استقرار شریعت در مذهب مسیح: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


''' استقرار شریعت در مذهب مسیح'''، به قلم گئورگ ویلهلم فردریش هگل، فیلسوف معروف آلمانی، قصد دارد مفهوم شریعت را در مذهب مسیح بررسی کند و مسائل مختلفی را که در راستای استقرار آن در مسیحیت رخ داده از نظر بگذراند.  متن این کتاب که باقر پرهام از ترجمه فرانسوی کتاب هگل آن را به فارسی برگردانده است، گویا در زمان هگل منتشر نشده است.  
''' استقرار شریعت در مذهب مسیح'''، به قلم [[هگل، گئورگ ویلهلم فریدریش|گئورگ ویلهلم فردریش هگل]]، فیلسوف معروف آلمانی، قصد دارد مفهوم شریعت را در مذهب مسیح بررسی کند و مسائل مختلفی را که در راستای استقرار آن در مسیحیت رخ داده از نظر بگذراند.  متن این کتاب که [[باقر پرهام]] از ترجمه فرانسوی کتاب [[هگل، گئورگ ویلهلم فریدریش|هگل]] آن را به فارسی برگردانده است، گویا در زمان هگل منتشر نشده است.  


نخستین نکته‌ای که هگل در تعریف این مفهوم مطرح می‌کند، ملاحظه اختلاف نظر عمیقی  است که میان دو گروه وجود دارد: از یک سو کسانی که می‌گویند برتری یک مذهب از تشریعی بودن آن و تبدیل شدنش به شریعتی مستقر برمی‌خیزد، و از سوی دیگر کسانی که تشریعی بودن یک مذهب و تبدیل‌شدنش به شریعتی مستقر را نشانه آشکاری در تباهی آن می‌دانند. مؤلف بر آن است تا در این کتاب به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا مذهبی که مسیح پایه گذاشت هم از آغاز شریعتی مستقر و ایجابی بوده، یا به مرور زمان به این صورت درآمده است؟ هگل در پاسخ به این پرسش معتقد است که مسیح هرگز قصد نداشته که مبشر اخلاق تازه‌ای باشد یا مذهب جدیدی بنیان نهد، ازاین‌رو، برای اقناع خواننده ابتدا گزارشی تاریخ‌گونه از وضعیت دین یهود در زمان ظهور عیسی(ع) عرضه می‌کند و سپس با اشاره‌ای اجمالی به شخصیت عیسی(ع) خاستگاه شریعت را با توجه به سخنان وی در اناجیل تبیین می‌کند. اشاره داشتن عیسی به شخص خود در اناجیل، سخن گفتن عیسی از خود به عنوان مسیح موعود، معجزات او، سهم حواریون در شریعت مسیح، مأموریت یاران عیسی، گسترش‌طلبی مسیحیت، تعارض کلیسا با دولت و... از موضوعاتی است که هگل با نگاه خود به آن‌ها پرداخته و مورد نقد و بررسی قرار داده است<ref> ایزانلو، رمضانعلی و همکاران ، ص202-203</ref>.
نخستین نکته‌ای که هگل در تعریف این مفهوم مطرح می‌کند، ملاحظه اختلاف نظر عمیقی  است که میان دو گروه وجود دارد: از یک سو کسانی که می‌گویند برتری یک مذهب از تشریعی بودن آن و تبدیل شدنش به شریعتی مستقر برمی‌خیزد، و از سوی دیگر کسانی که تشریعی بودن یک مذهب و تبدیل‌شدنش به شریعتی مستقر را نشانه آشکاری در تباهی آن می‌دانند. مؤلف بر آن است تا در این کتاب به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا مذهبی که مسیح پایه گذاشت هم از آغاز شریعتی مستقر و ایجابی بوده، یا به مرور زمان به این صورت درآمده است؟ [[هگل، گئورگ ویلهلم فریدریش|هگل]] در پاسخ به این پرسش معتقد است که مسیح هرگز قصد نداشته که مبشر اخلاق تازه‌ای باشد یا مذهب جدیدی بنیان نهد، ازاین‌رو، برای اقناع خواننده ابتدا گزارشی تاریخ‌گونه از وضعیت دین یهود در زمان ظهور عیسی(ع) عرضه می‌کند و سپس با اشاره‌ای اجمالی به شخصیت عیسی(ع) خاستگاه شریعت را با توجه به سخنان وی در اناجیل تبیین می‌کند. اشاره داشتن عیسی به شخص خود در اناجیل، سخن گفتن عیسی از خود به عنوان مسیح موعود، معجزات او، سهم حواریون در شریعت مسیح، مأموریت یاران عیسی، گسترش‌طلبی مسیحیت، تعارض کلیسا با دولت و... از موضوعاتی است که هگل با نگاه خود به آن‌ها پرداخته و مورد نقد و بررسی قرار داده است<ref> ایزانلو، رمضانعلی و همکاران ، ص202-203</ref>.


==پانویس==
==پانویس==