۱۰۸٬۹۴۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'صلّى اللّه علیه و آله' به 'صلّىاللّهعلیهوآله') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هاش' به 'هاش') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
او متهم شده كه از [[امام علی علیهالسلام|امیرمؤمنان علیهالسّلام]] فاصله گرفته بود. [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابىالحدید]] درباره او و اسود بن یزید و نیز مرّه همدانى و شعبى، سخنى دارد كه به تفصیل عین آن را نقل میكنیم. او میگوید: «شیخ ما [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسكافى]](رحمةاللّهعلیه) ذكر كرده و من خود این مطلب را در كتاب «الغارات» ابراهیم بن هلال ثقفى یافتهام كه در كوفه با اینكه غلبه با تشیع بود، در میان فقها كسانى بودند كه با على خصومت میورزیدند و او را دشمن میداشتند؛ از جمله آنان مرّه همدانى است. ابونعیم فضل بن دكین از فطر بن خلیفه روایت كرده كه: از مرّه شنیدم میگفت: اگر على شترى بود كه صاحبانش با او آب از چاه میكشیدند از آنچه بود برایش بهتر بود. از عمرو بن مرّه روایت شده كه: به مرّه گفتند: تو چگونه از فرمان على سر باز زدى؟ گفت: قبل از دوره ما داراى سابقه خوبى بود، ولى ما به بدىهاى او دچار شدیم. | او متهم شده كه از [[امام علی علیهالسلام|امیرمؤمنان علیهالسّلام]] فاصله گرفته بود. [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابىالحدید]] درباره او و اسود بن یزید و نیز مرّه همدانى و شعبى، سخنى دارد كه به تفصیل عین آن را نقل میكنیم. او میگوید: «شیخ ما [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسكافى]](رحمةاللّهعلیه) ذكر كرده و من خود این مطلب را در كتاب «الغارات» ابراهیم بن هلال ثقفى یافتهام كه در كوفه با اینكه غلبه با تشیع بود، در میان فقها كسانى بودند كه با على خصومت میورزیدند و او را دشمن میداشتند؛ از جمله آنان مرّه همدانى است. ابونعیم فضل بن دكین از فطر بن خلیفه روایت كرده كه: از مرّه شنیدم میگفت: اگر على شترى بود كه صاحبانش با او آب از چاه میكشیدند از آنچه بود برایش بهتر بود. از عمرو بن مرّه روایت شده كه: به مرّه گفتند: تو چگونه از فرمان على سر باز زدى؟ گفت: قبل از دوره ما داراى سابقه خوبى بود، ولى ما به بدىهاى او دچار شدیم. | ||
ابن دكین از حسن بن صالح روایت میكند كه گفت: ابوصادق بر مرّه همدانى نماز نخواند، و در زمان حیاتش گفته بود: به خدا سوگند سقف خانهاى بر سر من و او سایه نمىافكند. كنایه از اینكه ما با هم در یك جا نمىتوانیم جمع شویم. او میگوید: چون مرّه وفات یافت عمرو بن شرحبیل در تشییع جنازه او حاضر نشد و گفت: در تشییع او حاضر نمىشوم؛ زیرا او از على بن ابىطالب كینهاى به دل داشت. ابراهیم بن هلال میگوید: مسعودى از طریق عبداللّه بن نمیر همین حدیث را برایمان نقل كرد. او میگوید: عبداللّه بن نمیر پس از نقل حدیث گفت: من نیز چنین هستم؛ به خدا سوگند اگر كسى بمیرد در حالى كه از على علیهالسّلام كینهاى به دل داشته باشد در تشییع جنازه او حاضر نخواهم شد و بر | ابن دكین از حسن بن صالح روایت میكند كه گفت: ابوصادق بر مرّه همدانى نماز نخواند، و در زمان حیاتش گفته بود: به خدا سوگند سقف خانهاى بر سر من و او سایه نمىافكند. كنایه از اینكه ما با هم در یك جا نمىتوانیم جمع شویم. او میگوید: چون مرّه وفات یافت عمرو بن شرحبیل در تشییع جنازه او حاضر نشد و گفت: در تشییع او حاضر نمىشوم؛ زیرا او از على بن ابىطالب كینهاى به دل داشت. ابراهیم بن هلال میگوید: مسعودى از طریق عبداللّه بن نمیر همین حدیث را برایمان نقل كرد. او میگوید: عبداللّه بن نمیر پس از نقل حدیث گفت: من نیز چنین هستم؛ به خدا سوگند اگر كسى بمیرد در حالى كه از على علیهالسّلام كینهاى به دل داشته باشد در تشییع جنازه او حاضر نخواهم شد و بر جنازهاش نماز نخواهم خواند». | ||
ابن ابىالحدید سپس میگوید: «یكى دیگر از آنان اسود بن یزید و دیگرى مسروق بن اجدع است. سلمة بن كهیل روایت میكند: آن دو، به خانه برخى از زنان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله رفت و آمد داشتند و درباره على علیهالسّلام بد میگفتند. كه در این میان، اسود بر همین اعتقاد مرد، ولى مسروق نمرد مگر آنكه حالت او عوض شد و طورى شد كه پس از هر نماز كه به جا میآورد، به روان پاك على بن ابىطالب علیهالسّلام درود میفرستاد و این به علت حدیثى بود كه از عایشه در فضیلت حضرت شنیده بود. | ابن ابىالحدید سپس میگوید: «یكى دیگر از آنان اسود بن یزید و دیگرى مسروق بن اجدع است. سلمة بن كهیل روایت میكند: آن دو، به خانه برخى از زنان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله رفت و آمد داشتند و درباره على علیهالسّلام بد میگفتند. كه در این میان، اسود بر همین اعتقاد مرد، ولى مسروق نمرد مگر آنكه حالت او عوض شد و طورى شد كه پس از هر نماز كه به جا میآورد، به روان پاك على بن ابىطالب علیهالسّلام درود میفرستاد و این به علت حدیثى بود كه از عایشه در فضیلت حضرت شنیده بود. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
«وكیع و دیگران گفتهاند: مسروق از حضور در هیچ یك از جنگهاى على سر باز نزد». | «وكیع و دیگران گفتهاند: مسروق از حضور در هیچ یك از جنگهاى على سر باز نزد». | ||
ابن سعد از محمد بن منتشر از مسروق بن اجدع نقل میكند كه گفت: «در روزهاى حكمیت چادر من در كنار چادر ابوموسى اشعرى بود؛ گروهى از سپاهیان، شبانه به لشكر معاویه میپیوستند؛ ابوموسى به هنگام صبح دامن | ابن سعد از محمد بن منتشر از مسروق بن اجدع نقل میكند كه گفت: «در روزهاى حكمیت چادر من در كنار چادر ابوموسى اشعرى بود؛ گروهى از سپاهیان، شبانه به لشكر معاویه میپیوستند؛ ابوموسى به هنگام صبح دامن خیمهاش را بالا زد و گفت: اى مسروق! فرمانروایى آن است كه با توطئه به دست آمده باشد و پادشاهى آن است كه با زور شمشیر فراهم گردیده باشد». | ||
خطیب میگوید: «مسروق از كسانى است كه در جنگ على علیهالسّلام با خوارج در نهروان حضور داشت. از ابن ابىلیلى روایت میكند كه گفت: مسروق در جنگ نهروان در كنار على علیهالسّلام شركت جست، و- میگوید:- حضرت وقتى جنگ را به پایان رسانید، برخاسته و با «قدومى» كه در دست داشت به درى كوبید و فرمود: صدق اللّه و رسوله؛ راست آمد آنچه خدا و رسولش مرا خبر دادند». | خطیب میگوید: «مسروق از كسانى است كه در جنگ على علیهالسّلام با خوارج در نهروان حضور داشت. از ابن ابىلیلى روایت میكند كه گفت: مسروق در جنگ نهروان در كنار على علیهالسّلام شركت جست، و- میگوید:- حضرت وقتى جنگ را به پایان رسانید، برخاسته و با «قدومى» كه در دست داشت به درى كوبید و فرمود: صدق اللّه و رسوله؛ راست آمد آنچه خدا و رسولش مرا خبر دادند». | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
ثانیا: سلسل یكى از نواحى هشتگانه استان «شاذ قباذ» است كه به بخش دجله معروف است. صاحب «یاقوت» میگوید: «دجله بخشى در شرق بغداد است كه هشت ناحیه دارد كه عبارتند از: رستقباذ، مهروذ، سلسل، جلولاء، بند نیجین، براز روز، دسكره و رستاقین». او میگوید: «لفظ «طسّوج» به معناى ناحیه به هر یك از آنها اضافه میشود». | ثانیا: سلسل یكى از نواحى هشتگانه استان «شاذ قباذ» است كه به بخش دجله معروف است. صاحب «یاقوت» میگوید: «دجله بخشى در شرق بغداد است كه هشت ناحیه دارد كه عبارتند از: رستقباذ، مهروذ، سلسل، جلولاء، بند نیجین، براز روز، دسكره و رستاقین». او میگوید: «لفظ «طسّوج» به معناى ناحیه به هر یك از آنها اضافه میشود». | ||
بنابراین بسیار بعید به نظر میرسد كه دانشمندى بزرگ و راویى توانا همچون مسروق بن اجدع بر چنین منطقه كوچك و دورافتادهاى از مراكز علمى و فرهنگى گمارده شود؛ خصوصا اینكه كار او چیزى شبیه كار مأمورین جمعآورى مالیات باشد! آرى، چیزى نیست كه درباره شخصیتى به سان مسروق بن اجدع كه پیشوایى الگو و یكى از صاحب نظران بزرگ است قابل پذیرش باشد؛ از این رو به نظر میرسد كارگزار آن ناحیه باید كس دیگرى باشد! ثالثا: خطیب بغدادى میگوید: «مسروق بن اجدع همدانى و ادعا شده كه | بنابراین بسیار بعید به نظر میرسد كه دانشمندى بزرگ و راویى توانا همچون مسروق بن اجدع بر چنین منطقه كوچك و دورافتادهاى از مراكز علمى و فرهنگى گمارده شود؛ خصوصا اینكه كار او چیزى شبیه كار مأمورین جمعآورى مالیات باشد! آرى، چیزى نیست كه درباره شخصیتى به سان مسروق بن اجدع كه پیشوایى الگو و یكى از صاحب نظران بزرگ است قابل پذیرش باشد؛ از این رو به نظر میرسد كارگزار آن ناحیه باید كس دیگرى باشد! ثالثا: خطیب بغدادى میگوید: «مسروق بن اجدع همدانى و ادعا شده كه كنیهاش ابوعایشه است به سال 63 در كوفه درگذشت، او در این هنگام 63 سال داشت»، ولى ابن اثیر بر آن است كه: «مسروق بن اجدع در سال 62 یا 63 در مصر وفات یافت» و چنان كه ابن حجر آورده است: «در سلسل وفات یافت». بدین ترتیب درباره جاى قبر او سه قول است كه قول اول صحیحتر به نظر میرسد. | ||
اما آن كسى كه در مصر وفات یافته احتمالا عكّى- از دوستان معاویه- است و آن كسى كه مأمور جمعآورى زكات بود و بر سلسله گمارده شده بود ممكن است ابن وائل باشد. و اللّه العالم اما اینكه او را از فرماندهان لشكر ابن زیاد به شمار آوردهاند- بنابر آنچه در «مسترشد» آمده است- كاملا بىاساس مینماید، چه اینكه او مسروق بن وائل حضرمى، از لشكریان كوفه است كه براى جنگ با حسین بن على علیهالسّلام در كربلا بسیج شده بودند. ابومخنف از عطاء بن سائب از عبدالجبار بن وائل حضرمى از برادرش مسروق بن وائل نقل كرده است كه گفت: «در صف اول سپاهى بودم كه براى نبرد با حسین به راه افتاده بود؛ با خود گفتم: اگر در صف اول باشم شاید سر حسین نصیب من گردد و بدین وسیله جایگاهى نزد عبیداللّه بن زیاد بیابم ...». او زمان پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را درك كرده بود و با گروهى از مردم حضرموت خدمت رسیده بود. | اما آن كسى كه در مصر وفات یافته احتمالا عكّى- از دوستان معاویه- است و آن كسى كه مأمور جمعآورى زكات بود و بر سلسله گمارده شده بود ممكن است ابن وائل باشد. و اللّه العالم اما اینكه او را از فرماندهان لشكر ابن زیاد به شمار آوردهاند- بنابر آنچه در «مسترشد» آمده است- كاملا بىاساس مینماید، چه اینكه او مسروق بن وائل حضرمى، از لشكریان كوفه است كه براى جنگ با حسین بن على علیهالسّلام در كربلا بسیج شده بودند. ابومخنف از عطاء بن سائب از عبدالجبار بن وائل حضرمى از برادرش مسروق بن وائل نقل كرده است كه گفت: «در صف اول سپاهى بودم كه براى نبرد با حسین به راه افتاده بود؛ با خود گفتم: اگر در صف اول باشم شاید سر حسین نصیب من گردد و بدین وسیله جایگاهى نزد عبیداللّه بن زیاد بیابم ...». او زمان پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را درك كرده بود و با گروهى از مردم حضرموت خدمت رسیده بود. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
خطیب بغدادى میگوید: «مسروق بن اجدع همدانى و ادعا شده كه | خطیب بغدادى میگوید: «مسروق بن اجدع همدانى و ادعا شده كه كنیهاش ابوعایشه است به سال 63 در كوفه درگذشت، او در این هنگام 63 سال داشت»، ولى ابن اثیر بر آن است كه: «مسروق بن اجدع در سال 62 یا 63 در مصر وفات یافت» و چنان كه ابن حجر آورده است: «در سلسل وفات یافت». بدین ترتیب درباره جاى قبر او سه قول است كه قول اول صحیحتر به نظر میرسد<ref>معرفت، محمدهادی، ج1، ص357-367</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |