فارقی، ابن اسد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۵ آوریل ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۰: خط ۶۰:


تقریباً هیچ‌یک از این آثار، خالى از صنعت نیست و آنچه بیش از همه نظر او را جلب کرده است‌، همانا جناس است که همگان به آن اشاره کرده‌اند. اما جناس‌پردازی او در این خلاصه مى‌شود که در همه اشعار، کلمه‌ای را که چند معنى دارد برمى‌گزیند و آن را قافیه شعر قرار مى‌دهد. عالى‌ترین نمونه‌، شعری است در 15 بیت که در آن‌، کلمه «عین‌» با 15 معنى گوناگون قافیه شده است.
تقریباً هیچ‌یک از این آثار، خالى از صنعت نیست و آنچه بیش از همه نظر او را جلب کرده است‌، همانا جناس است که همگان به آن اشاره کرده‌اند. اما جناس‌پردازی او در این خلاصه مى‌شود که در همه اشعار، کلمه‌ای را که چند معنى دارد برمى‌گزیند و آن را قافیه شعر قرار مى‌دهد. عالى‌ترین نمونه‌، شعری است در 15 بیت که در آن‌، کلمه «عین‌» با 15 معنى گوناگون قافیه شده است.
ابن اسد علاوه بر شاعری به عنوان نحوی نیز شهرت داشته و تنها کتابى که از او به جای مانده «الافصاح فى شرح ابیات مشکله الاعراب» در همین زمینه است که نام این کتاب را به صورت الافصاح فى العویص یا شرح الابیات المشکله الصحاح آورده است‌. این کتاب یک بار در 1947م به کوشش سعید افغانى در لیبى (دانشگاه بن غازی‌) و سپس در 1958م (دمشق‌) و 1980م (بیروت‌) به وسیله همو به چاپ رسیده است‌.
ابن اسد علاوه بر شاعری به عنوان نحوی نیز شهرت داشته و تنها کتابى که از او به جای مانده [[الإفصاح في شرح أبیات مشکلة الإعراب]] در همین زمینه است که نام این کتاب را به صورت الافصاح فى العویص یا شرح الابیات المشکله الصحاح آورده است‌. این کتاب یک بار در 1947م به کوشش سعید افغانى در لیبى (دانشگاه بن غازی‌) و سپس در 1958م (دمشق‌) و 1980م (بیروت‌) به وسیله همو به چاپ رسیده است‌.


شرح کوتاهى درباره این کتاب در مجله المجمع العلمى العربى درج شده است. دو کتاب دیگر نیز به او نسبت داده‌اند که ظاهراً از هیچ کدام اثری به جای نمانده است‌: یکى شرح لُمَع ابن جنّى است و دیگری کتاب الالغاز. قفطى سخنان ابوطاهر سلفى را درباره شرح لمع او آورده است‌. ابوطاهر، به چشم حقارت در این کتاب نگریسته و ابن اسد را، آنهم در شهر کوچکى چون میافارقین‌، در آن مقام نمى‌بیند که بتواند کاری جز تقلید سخن دیگران انجام دهد. <ref>آذرنوش‌،آذرتاش، ج3، ص10-11</ref>
شرح کوتاهى درباره این کتاب در مجله المجمع العلمى العربى درج شده است. دو کتاب دیگر نیز به او نسبت داده‌اند که ظاهراً از هیچ کدام اثری به جای نمانده است‌: یکى شرح لُمَع ابن جنّى است و دیگری کتاب الالغاز. قفطى سخنان ابوطاهر سلفى را درباره شرح لمع او آورده است‌. ابوطاهر، به چشم حقارت در این کتاب نگریسته و ابن اسد را، آنهم در شهر کوچکى چون میافارقین‌، در آن مقام نمى‌بیند که بتواند کاری جز تقلید سخن دیگران انجام دهد. <ref>آذرنوش‌،آذرتاش، ج3، ص10-11</ref>
۱٬۱۲۴

ویرایش