۱۵٬۵۲۱
ویرایش
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== نظر علماى اهل سنت== | == نظر علماى اهل سنت== | ||
اهل سنت و جماعت در برترى علمى و روحانى حضرت صادق(ع) متفقند، چنانکه [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنیفه]] گفته است: «جعفر بن محمد افقه اهل زمان بود.» مالک درباره ایشان گفته است: «هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و در خاطر هیچکس خطور نکرده که در فضل و علم و ورع و عبادت، کسى بر جعفر بن محمد مقدم باشد.» [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلکان]] در وفیات الاعیان آورده است: «مقام فضل جعفر بن محمد مشهورتر از آن است که حاجت به شرح و بیان باشد.» ابن حجر هیتمى در الصواعق المحرقة نوشته است: «جعفر بن محمد در سراسر جهان اسلام به علم و حکمت مشهور بود و مسلمانان علم را از وى آموخته و نقل کردهاند.» نیز گفتهاند که وى هنوز نوجوان بود که علما و محدثین و مفسرین عصر از محضرش کسب فیض میکردند. حضرت صادق(ع) که در میان ائمه(ع) از عمر نسبتاً طولانى برخوردار بوده است در عصر خود مرجع دینى شیعیان و معتقدان به اهلالبیت(ع) بوده است. خود آن حضرت در آشفته بازار حدیث و مدعیان علم و دین و فقه، ابواب علم را بر روى دوستان و معتقدان خود گشود و فقه اهلبیت(ع) را به جهانیان شناساند. ذهبى در سیر اعلام النبلاء <ref> ج 257/6</ref> مىگوید: از عمرو بن ابىالمقدام روایت شده است که (مىگوید): هر گاه به جعفر بن محمد(ع) نگاه مىکردى در مىیافتى که او از نسل پیامبران است.او را دیدم که در «جمره» ایستاده بود و مىگفت: «از من بپرسید، از من بپرسید» و نیز از صالح بن ابى الاسود روایت شده است که گفت: شنیدم که جعفر بن محمد مىگفت: پیش از آنکه مرا از دست بدهید از من بپرسید، زیرا کسى پس از من به مانند حدیث من شما را حدیث نخواهد کرد. این فرمایش حضرت صادق(ع) مؤید گفته ماست، زیرا حدیث او از طریقى بود که هیچیک از محدثان دیگر آن طریق را نداشتند. «فقه جعفرى» چون بر مبناى علم مستقیم و مستند به منبع وحى است مخالف قیاس است. ولى [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنیفه]] که معاصر آن حضرت بود چنانکه مشهور است بیشتر احادیث مشهور میان معاصران خود را قبول نداشت و ناچار بود که در بسیارى از موارد به جهت فقدان دلیل نقلى دست به قیاس بزند. | اهل سنت و جماعت در برترى علمى و روحانى حضرت صادق(ع) متفقند، چنانکه [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنیفه]] گفته است: «جعفر بن محمد افقه اهل زمان بود.» مالک درباره ایشان گفته است: «هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و در خاطر هیچکس خطور نکرده که در فضل و علم و ورع و عبادت، کسى بر جعفر بن محمد مقدم باشد.» [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلکان]] در وفیات الاعیان آورده است: «مقام فضل جعفر بن محمد مشهورتر از آن است که حاجت به شرح و بیان باشد.» ابن حجر هیتمى در الصواعق المحرقة نوشته است: «جعفر بن محمد در سراسر جهان اسلام به علم و حکمت مشهور بود و مسلمانان علم را از وى آموخته و نقل کردهاند.» نیز گفتهاند که وى هنوز نوجوان بود که علما و محدثین و مفسرین عصر از محضرش کسب فیض میکردند. حضرت صادق(ع) که در میان ائمه(ع) از عمر نسبتاً طولانى برخوردار بوده است در عصر خود مرجع دینى شیعیان و معتقدان به اهلالبیت(ع) بوده است. خود آن حضرت در آشفته بازار حدیث و مدعیان علم و دین و فقه، ابواب علم را بر روى دوستان و معتقدان خود گشود و فقه اهلبیت(ع) را به جهانیان شناساند. ذهبى در سیر اعلام النبلاء <ref>سیر اعلام النبلاء ج 257/6</ref> مىگوید: از عمرو بن ابىالمقدام روایت شده است که (مىگوید): هر گاه به جعفر بن محمد(ع) نگاه مىکردى در مىیافتى که او از نسل پیامبران است.او را دیدم که در «جمره» ایستاده بود و مىگفت: «از من بپرسید، از من بپرسید» و نیز از صالح بن ابى الاسود روایت شده است که گفت: شنیدم که جعفر بن محمد مىگفت: پیش از آنکه مرا از دست بدهید از من بپرسید، زیرا کسى پس از من به مانند حدیث من شما را حدیث نخواهد کرد. این فرمایش حضرت صادق(ع) مؤید گفته ماست، زیرا حدیث او از طریقى بود که هیچیک از محدثان دیگر آن طریق را نداشتند. «فقه جعفرى» چون بر مبناى علم مستقیم و مستند به منبع وحى است مخالف قیاس است. ولى [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنیفه]] که معاصر آن حضرت بود چنانکه مشهور است بیشتر احادیث مشهور میان معاصران خود را قبول نداشت و ناچار بود که در بسیارى از موارد به جهت فقدان دلیل نقلى دست به قیاس بزند. | ||
روایاتى که از حضرت صادق(ع) در مذمت قیاس و نهى از به کار بردن آن در احکام شرعى در کتب شیعه آمده است معروف است، زیرا آن حضرت مىفرمودند که با دسترسى به منبع علم دیگر حاجتى به قیاس نیست و چه بسا که قیاس خطا کند و قیاس کننده را در خطا و ضلالت افکند. امام مالک بن انس پیشواى مذهب فقهى مالکى چون اهل مدینه بود و در آن شهر بزرگ شده بود عمل اهل مدینه را منبع مهم و عمده فقه اسلامى مىشمرد زیرا به گفته او مردم این شهر احکام فقهى را از پدران و اجداد خود که افتخار هم عصرى با حضرت رسول(ص) و اصحاب را داشتهاند فرا گرفتهاند و بنابراین عمل ایشان مىتواند معیار و مأخذ خوبى براى اطلاع از افعال و اقوال رسولالله(ص) و اصحاب او باشد. این معیار بیشتر از همه در خاندان آن حضرت و اهلبیت(ع) موجود بود. [[امام على(ع)]] نزدیک ترین شخص به حضرت رسول(ص) بوده، افعال و اقوال رسولالله(ص) بیش از همه در افعال و اقوال [[امام على(ع)]] منعکس بود. همینطور افعال و اقوال على(ع) در فرزندانش حسن و حسین و احفاد و اسباطش على بن الحسین و محمد بن على و جعفر بن محمد(ع) بهتر و بیشتر از هر کس دیگر تجلى مىکرد. پس فقه جعفرى از این جهت بر فقه مالکى ارجحیت آشکارى دارد. فقه شافعى که دنباله فقه مالکى و صورت کاملتر و گستردهتر آن است نیز از جهت مبانى و موازین نمىتواند با فقه اهلالبیت(ع) همتراز باشد و فقه [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] هم که تکیه عمده بر احادیث و روایات دارد به همین حال است. | روایاتى که از حضرت صادق(ع) در مذمت قیاس و نهى از به کار بردن آن در احکام شرعى در کتب شیعه آمده است معروف است، زیرا آن حضرت مىفرمودند که با دسترسى به منبع علم دیگر حاجتى به قیاس نیست و چه بسا که قیاس خطا کند و قیاس کننده را در خطا و ضلالت افکند. امام مالک بن انس پیشواى مذهب فقهى مالکى چون اهل مدینه بود و در آن شهر بزرگ شده بود عمل اهل مدینه را منبع مهم و عمده فقه اسلامى مىشمرد زیرا به گفته او مردم این شهر احکام فقهى را از پدران و اجداد خود که افتخار هم عصرى با حضرت رسول(ص) و اصحاب را داشتهاند فرا گرفتهاند و بنابراین عمل ایشان مىتواند معیار و مأخذ خوبى براى اطلاع از افعال و اقوال رسولالله(ص) و اصحاب او باشد. این معیار بیشتر از همه در خاندان آن حضرت و اهلبیت(ع) موجود بود. [[امام على(ع)]] نزدیک ترین شخص به حضرت رسول(ص) بوده، افعال و اقوال رسولالله(ص) بیش از همه در افعال و اقوال [[امام على(ع)]] منعکس بود. همینطور افعال و اقوال على(ع) در فرزندانش حسن و حسین و احفاد و اسباطش على بن الحسین و محمد بن على و جعفر بن محمد(ع) بهتر و بیشتر از هر کس دیگر تجلى مىکرد. پس فقه جعفرى از این جهت بر فقه مالکى ارجحیت آشکارى دارد. فقه شافعى که دنباله فقه مالکى و صورت کاملتر و گستردهتر آن است نیز از جهت مبانى و موازین نمىتواند با فقه اهلالبیت(ع) همتراز باشد و فقه [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] هم که تکیه عمده بر احادیث و روایات دارد به همین حال است. |