حوزه‌های علمیه طرحی نو بر پایه ارزشها: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهج‌البلاغه'
جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ه‌های')
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهج‌البلاغه')
خط ۵۴: خط ۵۴:
طلبه بايد از آغاز، هدف خود را دريابد و در پى نيت پاک باشد.بايد براى خدا درس بخواند نه جلب توجه ديگران و يا فريبکارى و کسب مقام.
طلبه بايد از آغاز، هدف خود را دريابد و در پى نيت پاک باشد.بايد براى خدا درس بخواند نه جلب توجه ديگران و يا فريبکارى و کسب مقام.


باب سوم.ارزش هاى حوزه‌ هاى علميه: از جملۀ اين ارزشها، دانش و پرهيزگارى است که مکمل يکديگرند.علم و تقوا را درجاتى است.تقوا عامل مصونيت در برابر فريبندگيهاست و دانشمندان براى پرهيزگارى شايسته‌تر از ديگرانند.ارزش ديگر، رشد عقل است؛ تعقل و افزايش خرد از هدف هاى پيامبران بوده است.علم، ارزش ديگر حاکم بر حوزه‌هاست.علم ملاک انسانيت است و با آن مى‌توان از سرکشي هاى نفس پيش گرفت.علم ارزشمند است؛ اما بدون تقوا ارزش ندارد.بايد ميان عالمان نيک‌رفتار و بدکردار فرق نهاد و به خطر دانشمندان بدسگال توجه داشت و رهبرى عالمان نيک را گردن نهاد.در«قرآن»و«نهج البلاغه»براى رهبر ويژگيهايى ياد شده است.
باب سوم.ارزش هاى حوزه‌ هاى علميه: از جملۀ اين ارزشها، دانش و پرهيزگارى است که مکمل يکديگرند.علم و تقوا را درجاتى است.تقوا عامل مصونيت در برابر فريبندگيهاست و دانشمندان براى پرهيزگارى شايسته‌تر از ديگرانند.ارزش ديگر، رشد عقل است؛ تعقل و افزايش خرد از هدف هاى پيامبران بوده است.علم، ارزش ديگر حاکم بر حوزه‌هاست.علم ملاک انسانيت است و با آن مى‌توان از سرکشي هاى نفس پيش گرفت.علم ارزشمند است؛ اما بدون تقوا ارزش ندارد.بايد ميان عالمان نيک‌رفتار و بدکردار فرق نهاد و به خطر دانشمندان بدسگال توجه داشت و رهبرى عالمان نيک را گردن نهاد.در«قرآن»و«نهج‌البلاغه»براى رهبر ويژگيهايى ياد شده است.


باب چهارم.ويژگي هاى حوزه‌ هاى علميه: استقلال علمى ويژگى نخست است.اسلام براى استقلال علمى ضمانتهايى دارد(ارزش ذاتى علم، پاکى انگيزه‌ هاى فراگيران، راندن عالمان بدکردار از جامعه).ويژگى ديگر حوزه‌ها، زهد عالمان است.استقامت عالمان حوزوى در برابر انحراف هاى اجتماعى و دينى بگون هاى که خود بدانها گرفتار نشوند، اخلاص در نيت و کار براى خدا، شيوۀ علمى پيشرفته در تحصيل، تکيه بر وحى-که بهترين شيوۀ شناخت است-از ديگر ويژگي هاى حوزه است.
باب چهارم.ويژگي هاى حوزه‌ هاى علميه: استقلال علمى ويژگى نخست است.اسلام براى استقلال علمى ضمانتهايى دارد(ارزش ذاتى علم، پاکى انگيزه‌ هاى فراگيران، راندن عالمان بدکردار از جامعه).ويژگى ديگر حوزه‌ها، زهد عالمان است.استقامت عالمان حوزوى در برابر انحراف هاى اجتماعى و دينى بگون هاى که خود بدانها گرفتار نشوند، اخلاص در نيت و کار براى خدا، شيوۀ علمى پيشرفته در تحصيل، تکيه بر وحى-که بهترين شيوۀ شناخت است-از ديگر ويژگي هاى حوزه است.


باب پنجم.تحول در حوزه‌ هاى علميه: بايد استقلال علمى حوزه‌ها حفظ‍‌ شود؛ يعنى، حوزه هرگز تن به نفوذ ثروتمندان ندهد و پيوسته بى‌نيازى ورزد.فرآيند سازماندهى نبايد سطحى باشد، بل بايد ريش هاى عمل کرد.بايد متون درسى حوزه را از انحصار موضوع و کتاب خارج کرد و به«قرآن»، «نهج البلاغه»، «صحيفۀ سجاديه»و تاريخ هم پرداخت.  
باب پنجم.تحول در حوزه‌ هاى علميه: بايد استقلال علمى حوزه‌ها حفظ‍‌ شود؛ يعنى، حوزه هرگز تن به نفوذ ثروتمندان ندهد و پيوسته بى‌نيازى ورزد.فرآيند سازماندهى نبايد سطحى باشد، بل بايد ريش هاى عمل کرد.بايد متون درسى حوزه را از انحصار موضوع و کتاب خارج کرد و به«قرآن»، «نهج‌البلاغه»، «صحيفۀ سجاديه»و تاريخ هم پرداخت.  


زبان عربى که مفهومى فراتر از صرف و نحو و بلاغت دارد بايد زيرساخت درس هاى طلبگى باشد.بايد در انديشۀ کاربردى کردن دانشها؛ يعنى، پرورش قاضى، مبلغ، نويسنده و جز اينها بود.ضرورى است به تحصيلات و پژوهش هاى عالى توجه شود و کوشش شود حوزه‌ هاى علميه در علوم پيشدستى کنند.بايد نظام حوزه چنان باشد که طلبه در پى فهم و تعقل و علم باشد نه انباشت معلومات.طلاب بايد به ژرف‌نگرى در علوم خو کنند و از مطالعۀ سطحى سر باز زنند و مباحثه و تدريس و تفکر در درس را جدى گيرند.بر طلاب فرض است که در کنار دانش به عمل روى کنند و در جامعه فعال باشند.بايد شيوه‌ها در حوزه به فراخور زمان تغيير کند.در شيوۀ نوين گذشته از فراگيرى علوم و احکام شرع، بايد عالم تجلى راستين اخلاق اسلامى باشد و علم او با انديشه همراه باشد و چنان فرهيخته شود که چهره‌اش مردم را به ياد خدا اندازد.طلبه بايد از ورزش و تغذيه سالم بهره‌مند باشد.از مهمترين تغييرات و اصلاحات در حوزه، اصلاح و تغيير شيوۀ رهبرى آن است.
زبان عربى که مفهومى فراتر از صرف و نحو و بلاغت دارد بايد زيرساخت درس هاى طلبگى باشد.بايد در انديشۀ کاربردى کردن دانشها؛ يعنى، پرورش قاضى، مبلغ، نويسنده و جز اينها بود.ضرورى است به تحصيلات و پژوهش هاى عالى توجه شود و کوشش شود حوزه‌ هاى علميه در علوم پيشدستى کنند.بايد نظام حوزه چنان باشد که طلبه در پى فهم و تعقل و علم باشد نه انباشت معلومات.طلاب بايد به ژرف‌نگرى در علوم خو کنند و از مطالعۀ سطحى سر باز زنند و مباحثه و تدريس و تفکر در درس را جدى گيرند.بر طلاب فرض است که در کنار دانش به عمل روى کنند و در جامعه فعال باشند.بايد شيوه‌ها در حوزه به فراخور زمان تغيير کند.در شيوۀ نوين گذشته از فراگيرى علوم و احکام شرع، بايد عالم تجلى راستين اخلاق اسلامى باشد و علم او با انديشه همراه باشد و چنان فرهيخته شود که چهره‌اش مردم را به ياد خدا اندازد.طلبه بايد از ورزش و تغذيه سالم بهره‌مند باشد.از مهمترين تغييرات و اصلاحات در حوزه، اصلاح و تغيير شيوۀ رهبرى آن است.