۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '(د ' به '(متوفای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.ر' به '. ر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
گویى در عصر ابشیهى، اهل ادب به نگارش کتابهای دائرةالمعارفگونه و جنگهای ادبى اقبال تمام داشتهاند. جمالالدین وطواط (متوفای 718ق)، علاءالدین بهایى (متوفای 815ق)، شمسالدین نواجى (متوفای 859ق) و حتى بعدازآن داوود انطاکى (متوفای 1008ق) آثاری به همین شیوه تألیف کردهاند؛ اما جُنگ ابشیهى ([[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]) بیش از همه شهرت یافته و نسخههای خطى آن در همه کشورهای اسلامى منتشر شده است. [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] به 22 نسخه اشاره کرده است، اما اینک دستنوشتههای بیشتری از آن یافت شده است. علاوه بر این، برخى به تلخیص کتاب پرداختند: «المستطلف من المستطرف»، «المستقطف من المستطرف» و نیز تلخیص آن در الظاهریه<ref>همان</ref>. | گویى در عصر ابشیهى، اهل ادب به نگارش کتابهای دائرةالمعارفگونه و جنگهای ادبى اقبال تمام داشتهاند. جمالالدین وطواط (متوفای 718ق)، علاءالدین بهایى (متوفای 815ق)، شمسالدین نواجى (متوفای 859ق) و حتى بعدازآن داوود انطاکى (متوفای 1008ق) آثاری به همین شیوه تألیف کردهاند؛ اما جُنگ ابشیهى ([[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]) بیش از همه شهرت یافته و نسخههای خطى آن در همه کشورهای اسلامى منتشر شده است. [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] به 22 نسخه اشاره کرده است، اما اینک دستنوشتههای بیشتری از آن یافت شده است. علاوه بر این، برخى به تلخیص کتاب پرداختند: «المستطلف من المستطرف»، «المستقطف من المستطرف» و نیز تلخیص آن در الظاهریه<ref>همان</ref>. | ||
گویا کتاب «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» نخستین بار در 1268ق در بولاق به چاپ رسیده و پسازآن بارها انتشار یافته که آخرین چاپ در 1986م در بیروت بوده است. شهرت «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» موجب شد که آن را حتى پیش از آنکه در بولاق به چاپ رسد، به ترکى ترجمه کنند. سپس ژ.را آن را به فرانسه برگرداند<ref>همان</ref>. | گویا کتاب «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» نخستین بار در 1268ق در بولاق به چاپ رسیده و پسازآن بارها انتشار یافته که آخرین چاپ در 1986م در بیروت بوده است. شهرت «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» موجب شد که آن را حتى پیش از آنکه در بولاق به چاپ رسد، به ترکى ترجمه کنند. سپس ژ. را آن را به فرانسه برگرداند<ref>همان</ref>. | ||
ظاهراً دو امر موجب شهرت [[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]] بوده است: یکى آنکه ابشیهى موفق شده بود از معانى دینى و اخلاقى و ادبى، ترکیبى فراهم آورد که با ذوق مسلمانان سدههای 9 و 10ق همسازی تمام داشته باشد و هر مسلمان فرهنگدوست، همه مفاهیم و معانى موردنیاز خود را در آن بازیابد. دوم آنکه شیوه نگارش ابشیهى از سادگى و روانى خاصى برخوردار است. وی- شاید به سبب عدم تبحر کافى- از تکلف سجعپردازی و معقدسرایى و مترادفسازی در امان ماند و به زبانى که قابلفهم همگان بود، نوشت، چنانکه گاه نمىتوانست از مصطلحات و ترکیبات لهجه مصری بپرهیزد و به همین سبب است که [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] بر وی خرده مىگیرد و مىنویسد ازآنجاکه به علم نحو احاطه نداشت، اغلاط بسیاری در سخنش راه یافت. آنچه در نظر [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] عیب است، اینک زمینه مناسبى برای بررسى لهجه و ضربالمثلها و احیاناً برخى خلقیات مصریان آن روزگار است<ref>همان</ref>. | ظاهراً دو امر موجب شهرت [[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]] بوده است: یکى آنکه ابشیهى موفق شده بود از معانى دینى و اخلاقى و ادبى، ترکیبى فراهم آورد که با ذوق مسلمانان سدههای 9 و 10ق همسازی تمام داشته باشد و هر مسلمان فرهنگدوست، همه مفاهیم و معانى موردنیاز خود را در آن بازیابد. دوم آنکه شیوه نگارش ابشیهى از سادگى و روانى خاصى برخوردار است. وی- شاید به سبب عدم تبحر کافى- از تکلف سجعپردازی و معقدسرایى و مترادفسازی در امان ماند و به زبانى که قابلفهم همگان بود، نوشت، چنانکه گاه نمىتوانست از مصطلحات و ترکیبات لهجه مصری بپرهیزد و به همین سبب است که [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] بر وی خرده مىگیرد و مىنویسد ازآنجاکه به علم نحو احاطه نداشت، اغلاط بسیاری در سخنش راه یافت. آنچه در نظر [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] عیب است، اینک زمینه مناسبى برای بررسى لهجه و ضربالمثلها و احیاناً برخى خلقیات مصریان آن روزگار است<ref>همان</ref>. |