۱۰۶٬۳۸۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
از دیدگاه نویسنده، جدیدترین مسئله قابل بحث در کلام جدید، «دینشناسی» است که بهصورت یک «علم» کموبیش پیدا شده و آن، تحلیل جامعهشناسانه، روانشناسانه و فلسفی درباره منشأ پیدایش ادیان و مذاهب است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22</ref>. نظریه جهل، نظریه ترس، نظریه استثمار طبقاتی، نظریه عقده روانی و نظریه روح اجتماعی از جمله نظریههای جدید درباره منشأ پیدایش دین است. نویسنده هریک از این نظریهها را توضیح داده و سپس نقد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص33-23</ref>. سپس نظریه اسلام را مطرح کرده است. از نظر اسلام دین جزو سرشت انسان است؛ یعنی دین در هر فرد قبل از اجتماعی شدن وجود دارد. قرآن در این مورد سه تعبیر دارد: فطرت، صبغة الله و حنیف<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. | از دیدگاه نویسنده، جدیدترین مسئله قابل بحث در کلام جدید، «دینشناسی» است که بهصورت یک «علم» کموبیش پیدا شده و آن، تحلیل جامعهشناسانه، روانشناسانه و فلسفی درباره منشأ پیدایش ادیان و مذاهب است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22</ref>. نظریه جهل، نظریه ترس، نظریه استثمار طبقاتی، نظریه عقده روانی و نظریه روح اجتماعی از جمله نظریههای جدید درباره منشأ پیدایش دین است. نویسنده هریک از این نظریهها را توضیح داده و سپس نقد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص33-23</ref>. سپس نظریه اسلام را مطرح کرده است. از نظر اسلام دین جزو سرشت انسان است؛ یعنی دین در هر فرد قبل از اجتماعی شدن وجود دارد. قرآن در این مورد سه تعبیر دارد: فطرت، صبغة الله و حنیف<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. | ||
ماهیت فطرت، ویژگیهای امر فطری، جلوههای فطرت در انسان و ریشه ایرادهای هیوم بر برهان نظم عناوین دیگر مباحث کتاب است. نویسنده پس از طرح ایردهای هیوم و پاسخ به آنها در آخر چنین نتیجهگیری میکند: ... همه اشکال او بر برهان نظم بر این اساس بود که ناظم بودن خدا را با ناظم بودن بشر یکسان در نظر بگیریم؛ درحالیکه خداوند ناظمی است که با حکمت بالغه، عوامل درونی هریک از موجودات را بهگونهای خلق نموده که علاوه بر دارا بودن نظم سازمان و تشکیلات داخلی و راهیابی از گذشته، که از علت فاعلی سرچشمه گرفته است، نوعی دیگر راهیابی که از رابطه مرموز میان شیء و آیندهاش بوده و نشان از علت غایی دارد، یعنی یک نوع علاقه و توجه به غایت و هدفی مشخص در او وجود دارد. خداوند او را اینگونه خلق کرده که خودش عاشقانه بهسوی کمالش برود<ref>ر.ک: همان، ص152</ref>. | ماهیت فطرت، ویژگیهای امر فطری، جلوههای فطرت در انسان و ریشه ایرادهای هیوم بر برهان نظم عناوین دیگر مباحث کتاب است. نویسنده پس از طرح ایردهای هیوم و پاسخ به آنها در آخر چنین نتیجهگیری میکند:... همه اشکال او بر برهان نظم بر این اساس بود که ناظم بودن خدا را با ناظم بودن بشر یکسان در نظر بگیریم؛ درحالیکه خداوند ناظمی است که با حکمت بالغه، عوامل درونی هریک از موجودات را بهگونهای خلق نموده که علاوه بر دارا بودن نظم سازمان و تشکیلات داخلی و راهیابی از گذشته، که از علت فاعلی سرچشمه گرفته است، نوعی دیگر راهیابی که از رابطه مرموز میان شیء و آیندهاش بوده و نشان از علت غایی دارد، یعنی یک نوع علاقه و توجه به غایت و هدفی مشخص در او وجود دارد. خداوند او را اینگونه خلق کرده که خودش عاشقانه بهسوی کمالش برود<ref>ر.ک: همان، ص152</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |