سدرة المنتهی في تفسير قرآن المصطفی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها == ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۴۲: خط ۴۲:
«یکی از مباحث مهمّی که البته به‌اجمال در این سوره‎ مطرح می‌شود، «حقیقت انسانیه» است. مؤلف در این‌باره‎‎ می‌نویسد‎: حقیقت انسانیت‎ به ‎اعتبار ربوبیتش برای بدن به‎‎عنوان‎ «روح» نامیده می‌شود؛ چون‌که روح مظهر ذات الهی از حیث‎ ربوبیت آن‎ ذات است و کلمه اله و الوهت و اللّه معنایش همان‎ ربّ و ربوبیت است‎ که «الحمد‎ للّه ربّ العالمين» و روح انسانی‎ همان روح اعظم نسبت به ‎غیر آن از دارندگان ارواح است و تغایر بین ‎‎روح‎ و بین بدنش به ضربی از اعتبار است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/61 ر.ک: بی‌نام، ص61]</ref>‎.
«یکی از مباحث مهمّی که البته به‌اجمال در این سوره‎ مطرح می‌شود، «حقیقت انسانیه» است. مؤلف در این‌باره‎‎ می‌نویسد‎: حقیقت انسانیت‎ به ‎اعتبار ربوبیتش برای بدن به‎‎عنوان‎ «روح» نامیده می‌شود؛ چون‌که روح مظهر ذات الهی از حیث‎ ربوبیت آن‎ ذات است و کلمه اله و الوهت و اللّه معنایش همان‎ ربّ و ربوبیت است‎ که «الحمد‎ للّه ربّ العالمين» و روح انسانی‎ همان روح اعظم نسبت به ‎غیر آن از دارندگان ارواح است و تغایر بین ‎‎روح‎ و بین بدنش به ضربی از اعتبار است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/61 ر.ک: بی‌نام، ص61]</ref>‎.


«سوره مبارکه بقره با عنوان «در اسرار‎ حروف‎ مقطّعه ‎» آغاز می‌شود. سپس به بحثی درباره «الف»، «علم و یقین» و «عدم تناهی کلمات وجودیه» می‌پردازد. در‎ ذیل آیه 13 از سوره بقره به مباحث مربوط به انسان کامل، خليفة اللّه و ملائکه پرداخته می‌شود‎. درباره‎ اینکه خليفة اللّه جامع جمیع‎ اسما است، می‌نویسد: در آیه مبارکه '''إنّي جاعل في الأرض خليفة''' (بقره: 30)»، به‌لحاظ تعدّد اسماء الهیه و اتّصاف‎ خلیفه به صفات مستخلف‎عنه‎، وجوب استمرار وجود انسان کامل‎ در زمین تمام است که پیوسته در افراد نوع انسان، فرد اکمل از جمیع‎ افراد کائنات در جمیع اسما و صفات جمالی و جلالی موجود است‎ تا نماینده حضرت‎ اله باشد»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/61 ر.ک: همان]</ref>‎.
«سوره مبارکه بقره با عنوان «در اسرار‎ حروف‎ مقطّعه ‎» آغاز می‌شود. سپس به بحثی درباره «الف»، «علم و یقین» و «عدم تناهی کلمات وجودیه» می‌پردازد. در‎ ذیل آیه 13 از سوره بقره به مباحث مربوط به انسان کامل، خليفة اللّه و ملائکه پرداخته می‌شود‎. درباره‎ اینکه خليفة اللّه جامع جمیع‎ اسما است، می‌نویسد: در آیه مبارکه'''إنّي جاعل في الأرض خليفة''' (بقره: 30)»، به‌لحاظ تعدّد اسماء الهیه و اتّصاف‎ خلیفه به صفات مستخلف‎عنه‎، وجوب استمرار وجود انسان کامل‎ در زمین تمام است که پیوسته در افراد نوع انسان، فرد اکمل از جمیع‎ افراد کائنات در جمیع اسما و صفات جمالی و جلالی موجود است‎ تا نماینده حضرت‎ اله باشد»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/61 ر.ک: همان]</ref>‎.


«برخی دیگر از عناوینی که در سوره بقره بررسی می‌شوند، از این‎ قرار است: حدیث اشتقاق، اثبات عقول، فقرزدایی و استکمال، قرآن و عرفان و برهان از یکدیگر جدا نیستند، عروج‎ و ارتقای‎‎ انسان به مقام عقل، مصداق تام اسماء تکوینی و تعلیمی، مقام محمود، مراتب معراج، سرگذشت‎ انبیا در سرّ انسان، مرگ طبیعی و مرگ‎ اختیاری‎، قرب نوافل و فرائض»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/61 ر.ک: همان]</ref>‎.
«برخی دیگر از عناوینی که در سوره بقره بررسی می‌شوند، از این‎ قرار است: حدیث اشتقاق، اثبات عقول، فقرزدایی و استکمال، قرآن و عرفان و برهان از یکدیگر جدا نیستند، عروج‎ و ارتقای‎‎ انسان به مقام عقل، مصداق تام اسماء تکوینی و تعلیمی، مقام محمود، مراتب معراج، سرگذشت‎ انبیا در سرّ انسان، مرگ طبیعی و مرگ‎ اختیاری‎، قرب نوافل و فرائض»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/61 ر.ک: همان]</ref>‎.


«در عنوان «بدن اخروی مکسوب و مکتسب است»، چنین‎ می‌خوانیم که انسان منحرف مطابق ملکات زشتی که اکتساب‎ کرده است در‎ قیامت‎ با‎ صوری که از آن ملکات‎ می‌باشند‎، محشور‎ می‌گردد و به‌صورت‎های آن حیوانات درمی‌آید؛ چنان‌که انسان‎ در صراط مستقیم نیز از ملکات حسنه‌ای که کسب کرده است، صور ارواح طیّبه‎ و ملائکه‎ عالین‎ و سیماهای شیرین دلنشین در صقع ذات او متحقق‎ می‌گردند‎ و با آن‌ها محشور خواهد بود؛ لذا بدن اخروی به مکسوب و مکتسب تقسیم می‌گردد که '''لها ما كسبت و عليها ما‎ اكتسبت''' (بقره: 286) و این‎ ابدان را انسان با خود از این‎ نشئه می‌برد؛ یعنی‎ بذر و ریشه آن‌ها در اینجا تحصیل شده‎ است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/61 ر.ک: همان، ص62-61]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26005/1/355 متن کتاب، ص356-355]</ref>‎.
«در عنوان «بدن اخروی مکسوب و مکتسب است»، چنین‎ می‌خوانیم که انسان منحرف مطابق ملکات زشتی که اکتساب‎ کرده است در‎ قیامت‎ با‎ صوری که از آن ملکات‎ می‌باشند‎، محشور‎ می‌گردد و به‌صورت‎های آن حیوانات درمی‌آید؛ چنان‌که انسان‎ در صراط مستقیم نیز از ملکات حسنه‌ای که کسب کرده است، صور ارواح طیّبه‎ و ملائکه‎ عالین‎ و سیماهای شیرین دلنشین در صقع ذات او متحقق‎ می‌گردند‎ و با آن‌ها محشور خواهد بود؛ لذا بدن اخروی به مکسوب و مکتسب تقسیم می‌گردد که'''لها ما كسبت و عليها ما‎ اكتسبت''' (بقره: 286) و این‎ ابدان را انسان با خود از این‎ نشئه می‌برد؛ یعنی‎ بذر و ریشه آن‌ها در اینجا تحصیل شده‎ است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/61 ر.ک: همان، ص62-61]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26005/1/355 متن کتاب، ص356-355]</ref>‎.


«در سوره مبارکه آل عمران، اعتدال مزاج، راسخون‎ در‎ علم‎، فیوضات عالم قدس، اتحاد علم و وجود و نور، اثبات توحید، اسرار روایات‎، ملکات‎ صور برزخیه، تجلّی حقّ در صور کونیّه، تمثّلات نفس ناطقه، شأن رسولان‎ حق‎، اوصاف عرش و... مورد بحث‎ قرار گرفته است. نویسنده در بخشی‎ از‎ تفسیر‎ آیه 125، درباره‎ اتحاد انسان کامل با نفس رحمانی توضیح می‌دهد: «انسان‎ صعوداً‎ به‎ مقامی‎ می‌رسد که با نفس رحمانی اتحاد وجودی پیدا می‌کند و جمیع کلمات ‎وجودیّه نوریّه دار‎ هستی‎ به‌منزله اعضا و جوارح وی می‌شوند». سپس اضافه می‌کند: در اتحاد نفوس مکتفیه‎‎ و نفس‎ رحمانی‎ و عقل بسیط در صحف کریمه‎ اهل تحقیق محقّق است که صادر نخستین، نفس‎ رحمانی‎ است‎ و آن اصل اصول و هیولای عوالم‎ غیر متناهی و مادّه تعینات است و از آن به‎ تجلّی‎‎ ساری‎ و رقّ منشور و نور مرشوش نیز تعبیر شده است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/62 ر.ک: بی‌نام، ص62]</ref>‎.  
«در سوره مبارکه آل عمران، اعتدال مزاج، راسخون‎ در‎ علم‎، فیوضات عالم قدس، اتحاد علم و وجود و نور، اثبات توحید، اسرار روایات‎، ملکات‎ صور برزخیه، تجلّی حقّ در صور کونیّه، تمثّلات نفس ناطقه، شأن رسولان‎ حق‎، اوصاف عرش و... مورد بحث‎ قرار گرفته است. نویسنده در بخشی‎ از‎ تفسیر‎ آیه 125، درباره‎ اتحاد انسان کامل با نفس رحمانی توضیح می‌دهد: «انسان‎ صعوداً‎ به‎ مقامی‎ می‌رسد که با نفس رحمانی اتحاد وجودی پیدا می‌کند و جمیع کلمات ‎وجودیّه نوریّه دار‎ هستی‎ به‌منزله اعضا و جوارح وی می‌شوند». سپس اضافه می‌کند: در اتحاد نفوس مکتفیه‎‎ و نفس‎ رحمانی‎ و عقل بسیط در صحف کریمه‎ اهل تحقیق محقّق است که صادر نخستین، نفس‎ رحمانی‎ است‎ و آن اصل اصول و هیولای عوالم‎ غیر متناهی و مادّه تعینات است و از آن به‎ تجلّی‎‎ ساری‎ و رقّ منشور و نور مرشوش نیز تعبیر شده است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/62 ر.ک: بی‌نام، ص62]</ref>‎.  


«در بخشی از تفسیر سوره نساء درباره ادبار عقل‎ چنین می‌خوانیم: ادبار عقل که‎ نسبت‎ بازماندگی و روی به‌سوی خود آوردن ممکن است، منبع جمیع شرّ است و ارتکاب نواهی‌اش از این‎ روی‎ است و سرّ آن این است که ممکن موجود مؤلف است‎ در عقل‎ از‎ دو چیز: یکی ماهیت او که عدم‎ و منبع‎ شرّ‎ است و یکی وجود که منبع خیر است‎. اکنون‎ در این وقت چون روی به‎ فاعل آورد جهت خیرش می‌افزاید و شرّش مغلوب‎ می‌شود، و چون به خود بازگردد جهت‎ عدمیّت‎ و شرّش فزون‎ می‌گردد‎ و خیرش‎ مغلوب می‌گردد و اشارت بدین دو جهت‎ در‎ کلام مجید آمده که: '''ما أصابك من حسنة فمن اللّه و ما أصابك‎ من‎‎ سيّئة فمن نفسك''' (نساء: 79)»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/62 ر.ک: همان]</ref>‎.
«در بخشی از تفسیر سوره نساء درباره ادبار عقل‎ چنین می‌خوانیم: ادبار عقل که‎ نسبت‎ بازماندگی و روی به‌سوی خود آوردن ممکن است، منبع جمیع شرّ است و ارتکاب نواهی‌اش از این‎ روی‎ است و سرّ آن این است که ممکن موجود مؤلف است‎ در عقل‎ از‎ دو چیز: یکی ماهیت او که عدم‎ و منبع‎ شرّ‎ است و یکی وجود که منبع خیر است‎. اکنون‎ در این وقت چون روی به‎ فاعل آورد جهت خیرش می‌افزاید و شرّش مغلوب‎ می‌شود، و چون به خود بازگردد جهت‎ عدمیّت‎ و شرّش فزون‎ می‌گردد‎ و خیرش‎ مغلوب می‌گردد و اشارت بدین دو جهت‎ در‎ کلام مجید آمده که:'''ما أصابك من حسنة فمن اللّه و ما أصابك‎ من‎‎ سيّئة فمن نفسك''' (نساء: 79)»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/62 ر.ک: همان]</ref>‎.


در تفسیر آیه 55 سوره مائده، به موضوع انسان کامل پرداخته شده است: «انسان در میان مرکبات به‌حسب نوع، صاحب اعدل امزجه است و در میان انسان‌ها انسانی که اعدل امزجه را دارد، انسان کامل است و در مرکز قرار دارد. بقیه مزاج‎ها هرچند در اعتدال به او نزدیک‎تر باشند، در صفات انسانی، در هوش، در ادراک، در فهم، در یافتن، در کمالات انسانی، در حضور و مراقبت و استکمال و جهات دیگر به او نزدیک‎ترند...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26005/1/33 ر.ک: متن کتاب، ج2، ص34-33]</ref>‎.
در تفسیر آیه 55 سوره مائده، به موضوع انسان کامل پرداخته شده است: «انسان در میان مرکبات به‌حسب نوع، صاحب اعدل امزجه است و در میان انسان‌ها انسانی که اعدل امزجه را دارد، انسان کامل است و در مرکز قرار دارد. بقیه مزاج‎ها هرچند در اعتدال به او نزدیک‎تر باشند، در صفات انسانی، در هوش، در ادراک، در فهم، در یافتن، در کمالات انسانی، در حضور و مراقبت و استکمال و جهات دیگر به او نزدیک‎ترند...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26005/1/33 ر.ک: متن کتاب، ج2، ص34-33]</ref>‎.