۱۱۰٬۳۷۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهجالبلاغه') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ههای') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
کتاب با مقدّمهای بسیار عالی از استاد عرفان شناس [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] شروع شده که هم زندگی و سلوک شیخ کبری را مورد نظر قرار داده و هم به آثار متعدّد وی توجّه کرده و معرّفی نموده و هم در خصوص این رساله سخن گفته است. مصحح در این مقدّمه مینویسد: این رساله در حقیقت صورتی از رسالهی گذشتهی شیخ کبری با نام [[الهائم الخائف من لومۀ اللائم]] است. از آنجا که این رساله به زبان عربی است و همهی افراد توان بهره جستن از آنرا نداشتند از حضرتش تقاضای یک رسالهی پارسی کردند که همان مسائل در آن درج شده باشد تا به استفادهی ایشان نیز درآید. این شد که جناب [[نجم کبری]] رسالهی السّائر الحائر را به زبان پارسی و بدان شیوه که [[الهائم]] را نگاشته بود نوشت. این رساله حاوی ده شرط است که جهت سلوک سالکان طرح و بیان شده است که به ترتیب عبارتند از: شرط اوّل طهارت، شرط دوّم خاموشی، شرط سوّم خلوت دایم و عزلت از خلق، شرط چهارم صوم، شرط پنجم دوام ذکر«لا اله الا الله»، شرط ششم نفی خواطر، شرط هفتم تسلیم و رضا، شرط هشتم اختیار صحبت صالحان و هجران اخوان شرور، شرط نهم ترک خواب و خوابگاه، شرط دهم در خوردن طعام و شراب اسراف نکردن<ref>مقدّمه، ص 48</ref>. | کتاب با مقدّمهای بسیار عالی از استاد عرفان شناس [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] شروع شده که هم زندگی و سلوک شیخ کبری را مورد نظر قرار داده و هم به آثار متعدّد وی توجّه کرده و معرّفی نموده و هم در خصوص این رساله سخن گفته است. مصحح در این مقدّمه مینویسد: این رساله در حقیقت صورتی از رسالهی گذشتهی شیخ کبری با نام [[الهائم الخائف من لومۀ اللائم]] است. از آنجا که این رساله به زبان عربی است و همهی افراد توان بهره جستن از آنرا نداشتند از حضرتش تقاضای یک رسالهی پارسی کردند که همان مسائل در آن درج شده باشد تا به استفادهی ایشان نیز درآید. این شد که جناب [[نجم کبری]] رسالهی السّائر الحائر را به زبان پارسی و بدان شیوه که [[الهائم]] را نگاشته بود نوشت. این رساله حاوی ده شرط است که جهت سلوک سالکان طرح و بیان شده است که به ترتیب عبارتند از: شرط اوّل طهارت، شرط دوّم خاموشی، شرط سوّم خلوت دایم و عزلت از خلق، شرط چهارم صوم، شرط پنجم دوام ذکر«لا اله الا الله»، شرط ششم نفی خواطر، شرط هفتم تسلیم و رضا، شرط هشتم اختیار صحبت صالحان و هجران اخوان شرور، شرط نهم ترک خواب و خوابگاه، شرط دهم در خوردن طعام و شراب اسراف نکردن<ref>مقدّمه، ص 48</ref>. | ||
توضیح دیگری که مصحح در مقدّمه در خصوص این رساله دارد نیز مربوط به نسخههای آن است، میگوید: از رسالهی السائر الحائر الواجد الی السّاتر الواجد الماجد نسخههای بسیاری هست که در کتابخانه ها موجود است، | توضیح دیگری که مصحح در مقدّمه در خصوص این رساله دارد نیز مربوط به نسخههای آن است، میگوید: از رسالهی السائر الحائر الواجد الی السّاتر الواجد الماجد نسخههای بسیاری هست که در کتابخانه ها موجود است، نسخههایی خطی از این اثر مهمّ نیز وجود دارد که یکی از آنها در کتابخانهی مرکزی دانشگاه تهران است با شمارهی 3654 که در سال 1222ق با خط نسخ نوشته شده. نسخهی خطی دیگری هست که در کتابخانهی گنج بخش پاکستان است با شمارهی 393890. نسخهی خطی دیگری در کتابخانهی حضرت آیۀالله آقای سیّد شهابالدّین مرعشی است که در یک مجموعهی خطی است به شمارهی 195 که هفتمین رساله از این مجموعه که در بردارندهی صفحات 117ـ122 است مربوط میشود به رسالهی مورد بحث<ref>مقدّمه، صص 49-48</ref>. | ||
در این رساله با تمام اختصاری که دارد سرشار از آیات و روایات است، که شیخ کبری از سویی حافظ و مفسّر و حتّی تأویلگر قرآن بوده است و از دیگر سو در مقام یک فقیه تام و تمام و حافظ حدیث این رساله را سرشار از معنوی قرآن و سنّت کرده است. در صفحهای نیست که با آیه یا آیات و یا با حدیثی مهم مواجه نشویم و این خود نشان از آن دارد که شیخ کبری واصل به اصل بوده و آنی از قرآن و سنّت مفارقت نداشته و تمام تعالیم او هم بر مینای همین کتاب و سنّت بوده است. و این روالی است که مریدان و خلفای بعد از او نیز به همان سبک و سیاق پیمودند و تا به امروز هم که مصحح وارث معنوی آن مکتب عرفانی است همین رویّه را در کار کرده است و در کتاب [[نجم کبری]] و نیز [[آشنایی با مکتب کبرویه]] که به نوعی مانیفست این طریقت است تمام آن را به خوبی شرح کرده است. | در این رساله با تمام اختصاری که دارد سرشار از آیات و روایات است، که شیخ کبری از سویی حافظ و مفسّر و حتّی تأویلگر قرآن بوده است و از دیگر سو در مقام یک فقیه تام و تمام و حافظ حدیث این رساله را سرشار از معنوی قرآن و سنّت کرده است. در صفحهای نیست که با آیه یا آیات و یا با حدیثی مهم مواجه نشویم و این خود نشان از آن دارد که شیخ کبری واصل به اصل بوده و آنی از قرآن و سنّت مفارقت نداشته و تمام تعالیم او هم بر مینای همین کتاب و سنّت بوده است. و این روالی است که مریدان و خلفای بعد از او نیز به همان سبک و سیاق پیمودند و تا به امروز هم که مصحح وارث معنوی آن مکتب عرفانی است همین رویّه را در کار کرده است و در کتاب [[نجم کبری]] و نیز [[آشنایی با مکتب کبرویه]] که به نوعی مانیفست این طریقت است تمام آن را به خوبی شرح کرده است. |