تاریخ تشیع در آذربایجان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن اثير' به 'ابن اثير')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
خلاصه مطالب فصول كتاب بدين شرح است:
خلاصه مطالب فصول كتاب بدين شرح است:


1. با وحدت شبه جزيره عربستان تحت لواى اسلام، كه با افول قدرت ساسانيان هم‌زمان بود، موج فتوحات اسلامى شروع شد و در پى آن، آذربايجان نيز همچون ديگر مناطق ايران، به تصرف مسلمانان درآمد. ابتدا مقاومت‌هايى از سوى اهالى منطقه روى داد و تصرف به‌آسانى ممكن نشد، ولى جذبه اسلام از شمشير فاتحان كارى‌تر بود و مردم آذربايجان را نيز مفتون خود نمود و در زمان كوتاهى، اسلام در اين منطقه گسترش يافت. بسيارى از صحابه در فتح ايران شركت كردند و دسته‌اى از صحابه با گرايش‌هاى شيعى در فتح آذربايجان حضور داشتند كه موجب ورود اولين انديشه‌هاى شيعى به آذربايجان گرديدند. حضور افرادى چون سلمان فارسى و مسلم بن عوسجه اگرچه كوتاه مدت بوده است، ولى مى‌تواند موجبات آشنايى مردم را با عقايد شيعى فراهم كرده باشد. نويسنده به برخى اشتباهات مورخين نيز اشاره كرده و اسلام آوردن اكثريت مردم آذربايجان در ابتداى خلافت حضرت على(ع) به گفته [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] را صحيح نمى‌داند. در انتهاى اين فصل به حضور تعدادى از علويون در آذربايجان اشاره شده كه موجبات آشنايى بيشتر مردم را با خاندان اهل بيت(ع) و تفكرات شيعى فراهم آورد <ref>متن كتاب، ص 13 - 30</ref>.
#با وحدت شبه جزيره عربستان تحت لواى اسلام، كه با افول قدرت ساسانيان هم‌زمان بود، موج فتوحات اسلامى شروع شد و در پى آن، آذربايجان نيز همچون ديگر مناطق ايران، به تصرف مسلمانان درآمد. ابتدا مقاومت‌هايى از سوى اهالى منطقه روى داد و تصرف به‌آسانى ممكن نشد، ولى جذبه اسلام از شمشير فاتحان كارى‌تر بود و مردم آذربايجان را نيز مفتون خود نمود و در زمان كوتاهى، اسلام در اين منطقه گسترش يافت. بسيارى از صحابه در فتح ايران شركت كردند و دسته‌اى از صحابه با گرايش‌هاى شيعى در فتح آذربايجان حضور داشتند كه موجب ورود اولين انديشه‌هاى شيعى به آذربايجان گرديدند. حضور افرادى چون سلمان فارسى و مسلم بن عوسجه اگرچه كوتاه مدت بوده است، ولى مى‌تواند موجبات آشنايى مردم را با عقايد شيعى فراهم كرده باشد. نويسنده به برخى اشتباهات مورخين نيز اشاره كرده و اسلام آوردن اكثريت مردم آذربايجان در ابتداى خلافت حضرت على(ع) به گفته [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] را صحيح نمى‌داند. در انتهاى اين فصل به حضور تعدادى از علويون در آذربايجان اشاره شده كه موجبات آشنايى بيشتر مردم را با خاندان اهل بيت(ع) و تفكرات شيعى فراهم آورد <ref>متن كتاب، ص 13 - 30</ref>.
 
#حكومت‌ها با ابزارهاى گوناگونى كه در اختيار دارند، نقش غير قابل انكارى در رشد يك مذهب دارند. در روند گسترش تشيع در آذربايجان، نقش حكومت‌هاى هم‌جوار با گرايش‌هاى شيعى را نمى‌توان ناديده گرفت. حكومت‌هاى آل بويه، حمدانيان، علويان طبرستان، آل مسافر و... از جمله اين حكومت‌ها هستند كه در برخى مقاطع تاريخى، نقش خاصى در تحولات سياسى آذربايجان ايفا كرده‌اند كه در فصل دوم كتاب به بررسى نقش هركدام پرداخته مى‌شود <ref>همان، ص 31 - 42</ref>.
2. حكومت‌ها با ابزارهاى گوناگونى كه در اختيار دارند، نقش غير قابل انكارى در رشد يك مذهب دارند. در روند گسترش تشيع در آذربايجان، نقش حكومت‌هاى هم‌جوار با گرايش‌هاى شيعى را نمى‌توان ناديده گرفت. حكومت‌هاى آل بويه، حمدانيان، علويان طبرستان، آل مسافر و... از جمله اين حكومت‌ها هستند كه در برخى مقاطع تاريخى، نقش خاصى در تحولات سياسى آذربايجان ايفا كرده‌اند كه در فصل دوم كتاب به بررسى نقش هركدام پرداخته مى‌شود <ref>همان، ص 31 - 42</ref>.
#نگاهى به اوضاع سياسى - مذهبى آذربايجان تا سقوط بغداد، عنوان فصل سوم كتاب است. در نگاه اول، تا سقوط بغداد، اوضاع سياسى - مذهبى آذربايجان پيچيده و تاريك به نظر مى‌رسد، به‌خصوص كه اطلاعات تاريخى نيز بسيار پراكنده و اندك هستند و در برخى موارد، به‌زحمت مى‌توان مطلبى به دست آورد. نويسنده با اين مقدمه به بررسى منابع تاريخى در اين موضوع پرداخته است <ref>همان، ص 43 - 64</ref>.
 
#آذربايجان در سال 788ق، به تصرف تيمور درآمد. عهد تيمورى براى ترويج تشيع، زمان مناسبى بود و شيعه اثناعشرى از اين فرصت براى نشر عقايد و اظهار آزادانه مقالات خويش، خوب استفاده كرد. نويسنده در انتهاى اين فصل، چنين نتيجه مى‌گيرد كه تشيع در آذربايجان پيش از صفويه، حضورى فعال داشت و هميشه رو به رشد بود و ظهور صفويه آن را جنبه آشكار رسمى بخشيد و موجب شد تا فلسفه و فقه شيعه رونق بى‌سابقه‌اى بگيرند <ref>همان، ص 65 - 88</ref>.
3. نگاهى به اوضاع سياسى - مذهبى آذربايجان تا سقوط بغداد، عنوان فصل سوم كتاب است. در نگاه اول، تا سقوط بغداد، اوضاع سياسى - مذهبى آذربايجان پيچيده و تاريك به نظر مى‌رسد، به‌خصوص كه اطلاعات تاريخى نيز بسيار پراكنده و اندك هستند و در برخى موارد، به‌زحمت مى‌توان مطلبى به دست آورد. نويسنده با اين مقدمه به بررسى منابع تاريخى در اين موضوع پرداخته است <ref>همان، ص 43 - 64</ref>.
#در آخرين فصل از كتاب، مهم‌ترين عوامل مؤثر در گسترش تشيع بررسى شده است. علماى شيعه در طول تاريخ اسلام، اصلى‌ترين نقش را ايفا كرده‌اند. خواجه نصيرالدين طوسى، از بزرگ‌ترين علماى شيعه است كه با ورود به دستگاه ديوان‌سالارى مغول، نقش عمده‌اى را در گسترش تشيع ايفا كرد. تصوف يكى ديگر از عوامل مهم و غير قابل انكار در جذب مردم به‌سوى تشيع، تصوف بوده است. نويسنده در انتها، «اسلام مردمى» را مهم‌ترين عامل رواج تشيع مى‌داند <ref>همان، ص 89 - 111</ref>.
 
4. آذربايجان در سال 788ق، به تصرف تيمور درآمد. عهد تيمورى براى ترويج تشيع، زمان مناسبى بود و شيعه اثناعشرى از اين فرصت براى نشر عقايد و اظهار آزادانه مقالات خويش، خوب استفاده كرد. نويسنده در انتهاى اين فصل، چنين نتيجه مى‌گيرد كه تشيع در آذربايجان پيش از صفويه، حضورى فعال داشت و هميشه رو به رشد بود و ظهور صفويه آن را جنبه آشكار رسمى بخشيد و موجب شد تا فلسفه و فقه شيعه رونق بى‌سابقه‌اى بگيرند <ref>همان، ص 65 - 88</ref>.
 
5. در آخرين فصل از كتاب، مهم‌ترين عوامل مؤثر در گسترش تشيع بررسى شده است. علماى شيعه در طول تاريخ اسلام، اصلى‌ترين نقش را ايفا كرده‌اند. خواجه نصيرالدين طوسى، از بزرگ‌ترين علماى شيعه است كه با ورود به دستگاه ديوان‌سالارى مغول، نقش عمده‌اى را در گسترش تشيع ايفا كرد. تصوف يكى ديگر از عوامل مهم و غير قابل انكار در جذب مردم به‌سوى تشيع، تصوف بوده است. نويسنده در انتها، «اسلام مردمى» را مهم‌ترين عامل رواج تشيع مى‌داند <ref>همان، ص 89 - 111</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش