۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
جز (جایگزینی متن - 'صفدى' به 'صفدى') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ابن وردى از آغاز جوانى، نبوغ و استعداد خود را در مسائل فقهى و ادبى به ثبوت رسانيد و داستان آن سندى كه در حضور ابن صصرى قاضى و ديگر بزرگان شام، به شعر تنظيم كرد، مايه شهرت و آوازه بلند وى شد و در پى آن، به قضاى شام برگزيده شد. از آن پس، در شهرهاى حلب، دمشق، مَنبِج و شيزر به كار قضا پرداخت. مدتى نيز نيابت ابن نقيب، قاضى حلب را بر عهده داشت و گرچه، به گفته ابن قاضى شهبه، به سبب خوابى كه ديده بود، از نيابت ابن نقيب كناره گرفت و سوگند خورد كه ديگر به قضا روى نياورد، اما او را تا واپسين سالهاى عمر در مناصب مختلف قضا مىبينيم. | ابن وردى از آغاز جوانى، نبوغ و استعداد خود را در مسائل فقهى و ادبى به ثبوت رسانيد و داستان آن سندى كه در حضور ابن صصرى قاضى و ديگر بزرگان شام، به شعر تنظيم كرد، مايه شهرت و آوازه بلند وى شد و در پى آن، به قضاى شام برگزيده شد. از آن پس، در شهرهاى حلب، دمشق، مَنبِج و شيزر به كار قضا پرداخت. مدتى نيز نيابت ابن نقيب، قاضى حلب را بر عهده داشت و گرچه، به گفته ابن قاضى شهبه، به سبب خوابى كه ديده بود، از نيابت ابن نقيب كناره گرفت و سوگند خورد كه ديگر به قضا روى نياورد، اما او را تا واپسين سالهاى عمر در مناصب مختلف قضا مىبينيم. | ||
تأليفات گوناگون ابن وردى و نيز مجالس درس و شهرت وى به افتا، او را بهعنوان فقيهى بلندپايه، پرآوازه ساخت. ابن قاضى شهبه، از او با عنوان فقيه حلب ياد مىكند و پيداست كه ابن وردى، اين شهر را بهعنوان اقامتگاه برگزيده بوده است. صفدى كه حداقل از 740ق، با ابن وردى مكاتبه داشت، در شعبان همين سال به كسب اجازه از ابن وردى نايل شد. | تأليفات گوناگون ابن وردى و نيز مجالس درس و شهرت وى به افتا، او را بهعنوان فقيهى بلندپايه، پرآوازه ساخت. ابن قاضى شهبه، از او با عنوان فقيه حلب ياد مىكند و پيداست كه ابن وردى، اين شهر را بهعنوان اقامتگاه برگزيده بوده است. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] كه حداقل از 740ق، با ابن وردى مكاتبه داشت، در شعبان همين سال به كسب اجازه از ابن وردى نايل شد. | ||
انزواطلبى ابن وردى ظاهراً اسباب تنگدستى او را نيز فراهم مىكرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمت جاهلان دانسته است؛ بههرتقدير، تمايز دوگانه دنياگرايى و دنياگريزى كه بين دو مرحله از شعر او به چشم مىخورد، نمودار دو مرحله از سير تحول فكرى او در دوران جوانى است. | انزواطلبى ابن وردى ظاهراً اسباب تنگدستى او را نيز فراهم مىكرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمت جاهلان دانسته است؛ بههرتقدير، تمايز دوگانه دنياگرايى و دنياگريزى كه بين دو مرحله از شعر او به چشم مىخورد، نمودار دو مرحله از سير تحول فكرى او در دوران جوانى است. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
از جمله كسانى كه بر انديشه صوفيانه ابن وردى تأثير داشتهاند، بهويژه، عبس سرجاوى و ابن تيميه، قابل ذكرند. وى نسبت به ابن تيميه ارادتى خاص داشت و احتمالاً تحت تأثير همو بود كه به خصومت با ابن عربى برخاست و چنانكه خود تصريح كرده است، در 744ق، يك بار در مدرسه عصرونى حلب، پس از درس و به نشانه تحريم انديشههاى ابن عربى، فصوص او را پاره كرده، به آب شست. وى فتوايى نيز در مخالفت با آيين فتوت خليفه الناصر لدين الله دارد. | از جمله كسانى كه بر انديشه صوفيانه ابن وردى تأثير داشتهاند، بهويژه، عبس سرجاوى و ابن تيميه، قابل ذكرند. وى نسبت به ابن تيميه ارادتى خاص داشت و احتمالاً تحت تأثير همو بود كه به خصومت با ابن عربى برخاست و چنانكه خود تصريح كرده است، در 744ق، يك بار در مدرسه عصرونى حلب، پس از درس و به نشانه تحريم انديشههاى ابن عربى، فصوص او را پاره كرده، به آب شست. وى فتوايى نيز در مخالفت با آيين فتوت خليفه الناصر لدين الله دارد. | ||
شعر ابن وردى مورد ستايش بسيار قرار گرفته؛ چنانكه سبكى، آن را شيرينتر از شكر و گرانبهاتر از گوهر دانسته است. ابن شاكر، ابن فضل الله عمرى و صفدى نيز نظرى همانند دارند. بااينهمه، | شعر ابن وردى مورد ستايش بسيار قرار گرفته؛ چنانكه سبكى، آن را شيرينتر از شكر و گرانبهاتر از گوهر دانسته است. ابن شاكر، ابن فضل الله عمرى و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] نيز نظرى همانند دارند. بااينهمه، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، معتقد است كه ابن وردى، بسيارى از معانى شعر او را اخذ كرده است و رساله «الكلام على مائة غلام» ابن وردى، جز تقليدى از منظومه «الحسن الصريح فى مائة مليح»، اثر خود وى نيست و او در قطعه شعرى، اين نكته را به ابن وردى گوشزد كرده، اما وى با ابياتى به اين مضمون كه: «درهم خود را از دينار ديگران بيشتر دوست مىدارد»، تلويحاً به رد ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] پرداخته است. ابن حجر نيز ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] را بىدليل و غير موجه دانسته و عكس آن را صحيحتر شمرده است. اشعار متعددى نيز بين [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و ابن وردى مبادله شد كه در اثرى با نام «الحان السواجع» انعكاس يافته است. | ||
منتقدان معاصر، شعر ابن وردى را متوسط و مشحون از صنايع بديعى و بهويژه ايهام و جناس و بر روى هم، متكلف و مصنوع مىدانند. نثر وى نيز بهويژه در مقامهنويسى، مانند نثر رايج در آن زمان، مسجع و پرتكلف است. علاوه بر اين، وى ناظمى زبردست و كمنظير بود و کتابهايى كه در علم فقه به نظم درآورده و گاه، سخت مورد توجه دانشمندان بوده، بر اين امر دلالت دارند. | منتقدان معاصر، شعر ابن وردى را متوسط و مشحون از صنايع بديعى و بهويژه ايهام و جناس و بر روى هم، متكلف و مصنوع مىدانند. نثر وى نيز بهويژه در مقامهنويسى، مانند نثر رايج در آن زمان، مسجع و پرتكلف است. علاوه بر اين، وى ناظمى زبردست و كمنظير بود و کتابهايى كه در علم فقه به نظم درآورده و گاه، سخت مورد توجه دانشمندان بوده، بر اين امر دلالت دارند. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
بيشتر شهرت ابن وردى، مربوط به کتاب تاريخى او موسوم به «تتمة المختصر» است كه در آن، «مختصر» ابوالفداء را تلخيص و تذييل كرده است. | بيشتر شهرت ابن وردى، مربوط به کتاب تاريخى او موسوم به «تتمة المختصر» است كه در آن، «مختصر» ابوالفداء را تلخيص و تذييل كرده است. | ||
ابن وردى، در معره مدرسهاى ساخت و گويا در ماههاى پايانى عمر، در آن اقامت گزيد. در 749ق، ابن فضل الله عمرى در همين مدرسه، او را ملاقات كرده است. کتاب «تتمه» ابن وردى، با گزارش مرگ ابن فضل الله بر اثر طاعون، به پايان رسيده است، اما خود او نيز اندك زمانى پس از ابن فضل الله، گرفتار طاعون شد و درگذشت و صفدى در قطعهاى وى را رثا گفت. | ابن وردى، در معره مدرسهاى ساخت و گويا در ماههاى پايانى عمر، در آن اقامت گزيد. در 749ق، ابن فضل الله عمرى در همين مدرسه، او را ملاقات كرده است. کتاب «تتمه» ابن وردى، با گزارش مرگ ابن فضل الله بر اثر طاعون، به پايان رسيده است، اما خود او نيز اندك زمانى پس از ابن فضل الله، گرفتار طاعون شد و درگذشت و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] در قطعهاى وى را رثا گفت. | ||
== آثار:== | == آثار:== |
ویرایش