۱۰۶٬۷۲۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.↵==' به '. ==') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ههای') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
مؤلّف در بخش دیگری به جمع آوری و نگارش و تدوین قرآن میپردازد که از مسائل مهم برای قرآن پژوهان است و در این باره اهتمامات بلیغی صورت گرفته و آثار متعدّدی نوشته و منتشر شده است. نویسندهی کتاب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با ظرافت و دقّت و استحکام به طور کاملاً خلاصه اشاراتی مهم و درست را در این باره در همین بخش آورده است. وی خود میگوید: از مباحث بسیار مهم در شناخت قرآن مسئلهی جمع آوری و تدوین این کتاب آسمانی است. طبق اسناد معتبر و تحقیقات بسیار دقیق عالمان دین و پژوهندگان قرآن کریم، این کتاب بی مانند در طول تاریخ یکهزار و چهارصدسالهی خود سالم و دست نخورده باقی مانده و از هرگونه دستبرد و تحریفی در امان بوده است. دو آیه از آیات قرآنی به تمامی، سالم بودن و تحریف ناپذیری این کتاب را بیان میکند، یکی در آیه نهم از سوره شریفه حجر است که میفرماید: « انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون». ما خود قرآن را نازل کرده ایم و به تمامی از آن حفاظت و نگهداری میکنیم. و دیگر آیه هفدهم از سوره قیامت است که میفرماید: «انّ علینا جمعه و قرآنه»، به راستی که جمع کردن و خواندن آن بر عهدهی ما است. این دو آیه برای همهی مشتاقان کافی است تا بدانند که ضامن و حافظ اصلی این کتاب خودِ خداست. و طبیعی است وقتی که خداوند جهان آفرین خود ضمانت این کتاب آسمانی را کرده و حفاظت آنرا خود بر عهده گرفته هیچ تغییر و تبدیلی برای آن در هیچ زمانی قابل تصوّر نخواهد بود <ref>متن، صص 34-33</ref>. | مؤلّف در بخش دیگری به جمع آوری و نگارش و تدوین قرآن میپردازد که از مسائل مهم برای قرآن پژوهان است و در این باره اهتمامات بلیغی صورت گرفته و آثار متعدّدی نوشته و منتشر شده است. نویسندهی کتاب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با ظرافت و دقّت و استحکام به طور کاملاً خلاصه اشاراتی مهم و درست را در این باره در همین بخش آورده است. وی خود میگوید: از مباحث بسیار مهم در شناخت قرآن مسئلهی جمع آوری و تدوین این کتاب آسمانی است. طبق اسناد معتبر و تحقیقات بسیار دقیق عالمان دین و پژوهندگان قرآن کریم، این کتاب بی مانند در طول تاریخ یکهزار و چهارصدسالهی خود سالم و دست نخورده باقی مانده و از هرگونه دستبرد و تحریفی در امان بوده است. دو آیه از آیات قرآنی به تمامی، سالم بودن و تحریف ناپذیری این کتاب را بیان میکند، یکی در آیه نهم از سوره شریفه حجر است که میفرماید: « انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون». ما خود قرآن را نازل کرده ایم و به تمامی از آن حفاظت و نگهداری میکنیم. و دیگر آیه هفدهم از سوره قیامت است که میفرماید: «انّ علینا جمعه و قرآنه»، به راستی که جمع کردن و خواندن آن بر عهدهی ما است. این دو آیه برای همهی مشتاقان کافی است تا بدانند که ضامن و حافظ اصلی این کتاب خودِ خداست. و طبیعی است وقتی که خداوند جهان آفرین خود ضمانت این کتاب آسمانی را کرده و حفاظت آنرا خود بر عهده گرفته هیچ تغییر و تبدیلی برای آن در هیچ زمانی قابل تصوّر نخواهد بود <ref>متن، صص 34-33</ref>. | ||
نویسنده، در بارهی حفظ و حراست از قرآن، گذشته از خداوند که او برای هر عاقل و فهیمی سندی متقن و مطلق است سه مطلب دیگر هم به آن اضافه میکند، یکی حافظهی شخص نبی که هرگز در طول رسالت از کار نمی افتد، دو دیگر وجود حافظان و قاریان قرآن و سه دیگر کتابتهای فراوانی که در زمان رسول خدا در دست صحابه وجود داشته است. در خصوص کاتبان وحی نیز بحثهای فراوان وجود دارد و حتّی نگارشهای زیادی در دست است و مسلّماً در خصوص برخی از آنها نیز اختلافاتی در بین قرآن پژوهان دیده میشود. نهایتاً نویسنده به طور ابتدایی به 14 کاتب اشاره کرده است که میتوان اسنادی را برای آن در نظر گرفت <ref>متن، صص 34-33</ref>. | نویسنده، در بارهی حفظ و حراست از قرآن، گذشته از خداوند که او برای هر عاقل و فهیمی سندی متقن و مطلق است سه مطلب دیگر هم به آن اضافه میکند، یکی حافظهی شخص نبی که هرگز در طول رسالت از کار نمی افتد، دو دیگر وجود حافظان و قاریان قرآن و سه دیگر کتابتهای فراوانی که در زمان رسول خدا در دست صحابه وجود داشته است. در خصوص کاتبان وحی نیز بحثهای فراوان وجود دارد و حتّی نگارشهای زیادی در دست است و مسلّماً در خصوص برخی از آنها نیز اختلافاتی در بین قرآن پژوهان دیده میشود. نهایتاً نویسنده به طور ابتدایی به 14 کاتب اشاره کرده است که میتوان اسنادی را برای آن در نظر گرفت <ref>متن، صص 34-33</ref>. | ||
در بخش سوره ها و آیه ها هم توجّه خاصّی به بحث مبذول شده است که برای خوانندهی جوان میتواند جذّاب باشد. نویسنده در ابتدا برای آیه دو معنای مشهور آورده و برای هر معنایی هم آیه و یا آیاتی را شاهد گرفته است، یکی به معنای معجزه و یکی هم به معنای دلیل. در خصوص سوره ها، تعداد و طرز قرار گرفتن آن اشاراتی به اختلافات قاریان دارد، با در نظرداشتن مکانهای مختلف برای ایشان مبنا را به اختلاف شهرها و محل ها منسوب کرده است به مانند شهر کوفه، مدینه، مکّه، بصره، و شام. این اختلاف قاریان و حافظان قرآن از بابت تعداد آیات است که خوانش آن را به ترتیب شهرهایی که نام برده شد به عدد کوفی، عدد مدنی، عدد مکی، عدد بصری و عدد شامی تقسیم میکند. نویسنده به حدیثی از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] اشاره میکند که وی از قول رسول خدا مجموع آیات قرآن را 6236 دانسته که این رقم با قول اعداد کوفی نزدیکتر است. امّا برخی هم به تعداد 6200 که پایه است اشاره کردهاند و گفتهاند کمتر از آن نیست و برخی هم به | در بخش سوره ها و آیه ها هم توجّه خاصّی به بحث مبذول شده است که برای خوانندهی جوان میتواند جذّاب باشد. نویسنده در ابتدا برای آیه دو معنای مشهور آورده و برای هر معنایی هم آیه و یا آیاتی را شاهد گرفته است، یکی به معنای معجزه و یکی هم به معنای دلیل. در خصوص سوره ها، تعداد و طرز قرار گرفتن آن اشاراتی به اختلافات قاریان دارد، با در نظرداشتن مکانهای مختلف برای ایشان مبنا را به اختلاف شهرها و محل ها منسوب کرده است به مانند شهر کوفه، مدینه، مکّه، بصره، و شام. این اختلاف قاریان و حافظان قرآن از بابت تعداد آیات است که خوانش آن را به ترتیب شهرهایی که نام برده شد به عدد کوفی، عدد مدنی، عدد مکی، عدد بصری و عدد شامی تقسیم میکند. نویسنده به حدیثی از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] اشاره میکند که وی از قول رسول خدا مجموع آیات قرآن را 6236 دانسته که این رقم با قول اعداد کوفی نزدیکتر است. امّا برخی هم به تعداد 6200 که پایه است اشاره کردهاند و گفتهاند کمتر از آن نیست و برخی هم به شمارههای 6204، 6214، 6216، 6219، 6225 و 6236 اشاره کردهاند <ref>متن، صص 41-40</ref>. | ||
از دیگر موارد قابل توجّه در این کتاب جدولی است که در آن به طور الفبایی نام | از دیگر موارد قابل توجّه در این کتاب جدولی است که در آن به طور الفبایی نام سورههای قرآن را آورده و در مقابل هر سوره ابتدا ترتیب موجود و سپس ترتیب نزول را طبق اقوال مفسّران مرتّب کرده است <ref>متن، صص 48-43</ref>. غیر از آن جدول دیگری وجود دارد که در آن به ترتیب سورههای موجود، یعنی از سوره حمد تا سوره ناس تنظیم شده و در مقابل آن سه ردیف شکاره دیده میشود که به ترتیب عبارتند از: تعداد آیات، تعداد کامات و تعداد حروفی که د رهر سوره وجود دارد <ref>متن، صص 54-49</ref>. | ||
در بخش آیه ها و سورههای مکی و مدنی بعد از توضیحی در بارهی این دو اصطلاح در دو جدول یکی پس از دیگری سورههای مکی و سپس سورههای مدنی را مشخّص میکند. از آنجا که برخی از سوره ها مدنی و احیاناً در بین آن یک یا چند آیه مکی و یا بالعکس هستند داخل پرانتز تعداد و یا شمارهی استثنائات را معلوم کرده است. در خصوص سورههای مکی 86 مورد و در غیر آن 28 مورد قید شده است بدین ترتیب 114 سوره را معیّن کرده است. مثلاً قید شده که توبه مدنی است غیر از دو آیهی آخر؛ و یا سوره انعام مکی است بجز آیات 20، 23، 91، 93، 114، 141، 151 تا 153 <ref>متن، صص 62-58</ref>. | در بخش آیه ها و سورههای مکی و مدنی بعد از توضیحی در بارهی این دو اصطلاح در دو جدول یکی پس از دیگری سورههای مکی و سپس سورههای مدنی را مشخّص میکند. از آنجا که برخی از سوره ها مدنی و احیاناً در بین آن یک یا چند آیه مکی و یا بالعکس هستند داخل پرانتز تعداد و یا شمارهی استثنائات را معلوم کرده است. در خصوص سورههای مکی 86 مورد و در غیر آن 28 مورد قید شده است بدین ترتیب 114 سوره را معیّن کرده است. مثلاً قید شده که توبه مدنی است غیر از دو آیهی آخر؛ و یا سوره انعام مکی است بجز آیات 20، 23، 91، 93، 114، 141، 151 تا 153 <ref>متن، صص 62-58</ref>. | ||
در بخش لغات قرآن طبق رأی برخی مفسّران و قرآن پژوهان، و نیز طبق توضیخ برخی لغت شناسان تعدادی از واژههای قرآنی را مشخّص کرده و به غیر عربی بودن آن اشاره کرده است. و این مطلبی است که امروزه نیز کارشناسانی برای خود پیدا کرده است و طبیعی است که در رفت و آمد افراد در جوامع گوناگون و در تعاملات انسانی یکی از چیزهایی که بین ایشان ردّ و بدل میشود فرهنگ واژگانی آنان است. خاصه که مکّه در زمانهایی از سال بازار عمومی بوده و از دیگر بلاد نیز کسانی بودند که بدانجا سفر کرده و تجارتی داشتهاند. به هر حال واژههایی به مانند: استبرق، سجّیل، کوّرت، مقالید، اباریق، بیع، تنّور، جهنّم، دینار، روم، سجل و برخی دیگر لغات غیر عربی است که از دیگر بلاد به زبان عربی راه یافته است. در این باره از جمله دانشمندانی که مطالعه کرده است [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدّین سیوطی]] است که مورد نظر مؤلّف محترم هم بوده است. <ref>متن، صص 119-118</ref>. | در بخش لغات قرآن طبق رأی برخی مفسّران و قرآن پژوهان، و نیز طبق توضیخ برخی لغت شناسان تعدادی از واژههای قرآنی را مشخّص کرده و به غیر عربی بودن آن اشاره کرده است. و این مطلبی است که امروزه نیز کارشناسانی برای خود پیدا کرده است و طبیعی است که در رفت و آمد افراد در جوامع گوناگون و در تعاملات انسانی یکی از چیزهایی که بین ایشان ردّ و بدل میشود فرهنگ واژگانی آنان است. خاصه که مکّه در زمانهایی از سال بازار عمومی بوده و از دیگر بلاد نیز کسانی بودند که بدانجا سفر کرده و تجارتی داشتهاند. به هر حال واژههایی به مانند: استبرق، سجّیل، کوّرت، مقالید، اباریق، بیع، تنّور، جهنّم، دینار، روم، سجل و برخی دیگر لغات غیر عربی است که از دیگر بلاد به زبان عربی راه یافته است. در این باره از جمله دانشمندانی که مطالعه کرده است [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدّین سیوطی]] است که مورد نظر مؤلّف محترم هم بوده است. <ref>متن، صص 119-118</ref>. |