الموقظة في علم مصطلح الحديث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references />↵==منابع مقاله==↵' به '<references /> ==منابع مقاله== ')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''الموقظة في علم مصطلح الحديث'''، اثر [[ذهبی، محمد بن احمد|شمس‌الدين محمد بن احمد ذهبى]] (متوفى 748ق)، با تحقيق عبدالفتاح ابوغده، در شرح و توضيح انواعى از علم مصطلح الحديث و در واقع تلخيص كتاب «الاقتراح في بيان الاصطلاح و ما أضيف إلى ذلك من الأحاديث المعدودة من الصحاح» ابن دقيق العيد است كه آن نيز از مختصرات «مقدمة ابن الصلاح» مى‌باشد.
'''الموقظة في علم مصطلح الحديث'''، اثر [[ذهبی، محمد بن احمد|شمس‌الدين محمد بن احمد ذهبى]] (متوفى 748ق)، با تحقيق [[ابوغده، عبدالفتاح|عبدالفتاح ابوغده]]، در شرح و توضيح انواعى از علم مصطلح الحديث و در واقع تلخيص كتاب «الاقتراح في بيان الاصطلاح و ما أضيف إلى ذلك من الأحاديث المعدودة من الصحاح» ابن دقيق العيد است كه آن نيز از مختصرات «مقدمة ابن الصلاح» مى‌باشد.


كتاب ابن صلاح، از جمله مهم‌ترين تأليفات قرن هفتم هجرى در علوم حديث است كه در آن، علوم الحديث در 65 علم توسعه داده و به توضيح و تشريح آن پرداخته شده است. ابن صلاح در اين كتاب، تمام آثار دانشمندان قبل از خود را در اختيار داشته و با مطالعه آنها، مطالب را با طبقه‌بندى تفكيكى و مشخص به‌صورت جداجدا با بحث منطقى در مورد هر مطلب آورده است. اين اثر، پايه و اساس تأليفات بعد از خود قرار گرفته و جمعى از برجسته‌ترين رجال علم، به تلخيص و توضيح آن پرداخته و برخى نيز، آن را به نظم كشيده‌اند كه «الاقتراح في بيان الاصطلاح»، از جمله تلخيصات اين كتاب مى‌باشد.<ref>ر.ک: سجادى، رضيه سادات، ص128-134</ref>
كتاب ابن صلاح، از جمله مهم‌ترين تأليفات قرن هفتم هجرى در علوم حديث است كه در آن، علوم الحديث در 65 علم توسعه داده و به توضيح و تشريح آن پرداخته شده است. ابن صلاح در اين كتاب، تمام آثار دانشمندان قبل از خود را در اختيار داشته و با مطالعه آنها، مطالب را با طبقه‌بندى تفكيكى و مشخص به‌صورت جداجدا با بحث منطقى در مورد هر مطلب آورده است. اين اثر، پايه و اساس تأليفات بعد از خود قرار گرفته و جمعى از برجسته‌ترين رجال علم، به تلخيص و توضيح آن پرداخته و برخى نيز، آن را به نظم كشيده‌اند كه «الاقتراح في بيان الاصطلاح»، از جمله تلخيصات اين كتاب مى‌باشد.<ref>ر.ک: سجادى، رضيه سادات، ص128-134</ref>