده است كه دربردارنده اين مفهوم مىباشند، از جمله ''' «أ و لم ينظروا في ملكوت السموات و الأرض و ما خلق الله من شيء و أن عسى أن يكون قد اقترب أجلهم فبأي حديث بعده يؤمنون» ''' (همان، ص30). | در فصل چهارم، به اهميت و جايگاه تفكر اختصاص داشته و به آياتى پرداخته شده است كه دربردارنده اين مفهوم مىباشند، از جمله''' «أ و لم ينظروا في ملكوت السموات و الأرض و ما خلق الله من شيء و أن عسى أن يكون قد اقترب أجلهم فبأي حديث بعده يؤمنون»''' (همان، ص30). | ||
نویسنده در اين فصل، ضمن بررسى روايات و كلام بزرگان پيرامون اهميت فكر و انديشيدن، تفكر را به سه قسم زير، تقسيم كرده است: | نویسنده در اين فصل، ضمن بررسى روايات و كلام بزرگان پيرامون اهميت فكر و انديشيدن، تفكر را به سه قسم زير، تقسيم كرده است: |