رساله عشق و عقل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
جز (جایگزینی متن - 'ل الدین' به 'ل‌الدین')
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۴۴: خط ۴۴:
رساله عشق و عقل نوشته‌ی شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم‌الدّین رازی]] از خلفای نامدار و دانشمند شیخ [[نجم الدین کبری]] است که ماهیت عقل و عشق را مدّ نظر قرار داده است. اسم کامل کتاب چنانکه در متن وجود دارد چنین است: [[رساله عشق و عقل، معیار الصّدق فی مصداق العشق]] که نامی‌تفسیرپذیر و البتّه گویا و قابل تأمّل است.
رساله عشق و عقل نوشته‌ی شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم‌الدّین رازی]] از خلفای نامدار و دانشمند شیخ [[نجم الدین کبری]] است که ماهیت عقل و عشق را مدّ نظر قرار داده است. اسم کامل کتاب چنانکه در متن وجود دارد چنین است: [[رساله عشق و عقل، معیار الصّدق فی مصداق العشق]] که نامی‌تفسیرپذیر و البتّه گویا و قابل تأمّل است.


استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخشی از مقدّمه در خصوص این کتاب می‌نویسد: امّا این رساله که مورد بحث ما نیز هست اثری دیگر در اوج نویسندگی و بیان مطالب عرفانی و صوفیانه است. چنانکه از نام آن پیداست در خصوص عشق و عقل است و در نوع خود قدیمی‌ترین در این موضوع به حساب می‌آید. عنوان دوّم آن نیز موضوع را دقیقتر و شفافتر می‌کند. چه حقیقت عشق و صدق در آنرا بیان می‌نماید و معیاری به دست می‌دهد تا عاشقان شناخته و لافزنان نیز برملا شوند. نثر کتاب بسیار روان و شیوا و زیباست و به مانند کتاب [[مرصاد العباد]] دارای وزن در کلمات و سجع در الفاظ است و از لحاظ عرفانی نیز بسیار مهمّ و پخته است. وجود اشعاری لطیف از خود و دیگران که به مناسبت و به جا استفاده شده قدرت اثر را بیشتر می‌سازد و خواننده را بیشتر جذب و جلب می‌نماید ، خاصّه که از آیات قرآن استفاده‌ی بسیار و بهینه شده و از اخبار و احادیث نبوی هم به وفور یاد شده است. و چنان می‌نماید که شیخ، عرفانی لطیف ولی بسیار محکم و استوار را با ریشه های دقیق وحیانی و نبوی در آثار خود لحاظ نموده است. گویی که در ذیل هر کلام شیخ یا آیه‌ای و یا حدیثی وجود دارد و گویا سخنان وی در حکم شاخ و برگهایی خوش منظر و زیبا از درخت پهناور دین با ریشه های قرآن و حدیث به حساب می‌آید<ref>مقدّمه، صص 18-17</ref>.
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخشی از مقدّمه در خصوص این کتاب می‌نویسد: امّا این رساله که مورد بحث ما نیز هست اثری دیگر در اوج نویسندگی و بیان مطالب عرفانی و صوفیانه است. چنانکه از نام آن پیداست در خصوص عشق و عقل است و در نوع خود قدیمی‌ترین در این موضوع به حساب می‌آید. عنوان دوّم آن نیز موضوع را دقیقتر و شفافتر می‌کند. چه حقیقت عشق و صدق در آنرا بیان می‌نماید و معیاری به دست می‌دهد تا عاشقان شناخته و لافزنان نیز برملا شوند. نثر کتاب بسیار روان و شیوا و زیباست و به مانند کتاب [[مرصاد العباد]] دارای وزن در کلمات و سجع در الفاظ است و از لحاظ عرفانی نیز بسیار مهمّ و پخته است. وجود اشعاری لطیف از خود و دیگران که به مناسبت و به جا استفاده شده قدرت اثر را بیشتر می‌سازد و خواننده را بیشتر جذب و جلب می‌نماید، خاصّه که از آیات قرآن استفاده‌ی بسیار و بهینه شده و از اخبار و احادیث نبوی هم به وفور یاد شده است. و چنان می‌نماید که شیخ، عرفانی لطیف ولی بسیار محکم و استوار را با ریشه های دقیق وحیانی و نبوی در آثار خود لحاظ نموده است. گویی که در ذیل هر کلام شیخ یا آیه‌ای و یا حدیثی وجود دارد و گویا سخنان وی در حکم شاخ و برگهایی خوش منظر و زیبا از درخت پهناور دین با ریشه های قرآن و حدیث به حساب می‌آید<ref>مقدّمه، صص 18-17</ref>.


چنانکه شارح محترم بیان داشت، در متن کتاب گذشته از نثر محکم و متین و اغلب مسجّع، با اشعاری هم مواجه می‌شویم که برخی از آنها از خود شیخ است و برخی هم از دیگران که شیخ به آنها استناد کرده است. گذشته از آن توجّه به آیات قرآن و احادیث نبوی از دیگر مواردی است که در متن شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم‌الدّین رازی]] وجود دارد و این شیوه در دیگر آثار او که مذکور شد نیز وجود دارد، لا اقل در کتاب [[مرصاد العباد]] ده ها آیه و حدیث را می‌توان دید که مورد توجّه شیخ بوده و به طور حتم مرجعی برای دیگر مشایخ در استناد دادن به آن بوده است.
چنانکه شارح محترم بیان داشت، در متن کتاب گذشته از نثر محکم و متین و اغلب مسجّع، با اشعاری هم مواجه می‌شویم که برخی از آنها از خود شیخ است و برخی هم از دیگران که شیخ به آنها استناد کرده است. گذشته از آن توجّه به آیات قرآن و احادیث نبوی از دیگر مواردی است که در متن شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم‌الدّین رازی]] وجود دارد و این شیوه در دیگر آثار او که مذکور شد نیز وجود دارد، لا اقل در کتاب [[مرصاد العباد]] ده ها آیه و حدیث را می‌توان دید که مورد توجّه شیخ بوده و به طور حتم مرجعی برای دیگر مشایخ در استناد دادن به آن بوده است.