ثقفی کوفی، عبدالله بن ابی‌نجیح: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
| کد مؤلف = AUTHORCODE.....AUTHORCODE
| کد مؤلف = AUTHORCODE.....AUTHORCODE
}}
}}
'''ابویسار عبداللّه بن ابى‌نجیح یسار ثقفى کوفى''' (متوفاى 131ق)، معروف به ابن ابى‌نجیح، صاحب تفسیری است که از مجاهد روایت کرده است. او مورد اعتماد اهل حدیث و تفسیر است.
'''ابویسار عبداللّه بن ابى‌نجیح یسار ثقفى کوفى''' (متوفاى 131ق)، معروف به ابن ابى‌نجیح، صاحب تفسیری است که از [[مجاهد]] روایت کرده است. او مورد اعتماد اهل حدیث و تفسیر است.


==وی در کلام بزرگان==
==وی در کلام بزرگان==
احمد بن حنبل مى‌گوید: «ابن ابى‌نجیح ثقه و پدر او از برترین بندگان خدا بوده است». ذهبى مى‌گوید: «او از مشایخ مورد اعتماد است.  
[[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] مى‌گوید: «ابن ابى‌نجیح ثقه و پدر او از برترین بندگان خدا بوده است». [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبى]] مى‌گوید: «او از مشایخ مورد اعتماد است.  


==آثار==
==آثار==
بخارى در باب تفسیر از کتاب صحیح خود بر این تفسیر اعتماد کرده است».
[[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخارى]] در باب تفسیر از کتاب صحیح خود بر این تفسیر اعتماد کرده است».


ابن تیمیه مى‌گوید: «تفسیر ابن ابى‌نجیح که از طریق مجاهد نقل کرده است، از صحیح‌ترین تفاسیر است، بلکه در دست اهل تفسیر، تفسیرى درست‌تر از تفسیر وى وجود ندارد». این تفسیر، در سال 1367 به همت «مجمع البحوث الاسلامیه» پاکستان به چاپ رسیده است.  
[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] مى‌گوید: «تفسیر ابن ابى‌نجیح که از طریق مجاهد نقل کرده است، از صحیح‌ترین تفاسیر است، بلکه در دست اهل تفسیر، تفسیرى درست‌تر از تفسیر وى وجود ندارد». این تفسیر، در سال 1367 به همت «مجمع البحوث الاسلامیه» پاکستان به چاپ رسیده است.  


در تفسیر طبرى و جز آن، فراوان از وى روایت شده است.  
در [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبرى]] و جز آن، فراوان از وى روایت شده است.  


==تفسیر مجاهد به روایت ابن ابى‌نجیح‌==
==تفسیر مجاهد به روایت ابن ابى‌نجیح‌==
در میان تفاسیر، تفسیرى به هم ناپیوسته و به ترتیب سوره‌ها- از سوره بقره تا پایان قرآن- وجود دارد که به مجاهد نسبت داده شده است. این تفسیر را ابویسار عبداللّه بن ابى‌نجیح یسار ثقفى کوفى از او روایت کرده است. در این تفسیر، عبدالرحمان بن حسن بن احمد همدانى از ابراهیم بن حسین همدانى از آدم بن أیاس از ورقاء بن عمر یشکرى از ابن ابى‌نجیح روایت مى‌کند. این تفسیر را صاحب نظران و ارباب حدیث صحیح شمرده و بر آن اعتماد کرده‌اند.
در میان تفاسیر، تفسیرى به هم ناپیوسته و به ترتیب سوره‌ها- از سوره بقره تا پایان قرآن- وجود دارد که به مجاهد نسبت داده شده است. این تفسیر را ابویسار عبداللّه بن ابى‌نجیح یسار ثقفى کوفى از او روایت کرده است. در این تفسیر، عبدالرحمان بن حسن بن احمد همدانى از ابراهیم بن حسین همدانى از آدم بن أیاس از ورقاء بن عمر یشکرى از ابن ابى‌نجیح روایت مى‌کند. این تفسیر را صاحب نظران و ارباب حدیث صحیح شمرده و بر آن اعتماد کرده‌اند.


وکیع بن جراح مى‌گوید: «سفیان تفسیر ابن ابى‌نجیح را صحیح مى‌دانست».
[[وکیع بن جراح]] مى‌گوید: «سفیان تفسیر ابن ابى‌نجیح را صحیح مى‌دانست».


ذهبى مى‌گوید: «او از پیشوایان مورد اعتماد است». بخارى نیز در تفاسیرى که از مجاهد نقل کرده است او را معتمد دانسته است. ابن تیمیه مى‌گوید: «تفسیر ابن ابى‌نجیح از مجاهد، از جمله صحیح‌ترین تفاسیر است، بلکه تفسیرى صحیح‌تر و برتر از تفسیر ابن ابى‌نجیح در دسترس اهل تفسیر نیست».
[[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبى]] مى‌گوید: «او از پیشوایان مورد اعتماد است». [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخارى]] نیز در تفاسیرى که از مجاهد نقل کرده است او را معتمد دانسته است. ابن تیمیه مى‌گوید: «تفسیر ابن ابى‌نجیح از مجاهد، از جمله صحیح‌ترین تفاسیر است، بلکه تفسیرى صحیح‌تر و برتر از تفسیر ابن ابى‌نجیح در دسترس اهل تفسیر نیست».


این تفسیر بسیار کمتر از آن است که از مجاهد- البته نه از طریق ابن ابى‌نجیح - در تفسیر طبرى نقل شده است.
این تفسیر بسیار کمتر از آن است که از مجاهد- البته نه از طریق ابن ابى‌نجیح - در تفسیر طبرى نقل شده است.


شوّاخ مى‌گوید: «طبرى حدود 700 بار در مناسبت‌هاى مختلف در تفسیر خود از این تفسیر نقل کرده است. قسمت‌هایى از این تفسیر از طریق تفاسیر دیگر همچون تفسیر ابن جریج و ثورى و دیگران به تفسیر طبرى راه یافته است»<ref>معرفت، محمدهادی، ج1، ص310-331؛416</ref>.
شوّاخ مى‌گوید: «[[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبرى]] حدود 700 بار در مناسبت‌هاى مختلف در تفسیر خود از این تفسیر نقل کرده است. قسمت‌هایى از این تفسیر از طریق تفاسیر دیگر همچون تفسیر ابن جریج و ثورى و دیگران به [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبرى]] راه یافته است»<ref>معرفت، محمدهادی، ج1، ص310-331؛416</ref>.


==پانویس==
==پانویس==