از آستارا تا استارباد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می باش' به 'می‌باش'
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
جز (جایگزینی متن - 'می باش' به 'می‌باش')
خط ۶۴: خط ۶۴:
در جلد دهم از مسائل تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و مردم‌شناسی مستقیماً بحثی در میان نیست، اما اسناد مندرج در آن که حاوی احکام و پیرابند دیوانی، پیشنهاد نامچه‌ها، مصالحه‌های شرعی، وصیت‌نامچه‌ها، مبایعه‌نامچه‌ها و... است، اطلاعات و ارقام و اعدادی را با خود دارند که اهل‌فن می‌توانند درباره روابط اجتماعی و اقتصادی، روابط مالک و زارع و قوانین محلی اطلاعات مستند و دست‌اول استخراج کنند<ref>ر.ک: همان، جلد10، صفحه هفت</ref>‏.
در جلد دهم از مسائل تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و مردم‌شناسی مستقیماً بحثی در میان نیست، اما اسناد مندرج در آن که حاوی احکام و پیرابند دیوانی، پیشنهاد نامچه‌ها، مصالحه‌های شرعی، وصیت‌نامچه‌ها، مبایعه‌نامچه‌ها و... است، اطلاعات و ارقام و اعدادی را با خود دارند که اهل‌فن می‌توانند درباره روابط اجتماعی و اقتصادی، روابط مالک و زارع و قوانین محلی اطلاعات مستند و دست‌اول استخراج کنند<ref>ر.ک: همان، جلد10، صفحه هفت</ref>‏.


تنظیم مطالب کتاب بر پایه تقسیمات قدیمی جغرافیایی است. سعی نگارنده در این بوده است که با یادی از تقسیمات، نام‌های آنها را زنده نگاه دارد. او تنظیم مطالب را این‌گونه توضیح می‌دهد: «ابتدای بخش‌ها، برای شناسایی نواحی، مختصری درباره جغرافیای تاریخی هر یک نوشتیم و سپس به شرح آثار و بناهای تاریخی پرداختیم و در انتهای هر بخش، زیر عنوان «باقی‌مانده بناها و آثار تاریخی» آثار درجه دوم و سوم را نام بردیم و جای آنان را تعیین کردیم؛ زیرا احتمال آن می‌رفت که در میان آنها، آثاری بسیار قدیمی باشد که به‌مرورزمان مختصر و محقر شده‌اند. مطالبی را که به قلم خود نگارنده بود، با اشبون هفت چیده شد و اگر از کتب اقوالی نقل شد، در ضمن همین مطالب گنجانیده شد؛ اما مطالبی مانند نوشته‌های سنگ‌های قبور و ضریح و صندوق مرقدها و درهای بقاع و اسناد و فرمان‌ها و احکام که متن آنها را نقل کردیم، با اشبون شش چیده شد و رسم‌الخط این نوع نوشته‌ها را در متن حفظ کردیم و اگر اغلاطی در آنها بود عیناً آوردیم و اظهارنظر خود را در حاشیه همان صفحه نشان دادیم»<ref>ر.ک: مقدمه، جلد 2، صفحه دو و سه</ref>‏.
تنظیم مطالب کتاب بر پایه تقسیمات قدیمی جغرافیایی است. سعی نگارنده در این بوده است که با یادی از تقسیمات، نام‌های آنها را زنده نگاه دارد. او تنظیم مطالب را این‌گونه توضیح می‌دهد: «ابتدای بخش‌ها، برای شناسایی نواحی، مختصری درباره جغرافیای تاریخی هر یک نوشتیم و سپس به شرح آثار و بناهای تاریخی پرداختیم و در انتهای هر بخش، زیر عنوان «باقی‌مانده بناها و آثار تاریخی» آثار درجه دوم و سوم را نام بردیم و جای آنان را تعیین کردیم؛ زیرا احتمال آن می‌رفت که در میان آنها، آثاری بسیار قدیمی‌باشد که به‌مرورزمان مختصر و محقر شده‌اند. مطالبی را که به قلم خود نگارنده بود، با اشبون هفت چیده شد و اگر از کتب اقوالی نقل شد، در ضمن همین مطالب گنجانیده شد؛ اما مطالبی مانند نوشته‌های سنگ‌های قبور و ضریح و صندوق مرقدها و درهای بقاع و اسناد و فرمان‌ها و احکام که متن آنها را نقل کردیم، با اشبون شش چیده شد و رسم‌الخط این نوع نوشته‌ها را در متن حفظ کردیم و اگر اغلاطی در آنها بود عیناً آوردیم و اظهارنظر خود را در حاشیه همان صفحه نشان دادیم»<ref>ر.ک: مقدمه، جلد 2، صفحه دو و سه</ref>‏.


با این تحقیقات گسترده نویسنده کار خویش را تمام ندانسته و می‌نویسد: «نگارنده مدعی نیست کار مطالعه و بررسی خاک گیلان را از نظر تحقیق آثار و بناهای تاریخی تمام کرده است. خود می‌داند که این بررسی، کاری بسیار خام و ابتدایی است. شاید بتوان آن را فهرستی از محل‌های تاریخی و آثار بازمانده قدیمی دانست»<ref>ر.ک: مقدمه، جلد1، ص3</ref>‏.
با این تحقیقات گسترده نویسنده کار خویش را تمام ندانسته و می‌نویسد: «نگارنده مدعی نیست کار مطالعه و بررسی خاک گیلان را از نظر تحقیق آثار و بناهای تاریخی تمام کرده است. خود می‌داند که این بررسی، کاری بسیار خام و ابتدایی است. شاید بتوان آن را فهرستی از محل‌های تاریخی و آثار بازمانده قدیمی دانست»<ref>ر.ک: مقدمه، جلد1، ص3</ref>‏.