فلسفه در مسيحيت باستان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات تیر موسوی' به '')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}


''' فلسفه در مسیحیت باستان'''، برگردان فارسی عبدالرحیم سلیمانی اردستانی از یکی از آثار ارزشمند کریستوفر استید عضو آکادمی انگلستان و استاد افتخاری الاهیات در دانشگاه کمبریج است که به بررسی فلسفه مسیحیت در پنج قرن اول می‌پردازد.
''' فلسفه در مسیحیت باستان'''، برگردان فارسی [[سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم|عبدالرحیم سلیمانی اردستانی]] از یکی از آثار ارزشمند [[استید، کریستوفر|کریستوفر استید]] عضو آکادمی انگلستان و استاد افتخاری الاهیات در دانشگاه کمبریج است که به بررسی فلسفه مسیحیت در پنج قرن اول می‌پردازد.


مؤلف خود در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، هدف از نگارش آن را بررسی تأثیر فلسفه بر اندیشه اولیه مسیحی، و شیوه‌ای که با آن نویسندگان مسیحی به فلسفه کمک کردند، برمی‌شمارد.  
مؤلف خود در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، هدف از نگارش آن را بررسی تأثیر فلسفه بر اندیشه اولیه مسیحی، و شیوه‌ای که با آن نویسندگان مسیحی به فلسفه کمک کردند، برمی‌شمارد.  


کتاب در سه بخش کلی و نوزده عنوان فرعنی تدوین گردیده است. مؤلف در بخش اول به بررسی میراث فلسفه یونان از آغاز تا سقراط، افلاطون، ارسطو، اپیکوریان، رواقیان و نوافلاطونیان و ارتباط آن‌ها با اندیشه‌های مسیحی می‌پردازد. بخش دوم به بحث درباره کاربرد فلسفه در الاهیات مسیحی اختصاص یافته و مسائلی از این قبیل مطرح شده که: آیا «فلسفه مسیحی» وجود دارد؟ آیا از میان عالمان مسیحی عهد باستان کسی را می‌توان فیلسوف نامید؟ بخش سوم کتاب، اندیشه‌های بزرگ‌ترین شخصیت مسیحی این دوره، یعنی آگوستین قدیس را بررسی کرده و دیدگاه‌های او را درباره ایمان، معرفت، آزادی و... بر آفتاب افکنده است.  
کتاب در سه بخش کلی و نوزده عنوان فرعنی تدوین گردیده است. مؤلف در بخش اول به بررسی میراث فلسفه یونان از آغاز تا سقراط، افلاطون، [[ارسطو]]، اپیکوریان، رواقیان و نوافلاطونیان و ارتباط آن‌ها با اندیشه‌های مسیحی می‌پردازد. بخش دوم به بحث درباره کاربرد فلسفه در الاهیات مسیحی اختصاص یافته و مسائلی از این قبیل مطرح شده که: آیا «فلسفه مسیحی» وجود دارد؟ آیا از میان عالمان مسیحی عهد باستان کسی را می‌توان فیلسوف نامید؟ بخش سوم کتاب، اندیشه‌های بزرگ‌ترین شخصیت مسیحی این دوره، یعنی آگوستین قدیس را بررسی کرده و دیدگاه‌های او را درباره ایمان، معرفت، آزادی و... بر آفتاب افکنده است.  


همان‌طور که از عنوان کتاب هم برمی‌آید، روش مؤلف تحلیلی - تاریخی است و به گفته خود او در مقدمه کتاب ترجیح داده است اطلاعات خود را برطبق موضوع‌ها و نه مؤلفان تنظیم کند و لاجرم این روش نوعی تحلیل را در دل خود دارد. جامعیت و انسجام مطالب و نیز رجوع مؤلف به منابع معتبر و دست اول در زمینه فلسفه و مسیحیت از نکات چشم‌گیر و بارز این کتاب در شمار است.   
همان‌طور که از عنوان کتاب هم برمی‌آید، روش مؤلف تحلیلی - تاریخی است و به گفته خود او در مقدمه کتاب ترجیح داده است اطلاعات خود را برطبق موضوع‌ها و نه مؤلفان تنظیم کند و لاجرم این روش نوعی تحلیل را در دل خود دارد. جامعیت و انسجام مطالب و نیز رجوع مؤلف به منابع معتبر و دست اول در زمینه فلسفه و مسیحیت از نکات چشم‌گیر و بارز این کتاب در شمار است.