مبانی فقهی آراء خاص امام خمینی(س): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۷۵: خط ۷۵:
'''بخش اول: فقه سنّتی و فقه پویا از منظر امام خمینی'''
'''بخش اول: فقه سنّتی و فقه پویا از منظر امام خمینی'''


حضرت امام بر فقه جواهری که از منابع سنتی و اصیل سرچشمه گرفته و به صورت مستدل و مستوفا به زوایای مسائل  میپردازد، تأکید دارد و می فرماید: «ما باب اجتهاد را نمی توانیم ببندیم. همیشه اجتهاد بوده ،هست و خواهد بود.»  درباره فقه سنتی نیز چنین می فرماید: «فقه سنتی فقهی است که بر روش و سنت موروث از فقهای عظام گذشته در مقام استنباط از کتاب و اصول  از رسول خدا و ائمه معصومین(ع) استوار است».
حضرت امام بر فقه جواهری که از منابع سنتی و اصیل سرچشمه گرفته و به صورت مستدل و مستوفا به زوایای مسائل  میپردازد، تأکید دارد و می فرماید: «ما باب اجتهاد را نمی توانیم ببندیم. همیشه اجتهاد بوده،هست و خواهد بود.»  درباره فقه سنتی نیز چنین می فرماید: «فقه سنتی فقهی است که بر روش و سنت موروث از فقهای عظام گذشته در مقام استنباط از کتاب و اصول  از رسول خدا و ائمه معصومین(ع) استوار است».


با پیروزی انقلاب اسلامی و ایجاد حکومت، یکباره فقیهان در برابر سیل سؤالات و استفتائات قرار گرفتند. مسایل نو و مستحدثه سر بر آوردند و فقیهان در دو وادی متضاد قدم نهادند. رهروان طریق اجتهاد تقلیدی ،فقه صاحب جواهر را که حضرت امام تأکید فراوان بر آن داشتند، به نقل مستنبطات صاحب جواهر تفسیر کردند.
با پیروزی انقلاب اسلامی و ایجاد حکومت، یکباره فقیهان در برابر سیل سؤالات و استفتائات قرار گرفتند. مسایل نو و مستحدثه سر بر آوردند و فقیهان در دو وادی متضاد قدم نهادند. رهروان طریق اجتهاد تقلیدی،فقه صاحب جواهر را که حضرت امام تأکید فراوان بر آن داشتند، به نقل مستنبطات صاحب جواهر تفسیر کردند.


حضرت امام در این باره فرمودند:
حضرت امام در این باره فرمودند:
خط ۸۹: خط ۸۹:
'''بخش دوم: تأثیر زمان و مکان در اجتهاد از دیدگاه امام خمینی'''
'''بخش دوم: تأثیر زمان و مکان در اجتهاد از دیدگاه امام خمینی'''


قلمرو فقه دو بخش است: 1- فردی 2- اجتماعی. دیدگاه امام در قلمرو دوم این است که حکومت نشان دهنده جنبه علمی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است. فقه ،تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است و باز فرمودند:
قلمرو فقه دو بخش است: 1- فردی 2- اجتماعی. دیدگاه امام در قلمرو دوم این است که حکومت نشان دهنده جنبه علمی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است. فقه،تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است و باز فرمودند:


«چنانچه حوزه های علمیه هم یک بعُدی بود،  زحمت  می‌کشیدند ،تحصیل می‌کردند و چه، اما وضعش همین بود که تحصیل علوم اسلامی آن هم، در فقه بیشتر ابوابش  
«چنانچه حوزه های علمیه هم یک بعُدی بود،  زحمت  می‌کشیدند،تحصیل می‌کردند و چه، اما وضعش همین بود که تحصیل علوم اسلامی آن هم، در فقه بیشتر ابوابش  


تقریبا مبنی بود. چند بابش بود که همه فکرها متمرکز شده بود در همان چنًد بابی که آن وقت متعارف بود».
تقریبا مبنی بود. چند بابش بود که همه فکرها متمرکز شده بود در همان چنًد بابی که آن وقت متعارف بود».


حضرت امام اجتهاد مصطلح را کافی ندانسته، علاوه بر اعلمیت مذکور ،توانمندی های دیگر را نیز برای مجتهد شرط  میدانند و می فرمایند: یکی از مسائل مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع  تصمیمگیری است. یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه ها هم باشد ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و به طورکلی در زمینه اجتماعی و سیاسی فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم گیری باشد، این فرد در مسائل اجتماعی و حکومتی مجتهد نیست و نمی تواند زمام جامعه را بدست گیرد.
حضرت امام اجتهاد مصطلح را کافی ندانسته، علاوه بر اعلمیت مذکور،توانمندی های دیگر را نیز برای مجتهد شرط  میدانند و می فرمایند: یکی از مسائل مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع  تصمیمگیری است. یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه ها هم باشد ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و به طورکلی در زمینه اجتماعی و سیاسی فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم گیری باشد، این فرد در مسائل اجتماعی و حکومتی مجتهد نیست و نمی تواند زمام جامعه را بدست گیرد.


حضرت امام مکرر اشاره داشتند که تحصیل علومی مانند ادبیات عرب ،منطق و… کافی نبوده و نمی تواند گره ای از کار فقاهت مبتنی بر زمان و مکان بگشاید. امام راحل خود در موضوعاتی که شناخت کافی داشتند ،حکم می دادند. در ادامه بحث به مصادیقی از جمله سیق و رمایه، تعیین دیه، خرید و فروش خون، تشریح مرده مسلمان، تلقیح مصنوعی، حق حضانت مادر، احکام و ورود کافران و مشرکان به مساجد مورد بررسی قرار گرفته است.
حضرت امام مکرر اشاره داشتند که تحصیل علومی مانند ادبیات عرب،منطق و… کافی نبوده و نمی تواند گره ای از کار فقاهت مبتنی بر زمان و مکان بگشاید. امام راحل خود در موضوعاتی که شناخت کافی داشتند،حکم می دادند. در ادامه بحث به مصادیقی از جمله سیق و رمایه، تعیین دیه، خرید و فروش خون، تشریح مرده مسلمان، تلقیح مصنوعی، حق حضانت مادر، احکام و ورود کافران و مشرکان به مساجد مورد بررسی قرار گرفته است.


'''بخش سوم: نقش مصلحت در اجتهاد از منظر امام خمینی'''
'''بخش سوم: نقش مصلحت در اجتهاد از منظر امام خمینی'''
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
'''بخش چهارم: احکام ولایی و حکومتی از منظر امام خمینی'''  
'''بخش چهارم: احکام ولایی و حکومتی از منظر امام خمینی'''  


امام خمینی با توجه به اطلاقی که در حوزه اختیارات ولی امر قائلند و آن را در چهارچوب هیچ حکم فرعی ای محدود  نمیبینند، گستره ی احکام سلطانیه را همه احکام ادلیّ تشریعی، اعم از تکلیفی و وضعی، میدانند. ایشان می فرمایند: حکومت، که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله است، یکی از احکام اولیه اسلام است، و مقدم به تمام احکام فرعیه ،حتی نماز و روزه و حج است.
امام خمینی با توجه به اطلاقی که در حوزه اختیارات ولی امر قائلند و آن را در چهارچوب هیچ حکم فرعی ای محدود  نمیبینند، گستره ی احکام سلطانیه را همه احکام ادلیّ تشریعی، اعم از تکلیفی و وضعی، میدانند. ایشان می فرمایند: حکومت، که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله است، یکی از احکام اولیه اسلام است، و مقدم به تمام احکام فرعیه،حتی نماز و روزه و حج است.
در دیدگاه امام حوزه ی اقدامات و اختیارات احکام سلطانی شامل همه احکام فرعی، اعم از الزامی یا غیرالزامی می شوند و تنها با ملاک «مصلحت» تشخیص داده می شوند. در دیدگاه امام ولیّ امر بیشتر مبسوط الید است.
در دیدگاه امام حوزه ی اقدامات و اختیارات احکام سلطانی شامل همه احکام فرعی، اعم از الزامی یا غیرالزامی می شوند و تنها با ملاک «مصلحت» تشخیص داده می شوند. در دیدگاه امام ولیّ امر بیشتر مبسوط الید است.


'''بخش پنجم: دیدگاه های روایی و اصولی در استنباطات فقهی حضرت امام'''
'''بخش پنجم: دیدگاه های روایی و اصولی در استنباطات فقهی حضرت امام'''


در نظر حضرت امام شهرت روایی، معتبر و جبران کننده ضعف سند است و از این نظر، ایشان روایت مرسله صدوق را در بحث (ولایت فقیه) معتبر  میدانند. ایشان همچنین بر شهرت عملی، به ویژه شهرت بین قدما، تأکید دارند و معتقدند: شهرت عملی علاوه بر جبران ضعف سند ،در هنگام تعارض باعث سقوط حجیت روایت غیر مشهور می شود.
در نظر حضرت امام شهرت روایی، معتبر و جبران کننده ضعف سند است و از این نظر، ایشان روایت مرسله صدوق را در بحث (ولایت فقیه) معتبر  میدانند. ایشان همچنین بر شهرت عملی، به ویژه شهرت بین قدما، تأکید دارند و معتقدند: شهرت عملی علاوه بر جبران ضعف سند،در هنگام تعارض باعث سقوط حجیت روایت غیر مشهور می شود.


حاصل این بحث آن که فقه امام خمینی بر مکتب (وثوق صدوری) استوار است و ایشان هر قرینه ای را که موجب اعتبار روایت شود، معتبر  میدانند. این شیوه ی فقهی در بنیاد تاریخ فقاهت ریشه دارد. از جمله مسائلی که حضرت امام آن را زنده کرد و بار دیگر در استنباط های فقهی به جریان انداخت، رسیدگی به متن روایت و ارزیابی آن با اصول خدشه ناپذیر دین و جوهره ی شریعت است. ایشان اظهار داشتند باید همانند دوران نزدیک به صدر اسلام، در متن روایت بررسی لازم به عمل آید و هرگاه مضمون روایتی با مبانی دین و اصول شریعت و حکم قطعی عقل ناسازگاری داشته باشد، کنار نهاده شود.
حاصل این بحث آن که فقه امام خمینی بر مکتب (وثوق صدوری) استوار است و ایشان هر قرینه ای را که موجب اعتبار روایت شود، معتبر  میدانند. این شیوه ی فقهی در بنیاد تاریخ فقاهت ریشه دارد. از جمله مسائلی که حضرت امام آن را زنده کرد و بار دیگر در استنباط های فقهی به جریان انداخت، رسیدگی به متن روایت و ارزیابی آن با اصول خدشه ناپذیر دین و جوهره ی شریعت است. ایشان اظهار داشتند باید همانند دوران نزدیک به صدر اسلام، در متن روایت بررسی لازم به عمل آید و هرگاه مضمون روایتی با مبانی دین و اصول شریعت و حکم قطعی عقل ناسازگاری داشته باشد، کنار نهاده شود.
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
نتیجه و ماحصل کلام در این بحث این است که آیا ملاک معتبر در عارض شدن و دمیدن قمر، دمیدن فعلی است یا اعم است از فعلی و تقدیری….
نتیجه و ماحصل کلام در این بحث این است که آیا ملاک معتبر در عارض شدن و دمیدن قمر، دمیدن فعلی است یا اعم است از فعلی و تقدیری….


اگر کسی اشکال کند تبیّن فجر به نحو طریقت در حکم اخذ شده، یعنی همین اندازه که صبح را بدانی کافی است و هرگاه علم و تبیّن در قضایا اخذ شوند جنبه طریقی دارند، پس باید قائل به تقدیری بودن فجر شد ،یعنی تبیّن خیط ابیض از خیط اسود اماره است….
اگر کسی اشکال کند تبیّن فجر به نحو طریقت در حکم اخذ شده، یعنی همین اندازه که صبح را بدانی کافی است و هرگاه علم و تبیّن در قضایا اخذ شوند جنبه طریقی دارند، پس باید قائل به تقدیری بودن فجر شد،یعنی تبیّن خیط ابیض از خیط اسود اماره است….
نکته جالب توجه در این مسأله این است که، هیچ یک از فقهای معاصر امام خمینی و فقهای پس از ایشان، لیالی مقمره با تعبیر حضرت امام را قبول ندارند و تفاوتی میان  شبهای مهتابی و غیرمهتابی قائل نیستند.<ref> ر.ک: بی‌نام، ص64-66</ref>  
نکته جالب توجه در این مسأله این است که، هیچ یک از فقهای معاصر امام خمینی و فقهای پس از ایشان، لیالی مقمره با تعبیر حضرت امام را قبول ندارند و تفاوتی میان  شبهای مهتابی و غیرمهتابی قائل نیستند.<ref> ر.ک: بی‌نام، ص64-66</ref>