جنبش نقطویه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'جلال آل احمد' به 'جلال آل احمد'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جلال آل احمد' به 'جلال آل احمد')
خط ۶۱: خط ۶۱:
بر اساس پژوهش نويسنده: نقطوى‌گرى شاخه الحادى حروفيه بوده است، با عقايد مادى - تناسخى و ظاهراً گرايشى به آزادى اخلاقى كه نزد ردّيه‌نويسان به اباحى‌گرى و هرزگى تعبير شده است. عناصر ايرانى قديم و شعوبى در اين آيين به چشم مى‌خورد؛ همچنان‌كه پارسى‌گرايى و عجم‌ستايى محمود پسيخانى هم آشكار است. محمود پسيخانى (متوفاى 831ق) بنيان‌گذار اين نحله از شاگردان فضل اللّه نعيمى (بنيان‌گذار حروفيه) بود و به سبب «انانيت» مردود استاد گشت و در مقابل حروفى‌گرى وى نقطوى‌گرى را بنياد گذاشت. تا آنجا كه منابع موجود نشان مى‌دهد، اين فرقه مدت‌ها مخفى بوده و اثر و خبرى از آن نبوده است، تا آنكه تقريباً پس از يكصد سال با حضور «محموديان» يا همان نقطويان و پسيخانيان در حلقه مريدان شاه طاهر انجدانى پيشواى اسماعيلى معاصر شاه اسماعيل اول صفوى مواجه مى‌شويم. شاه طاهر را متهم مى‌داشتند به اينكه «ملحدان و چراغ‌كشان و محموديان و زنديقان بر او مجتمع گشته‌اند» <ref>همان، ص 37- 38</ref>.
بر اساس پژوهش نويسنده: نقطوى‌گرى شاخه الحادى حروفيه بوده است، با عقايد مادى - تناسخى و ظاهراً گرايشى به آزادى اخلاقى كه نزد ردّيه‌نويسان به اباحى‌گرى و هرزگى تعبير شده است. عناصر ايرانى قديم و شعوبى در اين آيين به چشم مى‌خورد؛ همچنان‌كه پارسى‌گرايى و عجم‌ستايى محمود پسيخانى هم آشكار است. محمود پسيخانى (متوفاى 831ق) بنيان‌گذار اين نحله از شاگردان فضل اللّه نعيمى (بنيان‌گذار حروفيه) بود و به سبب «انانيت» مردود استاد گشت و در مقابل حروفى‌گرى وى نقطوى‌گرى را بنياد گذاشت. تا آنجا كه منابع موجود نشان مى‌دهد، اين فرقه مدت‌ها مخفى بوده و اثر و خبرى از آن نبوده است، تا آنكه تقريباً پس از يكصد سال با حضور «محموديان» يا همان نقطويان و پسيخانيان در حلقه مريدان شاه طاهر انجدانى پيشواى اسماعيلى معاصر شاه اسماعيل اول صفوى مواجه مى‌شويم. شاه طاهر را متهم مى‌داشتند به اينكه «ملحدان و چراغ‌كشان و محموديان و زنديقان بر او مجتمع گشته‌اند» <ref>همان، ص 37- 38</ref>.


بر طبق تحقيق نويسنده: جنبش نقطوى نه‌تنها در عصر خود به عنوان حركتى فرهنگى در انديشه شعرا و ادبا اثر گذاشت، بلكه بعد از شكست و سركوب نهضت نيز خاطره آن الهام‌بخش نويسندگان بوده است. سه روز سلطنت نمادى يوسفى تركش‌دوز نقطوى، موضوع داستان (يا نمايشنامه) ستارگان فريب‌خورده آخوندزاده قرار گرفته است. آخوندزاده يوسف سرّاج را مظهر منافع مردم و انديشه‌هاى عدالت‌خواهانه قرار داده است (مقالات فارسى، آخوندزاده). جلال آل احمد نيز در نون و القلم به نحوى داستان سه روز سلطنت يوسفى تركش‌دوز را مطرح ساخته است. شهرت يوسفى تركش‌دوز چندان است كه متأخرين، نقطويه را به نام «شاه يوسفى» مى‌شناختند <ref>همان، ص 110</ref>.
بر طبق تحقيق نويسنده: جنبش نقطوى نه‌تنها در عصر خود به عنوان حركتى فرهنگى در انديشه شعرا و ادبا اثر گذاشت، بلكه بعد از شكست و سركوب نهضت نيز خاطره آن الهام‌بخش نويسندگان بوده است. سه روز سلطنت نمادى يوسفى تركش‌دوز نقطوى، موضوع داستان (يا نمايشنامه) ستارگان فريب‌خورده آخوندزاده قرار گرفته است. آخوندزاده يوسف سرّاج را مظهر منافع مردم و انديشه‌هاى عدالت‌خواهانه قرار داده است (مقالات فارسى، آخوندزاده). [[آل احمد، جلال|جلال آل احمد]] نيز در نون و القلم به نحوى داستان سه روز سلطنت يوسفى تركش‌دوز را مطرح ساخته است. شهرت يوسفى تركش‌دوز چندان است كه متأخرين، نقطويه را به نام «شاه يوسفى» مى‌شناختند <ref>همان، ص 110</ref>.


نويسنده سرانجام با بيان مطالبى در مورد مطالب «ميزان» نوشته محمود پسيخانى (متوفاى 831ق) بنيان‌گذار آيين نقطوى، آن را «ملغمه فلسفه و خرافه، تأويل و تخليط، تفكر و تخيل، يافت و بافت و معنى و دعوى» شمرده و تأكيد كرده او در عين آنكه متمهدى و متنبّى است و بديهى است كه از ديدگاه اسلامى، كذّاب و مفترى به شمار مى‌آيد، برخلاف غالب اين‌گونه داعيه‌داران مذاق علمى نيز داشته است و گهگاه طبيعت‌شناس جلوه مى‌كند <ref>همان، ص 223</ref>.
نويسنده سرانجام با بيان مطالبى در مورد مطالب «ميزان» نوشته محمود پسيخانى (متوفاى 831ق) بنيان‌گذار آيين نقطوى، آن را «ملغمه فلسفه و خرافه، تأويل و تخليط، تفكر و تخيل، يافت و بافت و معنى و دعوى» شمرده و تأكيد كرده او در عين آنكه متمهدى و متنبّى است و بديهى است كه از ديدگاه اسلامى، كذّاب و مفترى به شمار مى‌آيد، برخلاف غالب اين‌گونه داعيه‌داران مذاق علمى نيز داشته است و گهگاه طبيعت‌شناس جلوه مى‌كند <ref>همان، ص 223</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش