۱۴۶٬۷۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می آ' به ' میآ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = BP 275 | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
کتاب دارای یک مقدمه و چهارده قسمت است: | کتاب دارای یک مقدمه و چهارده قسمت است: | ||
در مقدمه از دو روش شناخت یعنی عقل و عشق میگوید و به تأثیر این دوگونه اندیشه در رشد و فرگشت آدمیان و نیز وجوه اشتراک و افتراق آنها میپردازد. آنگاه به این دو نوع روش شناخت در جهان اسلام اشاره میکند و با ذکر شواهدی عینی از زندگانی بزرگان اندیشه نشان میدهد که روش شهودی بر اصالت عشق استوار است و شیوه صوفیان و عارفان به شمار میرود و گزینش نهایی بسیاری از نخبگان بوده است. سپس به فلسفه نگارش کتاب و. . . اشاره میکند. | در مقدمه از دو روش شناخت یعنی عقل و عشق میگوید و به تأثیر این دوگونه اندیشه در رشد و فرگشت آدمیان و نیز وجوه اشتراک و افتراق آنها میپردازد. آنگاه به این دو نوع روش شناخت در جهان اسلام اشاره میکند و با ذکر شواهدی عینی از زندگانی بزرگان اندیشه نشان میدهد که روش شهودی بر اصالت عشق استوار است و شیوه صوفیان و عارفان به شمار میرود و گزینش نهایی بسیاری از نخبگان بوده است. سپس به فلسفه نگارش کتاب و... اشاره میکند. | ||
پیدایش زهد و زهاد در اسلام: نویسنده با اشارتی گذرا بر تاریخ صدر اسلام و پرداختن به چگونگی حکومت خلفای راشدین و معاویه بن ابی سفیان و جور و ستمهای روا داشته بر مسلمانان و انشعابهای سیاسی و پیمانشکنیها و مالاندوزیها و کشتارهای فجیع و. . . میکوشد برخی مبانی جامعهشناختی پیدایش تصوف در اسلام را نشان دهد. | پیدایش زهد و زهاد در اسلام: نویسنده با اشارتی گذرا بر تاریخ صدر اسلام و پرداختن به چگونگی حکومت خلفای راشدین و معاویه بن ابی سفیان و جور و ستمهای روا داشته بر مسلمانان و انشعابهای سیاسی و پیمانشکنیها و مالاندوزیها و کشتارهای فجیع و... میکوشد برخی مبانی جامعهشناختی پیدایش تصوف در اسلام را نشان دهد. | ||
آغاز تصوف اسلامی: در اینجا نخست از اعتدال و میانهروی اسلام در امور مادی و معنوی میگوید و به اصل بودن میانهروی اشاره میکند، سپس به انحرافاتی که برخی از صحابه ایجاد کردند و تأثیر آن در گرایش مسلمان به گوشهگیری و زهد میپردازد. آنگه به نامردیهای امویان و عباسیان و زراندوزی و تجملپرستیهای آنها در کنار فقر جانکاه توده، و تأثیر آن بر رشد زهدگرایی و تصوف اشاره میکند و | آغاز تصوف اسلامی: در اینجا نخست از اعتدال و میانهروی اسلام در امور مادی و معنوی میگوید و به اصل بودن میانهروی اشاره میکند، سپس به انحرافاتی که برخی از صحابه ایجاد کردند و تأثیر آن در گرایش مسلمان به گوشهگیری و زهد میپردازد. آنگه به نامردیهای امویان و عباسیان و زراندوزی و تجملپرستیهای آنها در کنار فقر جانکاه توده، و تأثیر آن بر رشد زهدگرایی و تصوف اشاره میکند و میآ<رد که در حدود نیمه پسین قرن دوم هجری عنوان خاص «تصوف» در اسلام زاده شد. | ||
سرچشمه تصوف اسلامی: دو قسمت پیشین کتاب - درست یا نادرست - تازگی دارد و دیگران یا بدان نپرداخته و یا کمتر پرداختهاند امام مطالب این بخش چنین نیست. نویسنده در این قسمت با یادآوری دیدگاههای مختلف نسبت به سرچشمه تصوف اسلامی سرانجام بر آن میشود که کسانی که تصوف اسلامی را برگرفته از اندیشههای یونانی، هندی، آریایی و یا مسیحیت میدانند درست نگفتهاند و سخن پسندیدهتر دیدگاهی است که تصوف اسلام را مستقل و برخاسته از قرآن و سنت میداند، گرچه در روند تکاملی خود از اندیشههای یاد شده هم بیبهره نباشد. سپس بر فطری بودن عرفان و بر پیوند استوار آن با دین اشارتی میکند تا به این نکته بپردازد که همانطور که در ادیان وجوه مشترک فراوان است و نمیتوان گفت دینهای پسین از دینهای پیشین اقتباس کردهاند در نظامهای عرفانی هم نمیتوان گفت نظامهای تازه از نظامهای کهن اقتباس کردهاند. | سرچشمه تصوف اسلامی: دو قسمت پیشین کتاب - درست یا نادرست - تازگی دارد و دیگران یا بدان نپرداخته و یا کمتر پرداختهاند امام مطالب این بخش چنین نیست. نویسنده در این قسمت با یادآوری دیدگاههای مختلف نسبت به سرچشمه تصوف اسلامی سرانجام بر آن میشود که کسانی که تصوف اسلامی را برگرفته از اندیشههای یونانی، هندی، آریایی و یا مسیحیت میدانند درست نگفتهاند و سخن پسندیدهتر دیدگاهی است که تصوف اسلام را مستقل و برخاسته از قرآن و سنت میداند، گرچه در روند تکاملی خود از اندیشههای یاد شده هم بیبهره نباشد. سپس بر فطری بودن عرفان و بر پیوند استوار آن با دین اشارتی میکند تا به این نکته بپردازد که همانطور که در ادیان وجوه مشترک فراوان است و نمیتوان گفت دینهای پسین از دینهای پیشین اقتباس کردهاند در نظامهای عرفانی هم نمیتوان گفت نظامهای تازه از نظامهای کهن اقتباس کردهاند. | ||
| خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:تصوف و عرفان]] | |||
[[رده:تاریخ تصوف و عرفان]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 اردیبهشت 1402]] | |||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] | ||