۱۵٬۴۸۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '↵↵' به ' ') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
| data-type="authorOtherNames" |برقلس | | data-type="authorOtherNames" |برقلس | ||
پروکلوس | پروکلوس | ||
برقليس | برقليس | ||
فرقلس | فرقلس | ||
فرقليس | فرقليس | ||
برُکْلُس | برُکْلُس | ||
فورقلس | فورقلس | ||
Proclus | Proclus | ||
The Successor | The Successor | ||
|- | |- | ||
خط ۳۸: | خط ۳۰: | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" |المپیودروس | | data-type="authorTeachers" |المپیودروس | ||
هِرون | هِرون | ||
پلوتارخس | پلوتارخس | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" |[[الأفلاطونیة المحدثة عند العرب]] | | data-type="authorWritings" |[[الأفلاطونیة المحدثة عند العرب]] | ||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
خط ۵۱: | خط ۴۰: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''پِرُکْلُس''' (Proclus) (م412 - 485)، که در منابع اسلامی ابرقُلُس، برقلس، برقلیس، یا فورقلس نامیده میشود، مهمترین فیلسوف نوافلاطونی قرن 5 میلادی است. وی پس از درگذشت دُمْنینوس لاریسایی، جانشین او در آکادمی آتن شد و به همین سبب، او را «دیادُخُس» (یعنی خلیفه یا عقیب) لقب دادهاند. در تاریخ فلسفه اسلامی، او را میشناختند و پارهای از آثار او در قدیم به عربی ترجمه شده است.<ref>ر.ک: پورجوادی، نصرالله، 1383، ج13، ص598</ref>. | '''پِرُکْلُس''' (Proclus) (م412 - 485)، که در منابع اسلامی ابرقُلُس، برقلس، برقلیس، یا فورقلس نامیده میشود، مهمترین فیلسوف نوافلاطونی قرن 5 میلادی است. وی پس از درگذشت دُمْنینوس لاریسایی، جانشین او در آکادمی آتن شد و به همین سبب، او را «دیادُخُس» (یعنی خلیفه یا عقیب) لقب دادهاند. در تاریخ فلسفه اسلامی، او را میشناختند و پارهای از آثار او در قدیم به عربی ترجمه شده است.<ref>ر.ک: پورجوادی، نصرالله، 1383، ج13، ص598</ref>. | ||
صفت دهری از آنجا بر وی اطلاق شده که در رسالهای از اندیشه یونانی قدم عالَم دفاع کرده است.<ref>ر.ک: سلیمانحشمت، رضا، 1378، ج3، ص148</ref>. | صفت دهری از آنجا بر وی اطلاق شده که در رسالهای از اندیشه یونانی قدم عالَم دفاع کرده است.<ref>ر.ک: سلیمانحشمت، رضا، 1378، ج3، ص148</ref>. | ||
==تاریخ تولد، روحیات== | ==تاریخ تولد، روحیات== | ||
«پرکلس»، در 410 یا 412م، در قسطنطنیه متولد شد<ref>ر.ک: پورجوادی، نصرالله، 1383، ج13، ص598</ref>. | «پرکلس»، در 410 یا 412م، در قسطنطنیه متولد شد<ref>ر.ک: پورجوادی، نصرالله، 1383، ج13، ص598</ref>. | ||
او شخصیتی اخلاقی و اجتماعی داشت. مارینوس در ابتدای رساله خود به ذکر صفاتِ جسمانی و فضائل اخلاقی و قدرت فکری و عقلی استادش پرداخته و نوشته است که پرکلس از بدو تولد از بنیه بدنی بسیار خوبی برخوردار بود. بینایی و شنوایی قوی و حافظهای فوقالعاده داشت. سرما و گرما او را آزار نمیداد و از کار و عبادت و تدریس و تألیف خسته نمیشد. در طول 75 سالی که عمر کرد، فقط دو بار بیمار شد. از لحاظ اخلاقی نیز جامع فضایلِ عفت، شجاعت، عدالت و حکمت یا حقیقتجویی بود. به لذات جسمانی و مال و ثروت که خانوادهاش از آن بهرهای وافی داشت، وقعی نمینهاد. به امور جزئی زندگی بیاعتنا بود. از مرگ و چیزهای دیگر که مردم از آنها میترسند، هراسی نداشت. | او شخصیتی اخلاقی و اجتماعی داشت. مارینوس در ابتدای رساله خود به ذکر صفاتِ جسمانی و فضائل اخلاقی و قدرت فکری و عقلی استادش پرداخته و نوشته است که پرکلس از بدو تولد از بنیه بدنی بسیار خوبی برخوردار بود. بینایی و شنوایی قوی و حافظهای فوقالعاده داشت. سرما و گرما او را آزار نمیداد و از کار و عبادت و تدریس و تألیف خسته نمیشد. در طول 75 سالی که عمر کرد، فقط دو بار بیمار شد. از لحاظ اخلاقی نیز جامع فضایلِ عفت، شجاعت، عدالت و حکمت یا حقیقتجویی بود. به لذات جسمانی و مال و ثروت که خانوادهاش از آن بهرهای وافی داشت، وقعی نمینهاد. به امور جزئی زندگی بیاعتنا بود. از مرگ و چیزهای دیگر که مردم از آنها میترسند، هراسی نداشت. | ||
پرکلس از کودکی به عدالت عشق میورزید و خود انسانی منصف، نرمخو، فروتن و خوشباطن بود؛ مردی بود بافرهنگ که در همه شاخههای علمی و فلسفی درس خوانده بود و مردم در مجالس و میهمانیها از حضور او و سخنانش لذت میبردند؛ به دوستان و شاگردانش نیز بسیار وفادار بود... شخصی بود متدین و اهل عبادت و نیایش. در مراسم مذهبی که برای تصفیه نفس برگزار میشد (تئورگی)، شرکت میکرد. روزهای آخر ماه روزه میگرفت..<ref>ر.ک: همان، ص598-599</ref>. | پرکلس از کودکی به عدالت عشق میورزید و خود انسانی منصف، نرمخو، فروتن و خوشباطن بود؛ مردی بود بافرهنگ که در همه شاخههای علمی و فلسفی درس خوانده بود و مردم در مجالس و میهمانیها از حضور او و سخنانش لذت میبردند؛ به دوستان و شاگردانش نیز بسیار وفادار بود... شخصی بود متدین و اهل عبادت و نیایش. در مراسم مذهبی که برای تصفیه نفس برگزار میشد (تئورگی)، شرکت میکرد. روزهای آخر ماه روزه میگرفت..<ref>ر.ک: همان، ص598-599</ref>. | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
پدر و مادرش او را در کودکی برای تحصیلاتِ ابتدایی به لیقیه در جنوب غربی آسیای صغیر، بردند. او پس از تحصیلات ابتدایی، برای ادامه تحصیل به اسکندریه رفت و نزد یکی از سوفسطاییان به نام لِئوناس ایساریایی و همچنین نزد نحوی معروفِ مصر اُریون درس خواند. زبان لاتینی را از معلمان رُمی فراگرفت و در فن خطابه و سخنوری هم بسیار پیشرفت کرد<ref>ر.ک: همان، ص598</ref>. | پدر و مادرش او را در کودکی برای تحصیلاتِ ابتدایی به لیقیه در جنوب غربی آسیای صغیر، بردند. او پس از تحصیلات ابتدایی، برای ادامه تحصیل به اسکندریه رفت و نزد یکی از سوفسطاییان به نام لِئوناس ایساریایی و همچنین نزد نحوی معروفِ مصر اُریون درس خواند. زبان لاتینی را از معلمان رُمی فراگرفت و در فن خطابه و سخنوری هم بسیار پیشرفت کرد<ref>ر.ک: همان، ص598</ref>. | ||
وی ابتدا قصد داشت مانند پدرش وکیل دعاوی شود، ولی در سفری که همراه استادش لئوناس به قسطنطنیه کرد، شبی در خواب، آتنا (الهه فلسفه) را دید که او را برای آموختن فلسفه به آتن فرامیخواند. این خواب در پرکلس تأثیر گذاشت؛ ازاینرو، در پی این تحول به خواندن فلسفه روی آورد<ref>همان</ref>. | وی ابتدا قصد داشت مانند پدرش وکیل دعاوی شود، ولی در سفری که همراه استادش لئوناس به قسطنطنیه کرد، شبی در خواب، آتنا (الهه فلسفه) را دید که او را برای آموختن فلسفه به آتن فرامیخواند. این خواب در پرکلس تأثیر گذاشت؛ ازاینرو، در پی این تحول به خواندن فلسفه روی آورد<ref>همان</ref>. | ||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
===در اسکندریه=== | ===در اسکندریه=== | ||
# المپیودروس (فلسفه ارسطویی) | # المپیودروس (فلسفه ارسطویی) | ||
# هِرون (ریاضیات)<ref>ر.ک: همان</ref>. | # هِرون (ریاضیات)<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
===در آتن=== | ===در آتن=== | ||
# پلوتارخس (كتاب النفس ارسطو و رساله فایدون افلاطون) | # پلوتارخس (كتاب النفس ارسطو و رساله فایدون افلاطون) | ||
# سوریانوس (کتابهای ارسطو درباره منطق و اخلاق و سیاست و الهیات)<ref>ر.ک: همان</ref>. | # سوریانوس (کتابهای ارسطو درباره منطق و اخلاق و سیاست و الهیات)<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
==استادی آکادمی، تاریخ وفات== | ==استادی آکادمی، تاریخ وفات== | ||
پس از پلورتاخس، سوریانوس که دوست و استاد پرکلس بود، به مقام استادی آکادمی رسید و پس از سوریانی، دمنینوس جانشین او گردید. پرکلس هم پس از دمنینوس استاد آکادمی و جانشین او شد و تا پایان عمر (17 آوریل 485) در این مقام باقی ماند<ref>همان، ص599</ref>. | پس از پلورتاخس، سوریانوس که دوست و استاد پرکلس بود، به مقام استادی آکادمی رسید و پس از سوریانی، دمنینوس جانشین او گردید. پرکلس هم پس از دمنینوس استاد آکادمی و جانشین او شد و تا پایان عمر (17 آوریل 485) در این مقام باقی ماند<ref>همان، ص599</ref>. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
===فلسفی=== | ===فلسفی=== | ||
خط ۹۴: | خط ۷۲: | ||
# شرح انئادهای افلوطین؛ | # شرح انئادهای افلوطین؛ | ||
# حجج هجدهگانه در اثبات قدیم بودن عالم و برضد مسیحیان<ref>ر.ک: همان</ref>. | # حجج هجدهگانه در اثبات قدیم بودن عالم و برضد مسیحیان<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
===دینی=== | ===دینی=== | ||
# درباره مناسک دینی (درباره ثئورگی که نوعی از اعمال دینی است)؛ | # درباره مناسک دینی (درباره ثئورگی که نوعی از اعمال دینی است)؛ | ||
# درباره فلسفه کلدایی (شرحی بر هاتفهای کلدایی)<ref>ر.ک: همان</ref>. | # درباره فلسفه کلدایی (شرحی بر هاتفهای کلدایی)<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
===علمی=== | ===علمی=== | ||
# شرح اصول اقلیدس؛ | # شرح اصول اقلیدس؛ | ||
خط ۱۰۹: | خط ۸۵: | ||
# اصول طبیعیات؛ | # اصول طبیعیات؛ | ||
# بررسی اعتراضات ارسطو به تیمائوس افلاطون<ref>ر.ک: همان، ص600</ref>. | # بررسی اعتراضات ارسطو به تیمائوس افلاطون<ref>ر.ک: همان، ص600</ref>. | ||
===ادبی=== | ===ادبی=== | ||
آثار ادبی پرکلس، شامل نیایشهای او به خورشید یا آپولو و نیز نیایشهای او به آفرودیت و خدایان دیگر است. پرکلس در نیایشهای خورشید قدرت او را میستاید و از او میخواهد که گناهانش را ببخشاید. پرکلس شروحی هم بر آثار هزیود و هُمر نوشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | آثار ادبی پرکلس، شامل نیایشهای او به خورشید یا آپولو و نیز نیایشهای او به آفرودیت و خدایان دیگر است. پرکلس در نیایشهای خورشید قدرت او را میستاید و از او میخواهد که گناهانش را ببخشاید. پرکلس شروحی هم بر آثار هزیود و هُمر نوشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
==پارهای از نظریات== | ==پارهای از نظریات== | ||
پرکلس بیشتر به بیان منظم آرای پیشینان خود اهتمام کرده و حداقل در «اصول»، بیشتر دستگاهساز است تا مُبدع. وی فلسفه خود را با دین یونان قدیم و طریقت جدالی خود را با علمالاسمای یونانی آمیخته است. یونانیان آن روزگار ستارگان را «موجودات» الهی میدانستند و آنها را میپرستیدند. عقاید یونانیها بیتأثیر از آیین مهر نبوده است. | پرکلس بیشتر به بیان منظم آرای پیشینان خود اهتمام کرده و حداقل در «اصول»، بیشتر دستگاهساز است تا مُبدع. وی فلسفه خود را با دین یونان قدیم و طریقت جدالی خود را با علمالاسمای یونانی آمیخته است. یونانیان آن روزگار ستارگان را «موجودات» الهی میدانستند و آنها را میپرستیدند. عقاید یونانیها بیتأثیر از آیین مهر نبوده است. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۹۲: | ||
# به اعتقاد وی، نفس در عالم، حرکتی ادواری دارد و هر نفسی را بهطور متناوب و ادواری صعود و نزولی بیوقفه است. امکان سعادت ابدی یا کیفر ابدی پذیرفتنی نیست. او در این عقیده و همچنین در عقیده به وحدت شر و ماده با فلوطین اختلاف نظر دارد. وی شر را امری سلبی میداند. او همچنین برخلاف ارسطو به علم باری به جزئیات نیز قائل بوده است. | # به اعتقاد وی، نفس در عالم، حرکتی ادواری دارد و هر نفسی را بهطور متناوب و ادواری صعود و نزولی بیوقفه است. امکان سعادت ابدی یا کیفر ابدی پذیرفتنی نیست. او در این عقیده و همچنین در عقیده به وحدت شر و ماده با فلوطین اختلاف نظر دارد. وی شر را امری سلبی میداند. او همچنین برخلاف ارسطو به علم باری به جزئیات نیز قائل بوده است. | ||
# شهرت او در عالم اسلام عمدتاًً به سبب قول او به قِدَم عالم بوده است. او در اثرش مسیحیان را مخاطب کلام خود ساخته، از اعتقاد آنان به خلق از عدم انتقاد میکند؛ زیرا این عقیده با اعتقاد نوافلاطونیان به نظام ازلی عالم منافات و تعارض دارد<ref>سلیمانحشمت، رضا، 1378، ج3، ص151-153</ref>. | # شهرت او در عالم اسلام عمدتاًً به سبب قول او به قِدَم عالم بوده است. او در اثرش مسیحیان را مخاطب کلام خود ساخته، از اعتقاد آنان به خلق از عدم انتقاد میکند؛ زیرا این عقیده با اعتقاد نوافلاطونیان به نظام ازلی عالم منافات و تعارض دارد<ref>سلیمانحشمت، رضا، 1378، ج3، ص151-153</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# سلیمانحشمت، رضا، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، 1378. | # سلیمانحشمت، رضا، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، 1378. | ||
# پورجوادی، نصرالله، «دایرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، 1383. | # پورجوادی، نصرالله، «دایرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، 1383. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[الأفلاطونیة المحدثة عند العرب]] | [[الأفلاطونیة المحدثة عند العرب]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |