۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' الدین' به 'الدین') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''المستدرک علی الصحیحین''' نوشته [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری]] (321-405ق) معروف به [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|ابن بیّع]] از بزرگان حافظان حدیث و گردآورندگان آن است که منصب قضاوت در نیشابور را برعهده داشت.<ref> زرکلی، | '''المستدرک علی الصحیحین''' نوشته [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری]] (321-405ق) معروف به [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|ابن بیّع]] از بزرگان حافظان حدیث و گردآورندگان آن است که منصب قضاوت در نیشابور را برعهده داشت.<ref> زرکلی، خیرالدین، ج6، ص 227</ref> این اثر در موضوع حدیث (حدیث اهل سنت) به نگارش درآمده و توسط [[محمد، حمدی دمرداش|حمدی دمرداش محمد]] تحقیق شده است. | ||
اين كتاب يكى از آثار بحثانگيز و مشهور حاكم است و مشتمل بر مجموعهاى از احاديث (فقهی، عقیدتی، تفسیری و اخلاقی) است كه دو امام بزرگ علم حديث اهل سنت، يعنى [[بخاری، محمد بن اسماعیل|محمد بن اسماعيل بخارى]] و [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم بن حجّاج قشيرى نيشابورى]] آن احاديث را در كتب صحاح خويش نياوردهاند. حاكم آن احاديث را از مقوله حديث صحيح تلقى كرده و واجد شرايط اينكه در كتب اين دو امام وارد شود، دانسته است.<ref> حاکم نیشابوری، ص 38</ref> از جمله این احادیث میتوان به حديث «من كنت مولاه...» و حديث «طير» و... اشاره کرد که موجب گمانهزنی بر تشیع وی شده و نقد برخی از متعصبان بر وی را به همراه داشته است.<ref>رک: همان، ص 36</ref> | اين كتاب يكى از آثار بحثانگيز و مشهور حاكم است و مشتمل بر مجموعهاى از احاديث (فقهی، عقیدتی، تفسیری و اخلاقی) است كه دو امام بزرگ علم حديث اهل سنت، يعنى [[بخاری، محمد بن اسماعیل|محمد بن اسماعيل بخارى]] و [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم بن حجّاج قشيرى نيشابورى]] آن احاديث را در كتب صحاح خويش نياوردهاند. حاكم آن احاديث را از مقوله حديث صحيح تلقى كرده و واجد شرايط اينكه در كتب اين دو امام وارد شود، دانسته است.<ref> حاکم نیشابوری، ص 38</ref> از جمله این احادیث میتوان به حديث «من كنت مولاه...» و حديث «طير» و... اشاره کرد که موجب گمانهزنی بر تشیع وی شده و نقد برخی از متعصبان بر وی را به همراه داشته است.<ref>رک: همان، ص 36</ref> |