حديث پيمانه: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR30062J1.jpg | عنوان = ‏حديث پيمانه | عنوان‌های دیگر = پژوهشی در انقلاب اسلامی | پدیدآورندگان | پدیدآوران = پارسانیا، حمید (نويسنده) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = ‎‏/‎‏پ‎‏2‎‏ح‎‏4 1551 ‏DSR‎‏ | موضوع =ایران - اوض...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}


'''حدیث پیمانه''' اثر حمید پارسانیا (متولد 1337ش)، پژوهشی است پیرامون انقلاب اسلامی و زمینه‌ها، ریشه‌ها و عوامل آن. نویسنده در این تحقیق به‌طور گسترده به تحلیل نیروهای اجتماعی و سیاسی ایران قبل از انقلاب اسلامی و تبیین هویت، ریشه‌های تاریخی، منابع قدرت و عوامل ظهور و افول آنان پرداخته است.
'''حدیث پیمانه''' اثر [[پارسانیا، حمید|حمید پارسانیا]] (متولد 1337ش)، پژوهشی است پیرامون انقلاب اسلامی و زمینه‌ها، ریشه‌ها و عوامل آن. نویسنده در این تحقیق به‌طور گسترده به تحلیل نیروهای اجتماعی و سیاسی ایران قبل از انقلاب اسلامی و تبیین هویت، ریشه‌های تاریخی، منابع قدرت و عوامل ظهور و افول آنان پرداخته است.


پارسانیا در این کتاب، کوشیده است تا اندیشه‌های بنیادین اجتماعی و سیاسی اسلام را به آستانه روایت تحولات سیاسی اجتماعی ایران در دوران معاصر برساند. به باور او، انقلاب یک دگرگونی بنیادین است، اما هر دگرگونی‌ای را نمی‌توان انقلاب خواند. بسیاری از تغییرات اجتماعی که از طریق عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، جمعیتی و جغرافیایی رخ می‌دهد، در شیوه زیست و رفتار مردم اثر می‌گذارد، اما هرگز مفهوم انقلاب را شامل نمی‌شود<ref>غفاری، مرتضی، ص97</ref>.
[[پارسانیا، حمید|پارسانیا]] در این کتاب، کوشیده است تا اندیشه‌های بنیادین اجتماعی و سیاسی اسلام را به آستانه روایت تحولات سیاسی اجتماعی ایران در دوران معاصر برساند. به باور او، انقلاب یک دگرگونی بنیادین است، اما هر دگرگونی‌ای را نمی‌توان انقلاب خواند. بسیاری از تغییرات اجتماعی که از طریق عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، جمعیتی و جغرافیایی رخ می‌دهد، در شیوه زیست و رفتار مردم اثر می‌گذارد، اما هرگز مفهوم انقلاب را شامل نمی‌شود<ref>غفاری، مرتضی، ص97</ref>.


شرط وقوع انقلاب در جامعه، وجود آرمان‌های متعدد اجتماعی است. هرچند انقلاب اجتماعی در مقطع زمان خاصی در سطح جامعه روی می‌دهد و در گذشته تاریخی نیروهایی ریشه دارد که در تحقق آن، سهیم‌اند. بنابراین برای بررسی هر انقلاب، شناخت مواردی چند ضروری می‌نماید؛ موقعیت نیروهای مختلف در گیر و خاستگاه فکری آنها، آرمان‌های ناسازگری که زاده انواع گوناگون معرفت‌اند و چگونگی پیدایش و توسعه آنها، بستر تاریخی و زمینه رشد و منبع اقتدار هر یک از نیروها و نیز امکانات و ابزارهایی که هر نیرو، در مراحل بسط خود در اختیار داشته یا از آنها استفاده کرده است. بنابراین طرح کلی نویسنده برای تحلیل انقلاب‌های اجتماعی، گروه‌بندی جامع آرمان‌های اجتماعی ناسازگاری است که امکان تحقق یا توجه به آنها وجود دارد. اما برای بررسی انقلابی خاص، دسته‌بندی نیروهای موجود در آن اجتماع کافی است؛ به عنوان مثال تحلیل انقلاب اسلامی ایران به عنوان انقلابی خاص، نیازمند شناخت خصوصیات نیروهای اجتماعی مختلفی است که در آن حضور داشته‌اند. این نیروها در یک تقسیم‌بندی کلی، سه بخش‌اند: نیروهای مذهبی که اجتهاد و فقاهت هسته مرکزی آن را تشکیل می‌دهد. نیروی استبداد که شاه و دربار در رأس آن قرار دارد. نیروی روشنفکری که از طریق سازمان‌های سری با احزاب و گروه‌های مختلف سیاسی، قدرت‌نمایی می‌کند. در این چهارچوب، نویسنده کتاب را در شش (یا پنج) فصل  (و یک ضمیمه) سامان داده است: مذهب و عصبیت، غرب و غرب‌زدگی، منورالفکری و استبداد استعماری، روشنفکری و جابه‌جایی قدرت، سنت و تجددطلبی دینی، نیروهای اجتماعی و انقلاب اسلامی ایران<ref>همان</ref>.
شرط وقوع انقلاب در جامعه، وجود آرمان‌های متعدد اجتماعی است. هرچند انقلاب اجتماعی در مقطع زمان خاصی در سطح جامعه روی می‌دهد و در گذشته تاریخی نیروهایی ریشه دارد که در تحقق آن، سهیم‌اند. بنابراین برای بررسی هر انقلاب، شناخت مواردی چند ضروری می‌نماید؛ موقعیت نیروهای مختلف در گیر و خاستگاه فکری آنها، آرمان‌های ناسازگری که زاده انواع گوناگون معرفت‌اند و چگونگی پیدایش و توسعه آنها، بستر تاریخی و زمینه رشد و منبع اقتدار هر یک از نیروها و نیز امکانات و ابزارهایی که هر نیرو، در مراحل بسط خود در اختیار داشته یا از آنها استفاده کرده است. بنابراین طرح کلی نویسنده برای تحلیل انقلاب‌های اجتماعی، گروه‌بندی جامع آرمان‌های اجتماعی ناسازگاری است که امکان تحقق یا توجه به آنها وجود دارد. اما برای بررسی انقلابی خاص، دسته‌بندی نیروهای موجود در آن اجتماع کافی است؛ به عنوان مثال تحلیل انقلاب اسلامی ایران به عنوان انقلابی خاص، نیازمند شناخت خصوصیات نیروهای اجتماعی مختلفی است که در آن حضور داشته‌اند. این نیروها در یک تقسیم‌بندی کلی، سه بخش‌اند: نیروهای مذهبی که اجتهاد و فقاهت هسته مرکزی آن را تشکیل می‌دهد. نیروی استبداد که شاه و دربار در رأس آن قرار دارد. نیروی روشنفکری که از طریق سازمان‌های سری با احزاب و گروه‌های مختلف سیاسی، قدرت‌نمایی می‌کند. در این چهارچوب، نویسنده کتاب را در شش (یا پنج) فصل  (و یک ضمیمه) سامان داده است: مذهب و عصبیت، غرب و غرب‌زدگی، منورالفکری و استبداد استعماری، روشنفکری و جابه‌جایی قدرت، سنت و تجددطلبی دینی، نیروهای اجتماعی و انقلاب اسلامی ایران<ref>همان</ref>.