حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کتابشناسی توصیفی زن،' به 'کتاب‌شناسی توصیفی زن و خانواده،')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''حقوق زن در کشاکش سنت و تجرد'''، اثر محمد حکیم‌پور، کتابی است که در آن نویسنده کوشیده  روایت‌هایی تاریخى، کلامى، فقهى، حقوقى و اجتماعى از کشاکش تأویل‌‌ها یا تنزیل‌‌ها، در حقوق زنان بیان کند و سپس در پناه بررسى انتقادى روایت‌‌هاى مزبور، مبنایى براى بازنگرى در حقوق زنان و تنظیم آن بر دو پایه وحى و واقعیت فراهم سازد. در حقیقت، نویسنده در این کتاب، بر این نکته تأکید می‌کند که در جوامع مذهبی مانند ایران، گفتمان‌های مذهبی، بیش از دیگر عوامل در احوال و موقعیت زنان اثرگذارند. ازاین‌رو، اصلاح و بهبود احوال زنان و ارتقای موقعیت آنان نیز باید از راه اصلاح گفتمان مسلط و رایج مذهبی صورت گیرد یا پی‌گیری شود.
'''حقوق زن در کشاکش سنت و تجرد'''، اثر [[ح‍ک‍ی‍م‌پ‍ور، م‍ح‍م‍د|محمد حکیم‌پور]]، کتابی است که در آن نویسنده کوشیده  روایت‌هایی تاریخى، کلامى، فقهى، حقوقى و اجتماعى از کشاکش تأویل‌‌ها یا تنزیل‌‌ها، در حقوق زنان بیان کند و سپس در پناه بررسى انتقادى روایت‌‌هاى مزبور، مبنایى براى بازنگرى در حقوق زنان و تنظیم آن بر دو پایه وحى و واقعیت فراهم سازد. در حقیقت، نویسنده در این کتاب، بر این نکته تأکید می‌کند که در جوامع مذهبی مانند ایران، گفتمان‌های مذهبی، بیش از دیگر عوامل در احوال و موقعیت زنان اثرگذارند. ازاین‌رو، اصلاح و بهبود احوال زنان و ارتقای موقعیت آنان نیز باید از راه اصلاح گفتمان مسلط و رایج مذهبی صورت گیرد یا پی‌گیری شود.


مباحث کتاب در چهار بخش کلی با این عنوان‌ها: «تمهیدات»؛ «زن در پیش از اسلام»؛ «زن در اسلام» و «زن در غرب» و در دوازده فصل تنظیم شده است. در فصل نخست، مبادى هرمنوتیک تأویل بررسى شده است تا خواننده به‌طورکلی، با فرآیند فهم، تفسیر و تأویل متون دینی ـ کتاب و سنت ـ آشنا شود. نویسنده در فصل دوم، دو گفتمان رایج زنان (سنتی و نواندیش) و نگره‌ها و ایستارهای آنها را گزارش می‌کند. فصل سوم به بررسی موقعیت و احوال زنان درجوامع قدیم اختصاص دارد. در فصل چهارم حقوق و جایگاه زنان در اوستا و کتاب‌های آسمانی قرآن، انجیل و تورات بررسی شده است.
مباحث کتاب در چهار بخش کلی با این عنوان‌ها: «تمهیدات»؛ «زن در پیش از اسلام»؛ «زن در اسلام» و «زن در غرب» و در دوازده فصل تنظیم شده است. در فصل نخست، مبادى هرمنوتیک تأویل بررسى شده است تا خواننده به‌طورکلی، با فرآیند فهم، تفسیر و تأویل متون دینی ـ کتاب و سنت ـ آشنا شود. نویسنده در فصل دوم، دو گفتمان رایج زنان (سنتی و نواندیش) و نگره‌ها و ایستارهای آنها را گزارش می‌کند. فصل سوم به بررسی موقعیت و احوال زنان درجوامع قدیم اختصاص دارد. در فصل چهارم حقوق و جایگاه زنان در اوستا و کتاب‌های آسمانی قرآن، انجیل و تورات بررسی شده است.