۱۴۴٬۸۴۰
ویرایش
جز (A-esmaili صفحهٔ الناسخ و المنسوخ (بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر) را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به الناسخ و المنسوخ (عبدالقاهر بغدادی) منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''الناسخ و المنسوخ''' اثر ابومنصور عبدالقادر بن طاهر بن محمد بغدادی. | '''الناسخ و المنسوخ''' اثر [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|ابومنصور عبدالقادر بن طاهر بن محمد بغدادی]]. | ||
نویسنده روشی منحصربهفرد را در نگارش آن برگزیده که مسبوق به سابقه نبوده و ازاینرو میتوان او را مجدّد بهحساب آورد. مطالب با ترتیب مناسب و کلماتی روان بیان شده است؛ ابو عثمان صابونی به طور مختصر درباره این کتاب گفته: «إنه بدیع الترتیب، غریب التألیف و التهذیب». | نویسنده روشی منحصربهفرد را در نگارش آن برگزیده که مسبوق به سابقه نبوده و ازاینرو میتوان او را مجدّد بهحساب آورد. مطالب با ترتیب مناسب و کلماتی روان بیان شده است؛ ابو عثمان صابونی به طور مختصر درباره این کتاب گفته: «إنه بدیع الترتیب، غریب التألیف و التهذیب». | ||
[[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|ابومنصور]]، پس از بیان اهمیت نسخ، مباحث آن را در هشت باب ارائه مینماید. | |||
او در باب اول، با اینکه نسخ را در لغت معنی نمیکند؛ اما به بیان معنای اصطلاحی نسخ میپردازد و چهار قول را در نسخ ذکر میکند؛ فساد سه قول از این اقوال را با بیان سبب فسادشان ذکر میکند و در قول چهارم بدون ذکر سبب ترجیح این قول به این معنی از تعریف اصطلاحی نسخ رضایت میدهد که نسخ به معنی «بیان انتهاء مده التعبد» باشد. | او در باب اول، با اینکه نسخ را در لغت معنی نمیکند؛ اما به بیان معنای اصطلاحی نسخ میپردازد و چهار قول را در نسخ ذکر میکند؛ فساد سه قول از این اقوال را با بیان سبب فسادشان ذکر میکند و در قول چهارم بدون ذکر سبب ترجیح این قول به این معنی از تعریف اصطلاحی نسخ رضایت میدهد که نسخ به معنی «بیان انتهاء مده التعبد» باشد. | ||
دومین باب در بیان شروط و احکام نسخ نگاشته شده. از جمله شرایط ناسخ و منسوخ این است که شرعی باشند و ناسخ متراخی از منسوخ باشد و امر به منسوخ غیرمقید بهغایت معلومی باشد و... . بسیاری از شروطی که وی درباره نسخ بیان میدارد بر اساس فقه شافعی از اهلتسنن، است. او سپس شرط دیگری که معتزله بر شروط نسخ افزودهاند _آمدن ناسخ پس از وقت | دومین باب در بیان شروط و احکام نسخ نگاشته شده. از جمله شرایط ناسخ و منسوخ این است که شرعی باشند و ناسخ متراخی از منسوخ باشد و امر به منسوخ غیرمقید بهغایت معلومی باشد و... . بسیاری از شروطی که وی درباره نسخ بیان میدارد بر اساس فقه شافعی از اهلتسنن، است. او سپس شرط دیگری که معتزله بر شروط نسخ افزودهاند _آمدن ناسخ پس از وقت منسوخ _ را بیان میدارد و نسخ را به دو اعتبار نسخ در جمیع حکم یا بعض آن، و به اعتبار نسخ رسم و حکم یا یکی از این دو، تقسیم مینماید. | ||
باب سوم به بحث از تفسیر آیه دال بر جواز نسخ یعنی: «مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا...» و بیان قرائات آن و... اختصاص یافته. | باب سوم به بحث از تفسیر آیه دال بر جواز نسخ یعنی: «مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا...» و بیان قرائات آن و... اختصاص یافته. | ||
چهارمین باب درباره آیاتی که بر نسخ و ناسخ آن اتفاق هست، نوشته شده. نویسنده در ابتدای این فصل، بیست آیه را متفق علیها میداند؛ ولی بعدا تعداد متفاوت میشود... . | چهارمین باب درباره آیاتی که بر نسخ و ناسخ آن اتفاق هست، نوشته شده. نویسنده در ابتدای این فصل، بیست آیه را متفق علیها میداند؛ ولی بعدا تعداد متفاوت میشود... . | ||
باب پنجم در آیاتی است که در نسخ آنها اختلاف شده است. باب ششم در آیاتی است که در نسخ آنها اتفاق و در ناسخ اختلاف وجود دارد. باب هفتم در سنن منسوخه و ناسخ آن است. باب هشتم در شناخت ناسخ از منسوخ در موارد مشتبه است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص28-31</ref> | باب پنجم در آیاتی است که در نسخ آنها اختلاف شده است. باب ششم در آیاتی است که در نسخ آنها اتفاق و در ناسخ اختلاف وجود دارد. باب هفتم در سنن منسوخه و ناسخ آن است. باب هشتم در شناخت ناسخ از منسوخ در موارد مشتبه است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص28-31</ref> | ||