۱۱۲٬۳۲۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
همچنین پاسخ امام به شاه که تصور میکرد اگر بگوید آزادی عطا خواهیم فرمود آتش نهضت فرو مینشیند می فرماید:« … مگر آزادی اعطا شدنی است؟ خود این کلمه جرم است کلمه اینکه اعطا کردیم آزادی را این جرم است. آزادی مال مردم است، قانون آزادی داده، خدا آزادی داده به مردم، قانون اساسی آزاده داده به مردم، آزادی اعطایی که آزادی حقیقی نیست». | همچنین پاسخ امام به شاه که تصور میکرد اگر بگوید آزادی عطا خواهیم فرمود آتش نهضت فرو مینشیند می فرماید:« … مگر آزادی اعطا شدنی است؟ خود این کلمه جرم است کلمه اینکه اعطا کردیم آزادی را این جرم است. آزادی مال مردم است، قانون آزادی داده، خدا آزادی داده به مردم، قانون اساسی آزاده داده به مردم، آزادی اعطایی که آزادی حقیقی نیست». | ||
امام از حدود پنج سالگی شروع به آموزش خواندن و نوشتن کرد. از نوجوانی هم خواندن معارف الهی را به طور رسمی آغاز کرد. با هجرت [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حائری]] به قم و تأسیس حوزه علمیه قم، امام هم به قم هجرت کرد. امام خیلی زود شاگرد دوست داشتنی [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حائری]] شد و از مدیریت ایشان آموخت که آنچه با مدیریت عالی ناسازگار می باشد دستور و فرمان است که باید تا حد ممکن به حداقل برسد. از جمله کسانی که امام در نوجوانی درک کرده بود [[مدرس، سید حسن|آیتالله مدرس]] بود. امام هم پای کلاس درس مدرس می نشست و هم در هنگام نطق مدرس در مجلس شورای ملی در مجلس حضور می یافت. استاد عرفان امام در جوانی آیتالله شاه آبادی بود. امام هرگاه از شیخ جلیل و عارف کامل خود نام میبرد بلافاصله میافزود روحی فداه و نیز می فرمود من در عمر خود روح لطیف تر از روح مرحوم شاه آبادی ندیدم. امام در سال 1308 با فرزند آیتالله ثقفی ازدواج کرد. در سال 1308 امام اولین کتاب خود که شرح دعای سحر بود را نوشت و تا 60 سال بعد که به زندگی خود ادامه داد حدود 80 کتاب را به نگارش در آورد. بیشتر کتاب های امام عرفانی و فلسفی است. اما ایشان کتابی سیاسی دارند به نام کشف الاسرار که بر خلاف آثار عرفانی و فلسفی شان با زبانی عامیانه و در حد سواد سیاسی آن روز مردم | امام از حدود پنج سالگی شروع به آموزش خواندن و نوشتن کرد. از نوجوانی هم خواندن معارف الهی را به طور رسمی آغاز کرد. با هجرت [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حائری]] به قم و تأسیس حوزه علمیه قم، امام هم به قم هجرت کرد. امام خیلی زود شاگرد دوست داشتنی [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حائری]] شد و از مدیریت ایشان آموخت که آنچه با مدیریت عالی ناسازگار می باشد دستور و فرمان است که باید تا حد ممکن به حداقل برسد. از جمله کسانی که امام در نوجوانی درک کرده بود [[مدرس، سید حسن|آیتالله مدرس]] بود. امام هم پای کلاس درس مدرس می نشست و هم در هنگام نطق مدرس در مجلس شورای ملی در مجلس حضور می یافت. استاد عرفان امام در جوانی [[شاهآبادی، محمدعلی|آیتالله شاه آبادی]] بود. امام هرگاه از شیخ جلیل و عارف کامل خود نام میبرد بلافاصله میافزود روحی فداه و نیز می فرمود من در عمر خود روح لطیف تر از روح مرحوم [[شاهآبادی، محمدعلی|شاه آبادی]] ندیدم. امام در سال 1308 با فرزند آیتالله ثقفی ازدواج کرد. در سال 1308 امام اولین کتاب خود که شرح دعای سحر بود را نوشت و تا 60 سال بعد که به زندگی خود ادامه داد حدود 80 کتاب را به نگارش در آورد. بیشتر کتاب های امام عرفانی و فلسفی است. اما ایشان کتابی سیاسی دارند به نام کشف الاسرار که بر خلاف آثار عرفانی و فلسفی شان با زبانی عامیانه و در حد سواد سیاسی آن روز مردم است. | ||
[[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] رویکردی فلسفی، اصولی، فقهی و حتی اخلاقی به قانون داشتند و چون عارفانه به سنت های حاکم بر هستی مینگریستند ،اطاعت از قانون برای ایشان نه با تکلف بلکه با رغبت، نشاط و عشق توأم است. | |||
سال 1340 تا تبعید در آبان 1343 را می توان دوره دیگری از زندگی امام نامید. مهم ترین حوادثی که امام خمینی در این مدت در آن نقش اصلی داشتند عبارتند از: مبارزه با تصویب نامه لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، اعلام غیر قانونی بودن رفراندوم شاه در زمینه موارد شش گانه انقلاب سفید، اعلام عزا به جای جشن عید نوروز در اسفند 41، سخنرانی معروف عصر عاشورا در 13 خرداد 42 و سخنرانی علیه قضاوت کنسولی در آبان 43. | پس از رحلت [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حائری]] با تلاش پیگیر امام [[بروجردی، سید حسین|آیتالله بروجردی]] در سال 1324 رئیس حوزه علمیه قم شد. بین سالهای 1324 تا 1340 امام کتاب هایی را مثل شرح چهل حدیث، شرح جنود عقل و جهل و مصباح الهدایه الی الخلافه و الروایه را به تحریر در آورد. [[بروجردی، سید حسین|آیتالله بروجردی]] در سال 1340 از دنیا رفت. پس از رحلت [[بروجردی، سید حسین|آیتالله بروجردی]] روحانیون بسیاری از سراسر کشور در قبال سؤال مردم که از چه کسی تقلید کنیم امام را به عنوان مجتهد اعلم معرفی کردند. | ||
سال 1340 تا تبعید در آبان 1343 را می توان دوره دیگری از زندگی امام نامید. مهم ترین حوادثی که [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] در این مدت در آن نقش اصلی داشتند عبارتند از: مبارزه با تصویب نامه لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، اعلام غیر قانونی بودن رفراندوم شاه در زمینه موارد شش گانه انقلاب سفید، اعلام عزا به جای جشن عید نوروز در اسفند 41، سخنرانی معروف عصر عاشورا در 13 خرداد 42 و سخنرانی علیه قضاوت کنسولی در آبان 43. | |||
اما در نیمه شب سیزده آبان 43 به ترکیه تبعید شد. امام در ترکیه شروع به تکمیل کتاب تحریرالوسیله (رساله علمیه) کرد و در آن هم به احکام عبادی و فردی و هم به احکام اجتماعی پرداخت. در مهر ماه 1343 امام از ترکیه به عراق تبعید شد. | اما در نیمه شب سیزده آبان 43 به ترکیه تبعید شد. امام در ترکیه شروع به تکمیل کتاب تحریرالوسیله (رساله علمیه) کرد و در آن هم به احکام عبادی و فردی و هم به احکام اجتماعی پرداخت. در مهر ماه 1343 امام از ترکیه به عراق تبعید شد. | ||
از سال 45 به بعد نهضتی فکری، فرهنگی و علمی در ایران بروز و ظهور یافت. استاد مطهری که در میان شاگردان امام به عنوان یک روحانی دانشمند و آشنا به موضوعات جدید شناخته شده بود و در میان دانشگاهیان به عنوان شخصیتی علمی احترام داشت با نوشتن کتاب های فراوان و سخنرانی های گوناگون نقش مهمی در حرکت این نهضت فکری داشت. در آن زمان یکی از کسانی که با سخنرانی ها و نوشته هایش جوانان بسیاری را جذب خود کرده بود، دکتر شریعتی بود.در پی این نهضت فکری برخی گروه های غیر اسلامی ضد رژیم مانند مارکسیستها با مطرح کردن مباحثی چون مبحث تکامل، سعی در خلع سلاح دانشجویان داشتند. اما افرادی چون آیتالله مشکینی بحث تکامل را در قم آغاز کردند تا دانشجویان با مفاهیم اصیل اسلامی این بحث آشنا شوند. | از سال 45 به بعد نهضتی فکری، فرهنگی و علمی در ایران بروز و ظهور یافت. استاد مطهری که در میان شاگردان امام به عنوان یک روحانی دانشمند و آشنا به موضوعات جدید شناخته شده بود و در میان دانشگاهیان به عنوان شخصیتی علمی احترام داشت با نوشتن کتاب های فراوان و سخنرانی های گوناگون نقش مهمی در حرکت این نهضت فکری داشت. در آن زمان یکی از کسانی که با سخنرانی ها و نوشته هایش جوانان بسیاری را جذب خود کرده بود، [[شریعتی، علی|دکتر شریعتی]] بود.در پی این نهضت فکری برخی گروه های غیر اسلامی ضد رژیم مانند مارکسیستها با مطرح کردن مباحثی چون مبحث تکامل، سعی در خلع سلاح دانشجویان داشتند. اما افرادی چون [[مشکینی اردبیلی، علی|آیتالله مشکینی]] بحث تکامل را در قم آغاز کردند تا دانشجویان با مفاهیم اصیل اسلامی این بحث آشنا شوند. | ||
حوادثی که در سال 56 اتفاق افتاد عبارت بودند از: وفات دکتر شریعتی در 29 خرداد، تظاهرات دانشجویی در 30 آبان ماه و شهادت حاج آقا مصطفی | حوادثی که در سال 56 اتفاق افتاد عبارت بودند از: وفات [[شریعتی، علی|دکتر شریعتی]] در 29 خرداد، تظاهرات دانشجویی در 30 آبان ماه و شهادت [[خمینی، سید مصطفی|حاج آقا مصطفی خمینی]]، امام در دهم آبان 56 برای تشکر از مردم در جریان بزرگداشت [[خمینی، سید مصطفی|حاج آقا مصطفی]] سخنرانی ایراد می فرمایند که در آن شهادت [[خمینی، سید مصطفی|حاج آقا مصطفی]] را از الطاف خفیه الهی می داند. در ادامه به ذکر ایرادهایی از [[شریعتی، علی|دکتر شریعتی]] (بدون ذکر نام او) میپردازد و به دنبال آن خدمات علما در طول تاریخ را مورد توجه قرار می دهد و به ضرورت ایجاد وحدت هم اشاره می نماید. مهم ترین اخبار در سال 57 عبارت بود از اخبار مرتبط با امام که به اعلامیه ها، سخنرانی ها و گاهی مصاحبه های امام در نجف، پاریس و تهران اختصاص داشت. اخبار مربوط به تظاهرات و اعتصابات که مردم به راه میانداختند و سر دادن شعارهایی خواهان تحقق حکومت اسلامی بودند، اخبار مرتبط با شخصیت های مبارز و زندانیان سیاسی، اخبار مرتبط با مواضع کشورها در مقابل انقلاب و اخبار مرتبط با رژیم شاه و وابستگان. | ||
در دوازدهم بهمن 57 امام خمینی به ایران بازگشت و در سخنرانی اعلام داشتند که من دولت تعیین میکنم. در پانزدهم بهمن 57 امام به وعده خود عمل کردند و مهندس بازرگان را طی حکمی به ریاست دولت موقت انقلاب تعیین نمودند. در 21 بهمن دولت از ساعت 4 بعدازظهر حکومت نظامی اعلام کرد، اما مردم به دستور امام به خیابان ها ریختند. | در دوازدهم بهمن 57 [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] به ایران بازگشت و در سخنرانی اعلام داشتند که من دولت تعیین میکنم. در پانزدهم بهمن 57 امام به وعده خود عمل کردند و مهندس بازرگان را طی حکمی به ریاست دولت موقت انقلاب تعیین نمودند. در 21 بهمن دولت از ساعت 4 بعدازظهر حکومت نظامی اعلام کرد، اما مردم به دستور امام به خیابان ها ریختند. | ||
22 بهمن با تصرف صدا و سیما به دست مردم پیروزی کامل شد و فصل جدیدی از تاریخ ایران آغاز گردید.49 روز بعد از پیروزی انقلاب نظام حکومتی ایران به پیشنهاد امام و تصویب ملت ایران در روز دوازدهم فروردین 1358 جمهوری اسلامی تعیین گردید. | 22 بهمن با تصرف صدا و سیما به دست مردم پیروزی کامل شد و فصل جدیدی از تاریخ ایران آغاز گردید.49 روز بعد از پیروزی انقلاب نظام حکومتی ایران به پیشنهاد امام و تصویب ملت ایران در روز دوازدهم فروردین 1358 جمهوری اسلامی تعیین گردید. | ||
زندگی سیاسی- اجتماعی امام از سیزدهم فروردین 58 که مسئولیت اصلی خود را در شکل دادن به نظام سیاسی به انجام رساند تا سیزدهم خرداد 68 که با حیات یک امت آمیخته شده، تلخ ها و شیرین های بسیاری دارد که برخی از آنها عبارتند از: دستور به شورای انقلاب برای تنظیم آیین نامه اجرایی شوراهای شهر و روستا 9/2/58، دستور بر تسریع تدوین پیش نویس قانون اساسی4/3/58، اعلان روز قدس در آخرین جمعه ماه رمضان16/5/58، تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام 13/8/58، انتقال قدرت اجرایی به شورای انقلاب برای تهیه مقدمات | زندگی سیاسی- اجتماعی امام از سیزدهم فروردین 58 که مسئولیت اصلی خود را در شکل دادن به نظام سیاسی به انجام رساند تا سیزدهم خرداد 68 که با حیات یک امت آمیخته شده، تلخ ها و شیرین های بسیاری دارد که برخی از آنها عبارتند از: دستور به شورای انقلاب برای تنظیم آیین نامه اجرایی شوراهای شهر و روستا 9/2/58، دستور بر تسریع تدوین پیش نویس قانون اساسی4/3/58، اعلان روز قدس در آخرین جمعه ماه رمضان16/5/58، تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام 13/8/58، انتقال قدرت اجرایی به شورای انقلاب برای تهیه مقدمات همه پرسی قانون اساسی، تهیه مقدمات انتخابات مجلس شورای ملی (اسلامی)، تهیه مقدمات تعیین رئیس جمهور 15/8/58، اولین انتخابات ریاست جمهوری 5/11/58، آغاز جنگ تحمیلی 31/6/59، عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا 20/3/60، عدم کفایت بنی صدر از سوی مجلس شورای اسلامی 31/3/60، انفجار دفتر حزب جمهوری و شهادت 73 نفر از مسئولان نظام 7/4/60، حکم تنفیذ ریاست جمهوری رجایی 11/5/60، شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر 8/6/60، حکم تنفیذ رئیس جمهور جدید [[خامنهای، سید علی|آیتالله خامنهای]] 17/7/60، طرح ولایت مطلقه فقیه 25/1/66، پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت ملی 27/4/67، ارسال پیام برای گورباچف صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی 11/10/67 و رحلت امام خمینی 13/3/68.<ref> ر.ک: بینام، ص34-36</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> |