جستارهایی در معرفت مرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ته اند' به 'ته‌اند'
جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ه‌های')
جز (جایگزینی متن - 'ته اند' به 'ته‌اند')
خط ۳۲: خط ۳۲:
کتاب جستارهایی در معرفت مرگ در یک جلئ و به زبان فارسی نوشته شده است. جلد و کاغذ آن مرغوب است و در قطع رقعی و طرحی شکیل با 352 صفحه. نویسنده [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در مقدّمه‌ی کتاب می‌گوید: ما در این اثر ـ جستارهایی در معرفت مرگ ـ در دو قسمت بحث خواهیم کرد، یکی تمهیدی برای معرفت مرگ که نگاهی حکمی و فلسفی به این ماجراست و در بخش دوّم ابیاتی از آثار مولانا در مثنوی و دیوان کبیر را مورد توجّه قرار خواهیم داد که آن بزرگ‌مرد عارف از مرگ گفته و کم و کیف آن را به‌خوبی مورد نقادی قرار داده است <ref>مقدمه، ص 10</ref>.
کتاب جستارهایی در معرفت مرگ در یک جلئ و به زبان فارسی نوشته شده است. جلد و کاغذ آن مرغوب است و در قطع رقعی و طرحی شکیل با 352 صفحه. نویسنده [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در مقدّمه‌ی کتاب می‌گوید: ما در این اثر ـ جستارهایی در معرفت مرگ ـ در دو قسمت بحث خواهیم کرد، یکی تمهیدی برای معرفت مرگ که نگاهی حکمی و فلسفی به این ماجراست و در بخش دوّم ابیاتی از آثار مولانا در مثنوی و دیوان کبیر را مورد توجّه قرار خواهیم داد که آن بزرگ‌مرد عارف از مرگ گفته و کم و کیف آن را به‌خوبی مورد نقادی قرار داده است <ref>مقدمه، ص 10</ref>.


این گونه ما باید منتظر تحلیلهایی فلسفی ـ عرفانی باشیم. طبیعتاً بررسی مرگ در سخنان فلاسفه ما را با مرگ سقراط و جام شوکردان و اندیشه‌های افلاطون و فلوطین آشنا می‌کند و بررسی های کهن هنوز هم برای ما سنگ بنای محکم معرفت پنداشته می‌شود. چنانکه نویسنده جستارها خود به این مسائل اشاره کرده و به تحلیل و نقد آن پرداخته است. با آنکه کتاب عنوانی فلسفی دارد و قرار است نگرشی فلسفی را هم ارائه بدهد ولی هر از گاهی نگاهی دینی و الهیّاتی در آن وجود دارد و این هم در پدیده‌ی مرگ و بررسی آن امری طبیعی است زیرا ادیان در این باره بیش از دیگران به این مقوله اهتمام کرده اند، خاصه در اسلام و قرآن می‌توان بهترین نگرش را در این خصوص یافت و ارائه داد و این چیزی است که نویسنده بدان توجّه داشته است. در بین منابع نویسنده لااقل سه کتاب غربی در خصوص مرگ وجود دارد که عبارتند از: [[مرگ]] اثر تاد می، [[مرگ سقراط]] نوشته‌ی [[رومانو گواردینی]] و [[مرگ(مجموعه مقالات)]] که جمعی از نویسندگان غربی آن را نوشته اند که به اهتمام [[محمّد صنعتی]] به انتشار رسیده است. وجود این آثار هم توجّه گسترده به مرگ را در همه جا نشان می‌دهد و هم اینکه نویسنده‌ی ما نیز از اینهمه غافل نبوده و د رجریان تتبّعات و پژوهشهای قدیم و جدید و همین طور شرق و غرب بوده است. نگاهی به گستره‌ی منابع وسعت نگرش مؤلّف را به خوبی نشان می‌دهد، خاصّه این که او خود در مقولات فلسفی و عرفانی و نیز دین پژوهشی هم صاحبنظر است و هم صاحب اثر.
این گونه ما باید منتظر تحلیلهایی فلسفی ـ عرفانی باشیم. طبیعتاً بررسی مرگ در سخنان فلاسفه ما را با مرگ سقراط و جام شوکردان و اندیشه‌های افلاطون و فلوطین آشنا می‌کند و بررسی های کهن هنوز هم برای ما سنگ بنای محکم معرفت پنداشته می‌شود. چنانکه نویسنده جستارها خود به این مسائل اشاره کرده و به تحلیل و نقد آن پرداخته است. با آنکه کتاب عنوانی فلسفی دارد و قرار است نگرشی فلسفی را هم ارائه بدهد ولی هر از گاهی نگاهی دینی و الهیّاتی در آن وجود دارد و این هم در پدیده‌ی مرگ و بررسی آن امری طبیعی است زیرا ادیان در این باره بیش از دیگران به این مقوله اهتمام کرده اند، خاصه در اسلام و قرآن می‌توان بهترین نگرش را در این خصوص یافت و ارائه داد و این چیزی است که نویسنده بدان توجّه داشته است. در بین منابع نویسنده لااقل سه کتاب غربی در خصوص مرگ وجود دارد که عبارتند از: [[مرگ]] اثر تاد می، [[مرگ سقراط]] نوشته‌ی [[رومانو گواردینی]] و [[مرگ(مجموعه مقالات)]] که جمعی از نویسندگان غربی آن را نوشته‌اند که به اهتمام [[محمّد صنعتی]] به انتشار رسیده است. وجود این آثار هم توجّه گسترده به مرگ را در همه جا نشان می‌دهد و هم اینکه نویسنده‌ی ما نیز از اینهمه غافل نبوده و د رجریان تتبّعات و پژوهشهای قدیم و جدید و همین طور شرق و غرب بوده است. نگاهی به گستره‌ی منابع وسعت نگرش مؤلّف را به خوبی نشان می‌دهد، خاصّه این که او خود در مقولات فلسفی و عرفانی و نیز دین پژوهشی هم صاحبنظر است و هم صاحب اثر.


فهرست مطالبی که در آغاز کتاب آمده چنین است: مقدّمه، تمهیدی بر معرفت مرگ، بودن یا نبودن، مردن به جای دیگری، خواب و مرگ، مرگ سقراط، جسم و روح، یاد مرگ، مرگ در قرآن، عزرائیل، مرگ روح، مرگ یا تغییرات کلّی، مرگ و قیامت، ترس از مرگ، و نهایتاً اندیشه‌ی نامیرایی. این فهرست هر کدام برای خود داستانی دارد و خواننده با ذکر هر عنوانی می‌تواند برای خود زمینه‌هایی را فراهم کند و یا پیش از خواندن به داوری بنشیند، ولی با این حال هرگز بی نیاز از خواندن این فصول نیست، زیرا در کل با خواندن این اثر می‌تواند نگاهی دقیق و همه جانبه به مسئله‌ی مرگ داشته باشد، چنانکه از متن و عناوین پیداست، نویسنده نه تنها از مرگ جسم بلکه از مرگ روح هم حرف می‌زند و لذا تا به آن بخش ورود نکنیم و مورد دقّت قرار ندهیم از محتوای آن چیزی نمی‌توانیم بگوییم.
فهرست مطالبی که در آغاز کتاب آمده چنین است: مقدّمه، تمهیدی بر معرفت مرگ، بودن یا نبودن، مردن به جای دیگری، خواب و مرگ، مرگ سقراط، جسم و روح، یاد مرگ، مرگ در قرآن، عزرائیل، مرگ روح، مرگ یا تغییرات کلّی، مرگ و قیامت، ترس از مرگ، و نهایتاً اندیشه‌ی نامیرایی. این فهرست هر کدام برای خود داستانی دارد و خواننده با ذکر هر عنوانی می‌تواند برای خود زمینه‌هایی را فراهم کند و یا پیش از خواندن به داوری بنشیند، ولی با این حال هرگز بی نیاز از خواندن این فصول نیست، زیرا در کل با خواندن این اثر می‌تواند نگاهی دقیق و همه جانبه به مسئله‌ی مرگ داشته باشد، چنانکه از متن و عناوین پیداست، نویسنده نه تنها از مرگ جسم بلکه از مرگ روح هم حرف می‌زند و لذا تا به آن بخش ورود نکنیم و مورد دقّت قرار ندهیم از محتوای آن چیزی نمی‌توانیم بگوییم.