۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (Hbaghizadeh صفحهٔ خلاصة الادیان در تاریخ دینهای بزرگ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به خلاصة الأديان در تاریخ دینهای بزرگ منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''خلاصة الأديان در تاریخ دینهای بزرگ'''، تألیف محمدجواد مشکور (1374-1297ش)، مشتمل بر مقدمهای در تاریخ ادیان و معرفی مختصر ادیان ابتدایی و ادیان زنده جهان است. | '''خلاصة الأديان در تاریخ دینهای بزرگ'''، تألیف [[مشکور، محمدجواد|محمدجواد مشکور]] (1374-1297ش)، مشتمل بر مقدمهای در تاریخ ادیان و معرفی مختصر ادیان ابتدایی و ادیان زنده جهان است. | ||
این کتاب آنگونه که نویسنده نوشته، مجموعه یادداشتهای پراکنده و تقریراتی است که نگارنده در طی بیست سال تدریس تاریخ ادیان در دانشگاه بر دانشجویان املا کرده است و اینک با مراجعه به مدارک متقن، مبدل به اوراقی مدون شده و بهصورتی مرتب و کتابی مبوب درآمده است<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه سه</ref>. | این کتاب آنگونه که نویسنده نوشته، مجموعه یادداشتهای پراکنده و تقریراتی است که نگارنده در طی بیست سال تدریس تاریخ ادیان در دانشگاه بر دانشجویان املا کرده است و اینک با مراجعه به مدارک متقن، مبدل به اوراقی مدون شده و بهصورتی مرتب و کتابی مبوب درآمده است<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه سه</ref>. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
کوشش مؤلف بر این بوده که با پیروی از روشی منطقی پس از دیباچهای در سرگذشت تاریخ ادیان و فصلی در تعریفات و اصطلاحات دینی که دانستن آنها برای دانشجویان ضروری است، در ده فصل، نخست از دینهای آغازین که عین شرک و بتپرستی بوده، آغاز کرده، طالب سالک را از هفت وادی معرفت که ادیان چین و ژاپن و هند و زردشتی و یهود و مسیح و گنوسی عرفانی و عرب پیش از اسلام باشد، بگذراند و سرانجام به منزل و مقصد حقیقت که دین مبین اسلام است، برساند<ref>ر.ک: همان</ref>. | کوشش مؤلف بر این بوده که با پیروی از روشی منطقی پس از دیباچهای در سرگذشت تاریخ ادیان و فصلی در تعریفات و اصطلاحات دینی که دانستن آنها برای دانشجویان ضروری است، در ده فصل، نخست از دینهای آغازین که عین شرک و بتپرستی بوده، آغاز کرده، طالب سالک را از هفت وادی معرفت که ادیان چین و ژاپن و هند و زردشتی و یهود و مسیح و گنوسی عرفانی و عرب پیش از اسلام باشد، بگذراند و سرانجام به منزل و مقصد حقیقت که دین مبین اسلام است، برساند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نویسنده، دیباچه بسیار ارزشمند و مفیدی را با عنوان «دیباچه در سرگذشت تاریخ ادیان» در معرفی دانشمندانی از سراسر گیتی که در تاریخ تطبیقی ادیان کار کردهاند، نوشته است. وی معرفی را با نام محمد بن عبدالکریم شهرستانی آغاز و به رادها کریشنان ختم کرده است. مشکور، معتقد است که درباره ادیان، مسئله حق و باطل مطرح نیست، بلکه مطلب مرگ و زندگی در پیش است. آیا دین امری کهنه و تنها از نظر کنجکاوی تاریخ و باستانشناسی ارزش دارد، یا پدیدهای جاندار و زنده است؟ هریک از ادیان کنونی جهان نقشی از تعلیم روحانینژاد بشر را برعهده دارد. بسیاری از مشکلات لاینحل و تعارضات فکری ما در امر دین به سبب محدود بودن افق فکری ما است. با توسعه دامنه همدردی و نوعدوستی میتوانیم افکار خود را اعتلا داده و از مناقشات و تناقضات درگذریم. ما نمیتوانیم دین خود را درست بفهمیم، مگر در مقام سنجش و رابطه آن با یک یا چند دین دیگر. تنها با بررسی عقلانی و آمیخته با حس احترام درباره ادیان دیگر است که میتوانیم تفاهم و شناسایی جدیدی از سنتهای دیگر دینها و دین خود به دست آوریم<ref>ر.ک: دیباچه، صفحه نوزده و بیست</ref>. | نویسنده، دیباچه بسیار ارزشمند و مفیدی را با عنوان «دیباچه در سرگذشت تاریخ ادیان» در معرفی دانشمندانی از سراسر گیتی که در تاریخ تطبیقی ادیان کار کردهاند، نوشته است. وی معرفی را با نام [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالکریم شهرستانی]] آغاز و به رادها کریشنان ختم کرده است. [[مشکور، محمدجواد|مشکور]]، معتقد است که درباره ادیان، مسئله حق و باطل مطرح نیست، بلکه مطلب مرگ و زندگی در پیش است. آیا دین امری کهنه و تنها از نظر کنجکاوی تاریخ و باستانشناسی ارزش دارد، یا پدیدهای جاندار و زنده است؟ هریک از ادیان کنونی جهان نقشی از تعلیم روحانینژاد بشر را برعهده دارد. بسیاری از مشکلات لاینحل و تعارضات فکری ما در امر دین به سبب محدود بودن افق فکری ما است. با توسعه دامنه همدردی و نوعدوستی میتوانیم افکار خود را اعتلا داده و از مناقشات و تناقضات درگذریم. ما نمیتوانیم دین خود را درست بفهمیم، مگر در مقام سنجش و رابطه آن با یک یا چند دین دیگر. تنها با بررسی عقلانی و آمیخته با حس احترام درباره ادیان دیگر است که میتوانیم تفاهم و شناسایی جدیدی از سنتهای دیگر دینها و دین خود به دست آوریم<ref>ر.ک: دیباچه، صفحه نوزده و بیست</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |