بلاشر، رژیس: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ نوامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'شيعه در اسلام' به 'شيعه در اسلام'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}}')
جز (جایگزینی متن - 'شيعه در اسلام' به 'شيعه در اسلام')
خط ۷۰: خط ۷۰:
لذا نويسنده ترجيح داد كه آن مقدمه را با تجديد نظرهاى اساسى جداگانه به طور مستقلى چاپ كند. اين تجديد نظرها به عمل آمد و در سپتامبر 1958 در پاريس به چاپ رسيد. در اين چاپ جديد، در بسيارى از موارد، از جمله در فصل ترجمه قرآن به زبانهاى اروپائى كه براى اروپائيان بسيار جالب توجه است تجديد نظر اساسى كرد و براى سهولت مراجعه فهرستهاى لازم را بدان افزود. البته درباره قرآن مجيد آثار زيادى به زبان فرانسه وجود داشت، چه آثار عوامانه و چه مطالعات عالى تخصصى. ولى به واقع، اين آثار، كنجكاوى يك پژوهشگر و خواستار را توجيه و ارضاء نمى‌كرد. بلاشر توانست با انتشار اين اثر، تاريخى زنده از قرآن مجيد را در اختيار خواننده غير متخصص فرانسوى بگذارد. در اين اثر بيشتر او بر كار معروف نلدكه در «تاريخ قرآن» تكيه داشت كه بعدها توسط شوالى، برجشتر اسروپرتزل توسعه يافت. او در اين اثر بر مباحث لغوى، تاريخى، تنظيم دوباره آيات بر حسب نزول، مكى و مدنى بودن آيات تكيه زيادى كرده و بسيارى از نكات مبهم را براى خواننده فرانسوى زبان روشن كرده است. رويهمرفته، بلاشر در اين اثر خود موفق بوده است. او تا حدى كه اطلاعاتش اجازه مى‌داده و منابع در اختيار او كفايت مى‌كرده، در راه كمال كار خود كوشش كرده و تا جائى كه مى‌توانسته كوشيده تا بى‌طرفى خود را حفظ كند. نمونه‌اى از آن بحثى است كه درباره تحريف قرآن دارد و بهيچوجه تندرويهاى امثال ويل و كازانوا و حتى گلدزيهر و نلدكه در آن ديده نمى‌شود. در نتيجه كتاب او خالى از حملات تند و بى‌رويه‌اى است كه در جامعه استشراق بود.
لذا نويسنده ترجيح داد كه آن مقدمه را با تجديد نظرهاى اساسى جداگانه به طور مستقلى چاپ كند. اين تجديد نظرها به عمل آمد و در سپتامبر 1958 در پاريس به چاپ رسيد. در اين چاپ جديد، در بسيارى از موارد، از جمله در فصل ترجمه قرآن به زبانهاى اروپائى كه براى اروپائيان بسيار جالب توجه است تجديد نظر اساسى كرد و براى سهولت مراجعه فهرستهاى لازم را بدان افزود. البته درباره قرآن مجيد آثار زيادى به زبان فرانسه وجود داشت، چه آثار عوامانه و چه مطالعات عالى تخصصى. ولى به واقع، اين آثار، كنجكاوى يك پژوهشگر و خواستار را توجيه و ارضاء نمى‌كرد. بلاشر توانست با انتشار اين اثر، تاريخى زنده از قرآن مجيد را در اختيار خواننده غير متخصص فرانسوى بگذارد. در اين اثر بيشتر او بر كار معروف نلدكه در «تاريخ قرآن» تكيه داشت كه بعدها توسط شوالى، برجشتر اسروپرتزل توسعه يافت. او در اين اثر بر مباحث لغوى، تاريخى، تنظيم دوباره آيات بر حسب نزول، مكى و مدنى بودن آيات تكيه زيادى كرده و بسيارى از نكات مبهم را براى خواننده فرانسوى زبان روشن كرده است. رويهمرفته، بلاشر در اين اثر خود موفق بوده است. او تا حدى كه اطلاعاتش اجازه مى‌داده و منابع در اختيار او كفايت مى‌كرده، در راه كمال كار خود كوشش كرده و تا جائى كه مى‌توانسته كوشيده تا بى‌طرفى خود را حفظ كند. نمونه‌اى از آن بحثى است كه درباره تحريف قرآن دارد و بهيچوجه تندرويهاى امثال ويل و كازانوا و حتى گلدزيهر و نلدكه در آن ديده نمى‌شود. در نتيجه كتاب او خالى از حملات تند و بى‌رويه‌اى است كه در جامعه استشراق بود.


اين نكته را هم نبايد ناگفته گذاشت كه با وجود تلاش براى بى‌طرفى، او از نظر فرق اسلامى به شدت تحت تأثير مخالفان شيعه است كه جابجا تذكر داده شده است. البته اول بار اروپائيان از راه دنياى تسنّن بود كه با تشيّع آشنا شدند و درگيريهاى بعدى آنها نيز بيشتر با جمعيت سنى مذهب بود. اكثريت مسلمانها را اهل تسنن تشكيل مى‌دادند و مصالح عملى دولتهاى غربى نيز چنان ايجاب مى‌كرد. اين است كه اروپائيان در همه جهات با سنت آشنا شدند و از اصول اعتقادات شيعه به كلى جدا ماندند. اين عدم آگاهى كامل، موجب درك غلط تشيع و گمراهى‌هاى فراوان گشته است. بلاشر را هم جا به جا مى‌بينيم كه از سهم عظيم شيعه در اسلام بى‌خبر و ناآگاه مانده است. فراموش نكنيم هر چند او يكى از استادان بنام جهان غرب باشد و سعى در رعايت بى‌طرفى هم كرده باشد، بهر حال فردى است غير مسلمان و از كنه و حقيقت بسيارى از مطالب به دور. به همين دليل به ناچار هر جا لازم بوده نظرش توضيح و تصحيح گرديده است. با وجود اينها، نمى‌توان كتمان كرد كه سالها كار و استمرار مطالعه در اين زمينه، بدو چنان تبحّرى بخشيده كه اثرش امروز براى يك خواننده شرقى نيز خالى از فايده نيست. از يك طرف مسائلى مطرح مى‌شود كه حاوى اطلاعات بسيار
اين نكته را هم نبايد ناگفته گذاشت كه با وجود تلاش براى بى‌طرفى، او از نظر فرق اسلامى به شدت تحت تأثير مخالفان شيعه است كه جابجا تذكر داده شده است. البته اول بار اروپائيان از راه دنياى تسنّن بود كه با تشيّع آشنا شدند و درگيريهاى بعدى آنها نيز بيشتر با جمعيت سنى مذهب بود. اكثريت مسلمانها را اهل تسنن تشكيل مى‌دادند و مصالح عملى دولتهاى غربى نيز چنان ايجاب مى‌كرد. اين است كه اروپائيان در همه جهات با سنت آشنا شدند و از اصول اعتقادات شيعه به كلى جدا ماندند. اين عدم آگاهى كامل، موجب درك غلط تشيع و گمراهى‌هاى فراوان گشته است. بلاشر را هم جا به جا مى‌بينيم كه از سهم عظيم [[شیعه در اسلام|شيعه در اسلام]] بى‌خبر و ناآگاه مانده است. فراموش نكنيم هر چند او يكى از استادان بنام جهان غرب باشد و سعى در رعايت بى‌طرفى هم كرده باشد، بهر حال فردى است غير مسلمان و از كنه و حقيقت بسيارى از مطالب به دور. به همين دليل به ناچار هر جا لازم بوده نظرش توضيح و تصحيح گرديده است. با وجود اينها، نمى‌توان كتمان كرد كه سالها كار و استمرار مطالعه در اين زمينه، بدو چنان تبحّرى بخشيده كه اثرش امروز براى يك خواننده شرقى نيز خالى از فايده نيست. از يك طرف مسائلى مطرح مى‌شود كه حاوى اطلاعات بسيار


جالب توجهى است و از طرف ديگر، روش كار يك غربى در علوم اسلامى، نحوه طرح مسائل، نوع مواجهه با مطالب، طرز مراجعه به مدارك و بالاخره نتيجه‌گيرى و استنباطات شخصى، همه اينها كه به نحو بارزى در كار بلاشر منعكس است، مى‌تواند براى يك شرقى در خور توجه خاص قرار گيرد.
جالب توجهى است و از طرف ديگر، روش كار يك غربى در علوم اسلامى، نحوه طرح مسائل، نوع مواجهه با مطالب، طرز مراجعه به مدارك و بالاخره نتيجه‌گيرى و استنباطات شخصى، همه اينها كه به نحو بارزى در كار بلاشر منعكس است، مى‌تواند براى يك شرقى در خور توجه خاص قرار گيرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش