۱۰۶٬۷۲۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵رده:کتابشناسی' به '. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
مطلب ديگرى كه مؤلف در اين قسمت توضيح داده، راجع به عدم جريان استصحاب در مسئله مورد نظر مىباشد؛ به اين معنا كه بياييم و استصحاب بقاى دليل را جارى كنيم و تا واقع شدن زمان قطعى فجر صبر كنيم. | مطلب ديگرى كه مؤلف در اين قسمت توضيح داده، راجع به عدم جريان استصحاب در مسئله مورد نظر مىباشد؛ به اين معنا كه بياييم و استصحاب بقاى دليل را جارى كنيم و تا واقع شدن زمان قطعى فجر صبر كنيم. | ||
آخرين بخش توضيحات مؤلف درباره آخرين قسمت سؤال استفتا كنندگان مىباشد كه از طريقيت يا موضوعيت فجر پرسيده بودند كه ايشان در جواب مىفرمايد: مجال براى بحث از طريقيت يا موضوعيت نيست مگر اينكه طبق آيه 187 بقره: '''«حتى يتبين لكم الخيط الأبيض من الخيط الأسود من الفجر»''' بگوييم آنچه از فجر به حساب مىآيد به عنوان طريقى براى تبين مانند فجر به كار بيايد، امّا اگر قابليت تبين در آن نباشد ديگر بحث از طريقيت فجر معنا نخواهد داشت كما اينكه طبق قول به موضوعيت آن هم بحث از موضوعيت بىفايده خواهد بود. | آخرين بخش توضيحات مؤلف درباره آخرين قسمت سؤال استفتا كنندگان مىباشد كه از طريقيت يا موضوعيت فجر پرسيده بودند كه ايشان در جواب مىفرمايد: مجال براى بحث از طريقيت يا موضوعيت نيست مگر اينكه طبق آيه 187 بقره:'''«حتى يتبين لكم الخيط الأبيض من الخيط الأسود من الفجر»''' بگوييم آنچه از فجر به حساب مىآيد به عنوان طريقى براى تبين مانند فجر به كار بيايد، امّا اگر قابليت تبين در آن نباشد ديگر بحث از طريقيت فجر معنا نخواهد داشت كما اينكه طبق قول به موضوعيت آن هم بحث از موضوعيت بىفايده خواهد بود. | ||
بحث بعدى در مورد مفهوم لغوى و اصطلاحى فجر مىباشد. ايشان در مفهوم لغوى آن از راغب در مفرداتش نقل مىكند كه به معنى شكسته شدن و شقّ چيزى دانسته است، بعد فجر را به صورت كاذب و صادق تقسيم كرده و چگونگى تحقق آنها را مشخص مىكند. ايشان يكى از تعاريف فجر را پذيرفته، لكن إن قلتى را در مورد آن نافذ مىداند كه بعد از بيان آن، خود پاسخ آن را بيان مىنمايند. ايشان در مورد افطار آن مقدارى كه قطع اقتضاء مىكند را قابل عمل دانسته در غير اين صورت و در طرف آغاز صبح عمل به استصماب را تجويز مىنمايد. | بحث بعدى در مورد مفهوم لغوى و اصطلاحى فجر مىباشد. ايشان در مفهوم لغوى آن از راغب در مفرداتش نقل مىكند كه به معنى شكسته شدن و شقّ چيزى دانسته است، بعد فجر را به صورت كاذب و صادق تقسيم كرده و چگونگى تحقق آنها را مشخص مىكند. ايشان يكى از تعاريف فجر را پذيرفته، لكن إن قلتى را در مورد آن نافذ مىداند كه بعد از بيان آن، خود پاسخ آن را بيان مىنمايند. ايشان در مورد افطار آن مقدارى كه قطع اقتضاء مىكند را قابل عمل دانسته در غير اين صورت و در طرف آغاز صبح عمل به استصماب را تجويز مىنمايد. |