زبدة الفکر في تاريخ الهجرة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'س الدین' به 'س‌الدین'
جز (جایگزینی متن - 'سرگذشت نامه' به 'سرگذشت‌نامه ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'س الدین' به 'س‌الدین')
 
خط ۳۸: خط ۳۸:
نویسنده در مقدمه کتاب که به صورت نثر مسجع نگاشته شده، ذکر می‌کند: در نگارش این کتاب به یاری خداوند، از اخبار صحیحی استفاده کرده که در جمع آنها تلاش بسیار کرده است. او به توالی ذکر تاریخ سالهای اولیه اسلام تا آغاز دولت ترکیه که آن زمان قائم بر ممالک اسلامی، بود می‌پردازد. وی می‌نویسد: هنگامی که به انتهای نگارش این تاریخ رسیدم، بخاطر عظمت قدر آن و خطیر بودن امرش و تدبیر ملوکش و انتظام سلوکش، خوب دیدم که مبدأ احوال این طایفه را که خداوند، زمام امور حکومت را به دست آنان سپرده، بیان نمایم<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص1-2</ref>.
نویسنده در مقدمه کتاب که به صورت نثر مسجع نگاشته شده، ذکر می‌کند: در نگارش این کتاب به یاری خداوند، از اخبار صحیحی استفاده کرده که در جمع آنها تلاش بسیار کرده است. او به توالی ذکر تاریخ سالهای اولیه اسلام تا آغاز دولت ترکیه که آن زمان قائم بر ممالک اسلامی، بود می‌پردازد. وی می‌نویسد: هنگامی که به انتهای نگارش این تاریخ رسیدم، بخاطر عظمت قدر آن و خطیر بودن امرش و تدبیر ملوکش و انتظام سلوکش، خوب دیدم که مبدأ احوال این طایفه را که خداوند، زمام امور حکومت را به دست آنان سپرده، بیان نمایم<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص1-2</ref>.


در یکی از بخشهای کتاب که به ذکر حوادث سال 651ق می‌پردازد می‌خوانیم: در این سال، امرِ امیر فارس‌الدین اقطای جمدار نجمی صالحی در دیار مصر، تقویت شد و نیروهای دریایی تحت امر وی و در کنارش قرار گرفتند. او پیکی به نزد ملک مظفر صاحب حماة فرستاد و درخواست فامیلی با وی کرد و خواست تا او دخترش را به عقد او درآورد... هنگامی که او به نزد صاحل حماة رسید، وی با شکوه از وی پذیرایی کرد و درخواستش را پاسخ گفت و جهیزیه‌ای درخورِ دخترِ یک امیر، همراه دخترش کرد. با این اقدام، امیر فارس‌الدین ارتقا یافت و مرتبه‌اش برتر شد و پیروانش بیشتر شدند. او به نیروهای دریایی و دیگران از خوشداشی‌ها، گوسفندها و هدایا و صله‌هایی داد. البته آنان این عزت را بهایی ندادند و مراسمش را تعطیل کرده و حرمتش را شکستند و... ولی او همه این موارد را نادیده گرفت و پیش خودش مخفی نگه داشت و برای قتل امیر فارس الدین نقشه کشید؛ چرا که او فرمانده بود و اگر او را می‌کشت، فرمانده آن نیروهای دریایی را کشته بود... این سال بر همین منوال گذشت و آنان غرق در لذات و صید و غیره و او نیز در فکر ترفندی برای به دام انداختن آنها بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.
در یکی از بخشهای کتاب که به ذکر حوادث سال 651ق می‌پردازد می‌خوانیم: در این سال، امرِ امیر فارس‌الدین اقطای جمدار نجمی صالحی در دیار مصر، تقویت شد و نیروهای دریایی تحت امر وی و در کنارش قرار گرفتند. او پیکی به نزد ملک مظفر صاحب حماة فرستاد و درخواست فامیلی با وی کرد و خواست تا او دخترش را به عقد او درآورد... هنگامی که او به نزد صاحل حماة رسید، وی با شکوه از وی پذیرایی کرد و درخواستش را پاسخ گفت و جهیزیه‌ای درخورِ دخترِ یک امیر، همراه دخترش کرد. با این اقدام، امیر فارس‌الدین ارتقا یافت و مرتبه‌اش برتر شد و پیروانش بیشتر شدند. او به نیروهای دریایی و دیگران از خوشداشی‌ها، گوسفندها و هدایا و صله‌هایی داد. البته آنان این عزت را بهایی ندادند و مراسمش را تعطیل کرده و حرمتش را شکستند و... ولی او همه این موارد را نادیده گرفت و پیش خودش مخفی نگه داشت و برای قتل امیر فارس‌الدین نقشه کشید؛ چرا که او فرمانده بود و اگر او را می‌کشت، فرمانده آن نیروهای دریایی را کشته بود... این سال بر همین منوال گذشت و آنان غرق در لذات و صید و غیره و او نیز در فکر ترفندی برای به دام انداختن آنها بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.


در این سال، معاهده منگوقاآن با برادرش هولاکو در ارسال به بلاد کفر منعقد شد. او برادرش را به همراه پنج تامان و پنج پیشقراول تجهیز کرد و فرستاد<ref>ر.ک: همان</ref>.
در این سال، معاهده منگوقاآن با برادرش هولاکو در ارسال به بلاد کفر منعقد شد. او برادرش را به همراه پنج تامان و پنج پیشقراول تجهیز کرد و فرستاد<ref>ر.ک: همان</ref>.