۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نجاشى' به 'نجاشى') |
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق') |
||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
كتاب حاضر، از مقدمه مسئول بخش پژوهشهاى رجالى دارالحديث و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل دو باب و هركدام داراى سه فصل) تشكيل شده است. | كتاب حاضر، از مقدمه مسئول بخش پژوهشهاى رجالى دارالحديث و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل دو باب و هركدام داراى سه فصل) تشكيل شده است. | ||
در مقدمه نويسنده كه آن را در تاريخ 20 مهر 1382ش، در قم نوشته، با تأكيد بر اهميت دوران تاريخى امامت حضرت امام صادق(ع) در تقويت و استمرار مكتب تشيع، افزوده است: مُعَلى بن خُنَيس، يكى از ياران ويژه و راويان مخصوص حضرت امام صادق(ع) بود كه بهخوبى حق امامت را مىشناخت و از آن دفاع مىكرد و سرانجام در اين راه به شهادت رسيد. در اين اثر، مىكوشيم كه نقش فكرى، فرهنگى و سياسى او را در اين دوران پُرآشوب، بهويژه در برابر تشكيل خلافت عباسى روشن سازيم. روش تحقيق در اين اثر، عبارت از روش تكاملى است؛ به اين معنا كه از بيش از يك روش بهره مىبريم و مثلاً از روش تطبيقى در جمعآورى نصوص و پردازش آن و بررسى وقايع و آراء براى كشف محتويات آن و نتيجهگيرى استفاده مىكنيم و... علم رجال را بهكار مىگيريم تا رجال سند را بشناسيم و بر كتب تاريخ و ملل و نحل اعتماد مىكنيم و... (ر.ك: مقدمه كتاب، ص9-13). | در مقدمه نويسنده كه آن را در تاريخ 20 مهر 1382ش، در قم نوشته، با تأكيد بر اهميت دوران تاريخى امامت حضرت [[امام صادق]](ع) در تقويت و استمرار مكتب تشيع، افزوده است: مُعَلى بن خُنَيس، يكى از ياران ويژه و راويان مخصوص حضرت [[امام صادق]](ع) بود كه بهخوبى حق امامت را مىشناخت و از آن دفاع مىكرد و سرانجام در اين راه به شهادت رسيد. در اين اثر، مىكوشيم كه نقش فكرى، فرهنگى و سياسى او را در اين دوران پُرآشوب، بهويژه در برابر تشكيل خلافت عباسى روشن سازيم. روش تحقيق در اين اثر، عبارت از روش تكاملى است؛ به اين معنا كه از بيش از يك روش بهره مىبريم و مثلاً از روش تطبيقى در جمعآورى نصوص و پردازش آن و بررسى وقايع و آراء براى كشف محتويات آن و نتيجهگيرى استفاده مىكنيم و... علم رجال را بهكار مىگيريم تا رجال سند را بشناسيم و بر كتب تاريخ و ملل و نحل اعتماد مىكنيم و... (ر.ك: مقدمه كتاب، ص9-13). | ||
اثر حاضر به زبان عربى جديد نوشته شده و به همين جهت واژگان و اصطلاحاتى در آن يافت مىشود كه در زبان عربى قديم رايج نبوده است؛ مانند «التيارات الشيعية» (متن كتاب، ص214)؛ به معناى گرايشهاى شيعى و... | اثر حاضر به زبان عربى جديد نوشته شده و به همين جهت واژگان و اصطلاحاتى در آن يافت مىشود كه در زبان عربى قديم رايج نبوده است؛ مانند «التيارات الشيعية» (متن كتاب، ص214)؛ به معناى گرايشهاى شيعى و... | ||
| خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
نويسنده در اين پژوهش مفصل و ارزنده، بعد از توضيحاتى مستند در مورد زندگانى مُعَلى بن خُنَيس، نظر كسانى را مطرح كرده كه او را تضعيف كردهاند و بعد به نقد و ارزيابى آن پرداخته و در پايان، توثيق او را معتبر دانسته است (ر.ك: همان، ص51-98). نويسنده تأكيد كرده است كه مُعَلى بن خُنَيس كتابى دارد كه از او بهواسطه معلى بن عثمان روايت مىشود و همچنين او رواياتى دارد كه برخى از راويان از او بهصورت مستقيم و بدون واسطه معلى بن عثمان يا اشاره به كتابش روايت مىكنند... (ر.ك: همان، ص101). همچنين نويسنده، مسند و روايات مُعَلى بن خُنَيس را نقل و از نظر سند بررسى كرده است (ر.ك: همان، ص121-190) و سرانجام نويسنده بعد از پژوهشى كه انجام داده، به چند نتيجه رسيده است؛ از جمله اينكه: 1. مُعَلى بن خُنَيس، از ياران خاص حضرت امام صادق(ع) بود و در اجراى برخى از امور مخصوص امام(ع) خدمت مىكرد و بر بخشى از اموال ايشان وكيل بود تا تجارت كند؛ 2. او باآنكه معاصر دوران قيام دولت عباسى و پيدايش گرايشهاى شيعى زيدى، كيسانى عباسى و غلات و... بود، ولى پايبندى خودش را به هدايتهاى امام(ع) حفظ كرد و حقش را شناخت و مردم را به اطاعت از او فراخواند و در اين راه جهاد كرد؛ 3. به همين جهت داوود بن على كه مغز متفكر قيام دولت عباسى بود، بهعنوان اولين ضربه به مكتب امام صادق(ع) به قتل مُعَلى بن خُنَيس اقدام كرد تا عبرتى براى سايرين شود و چنين حركت و فعاليتى تكرار نشود؛ 4. بلافاصله بعد از شهادت مُعَلى بن خُنَيس، حضرت امام صادق(ع) در برابر داوود بن على ايستاد و چنان مقاومت كرد تا سيرافى - رئيس نيروى انتظامى و عامل اجراى نقشه قتل معلى - دستگير و قصاص شد و آنگاه امام(ع) به منزلش بازگشت و داوود بن على را نفرين كرد و از خداى متعال خواست كه از او انتقام بگيرد و بر اثر دعاى امام(ع) در زمان طلوع فجر آن شب داوود مُرد؛ 5. همچنين حضرت امام صادق(ع) بعد از شهادت مُعَلى بن خُنَيس برايش دعا و طلب مغفرت كرد؛ 6. با توجه به پژوهش انجامشده، تضعيفى كه [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] نسبت به مُعَلى بن خُنَيس انجام داده، چون اجتهادى و حدسى است، نمىتواند با نصوص قطعى الصدورى معارضه كند كه معلى را توثيق كرده است و... (ر.ك: همان، ص214-215). | نويسنده در اين پژوهش مفصل و ارزنده، بعد از توضيحاتى مستند در مورد زندگانى مُعَلى بن خُنَيس، نظر كسانى را مطرح كرده كه او را تضعيف كردهاند و بعد به نقد و ارزيابى آن پرداخته و در پايان، توثيق او را معتبر دانسته است (ر.ك: همان، ص51-98). نويسنده تأكيد كرده است كه مُعَلى بن خُنَيس كتابى دارد كه از او بهواسطه معلى بن عثمان روايت مىشود و همچنين او رواياتى دارد كه برخى از راويان از او بهصورت مستقيم و بدون واسطه معلى بن عثمان يا اشاره به كتابش روايت مىكنند... (ر.ك: همان، ص101). همچنين نويسنده، مسند و روايات مُعَلى بن خُنَيس را نقل و از نظر سند بررسى كرده است (ر.ك: همان، ص121-190) و سرانجام نويسنده بعد از پژوهشى كه انجام داده، به چند نتيجه رسيده است؛ از جمله اينكه: 1. مُعَلى بن خُنَيس، از ياران خاص حضرت [[امام صادق]](ع) بود و در اجراى برخى از امور مخصوص امام(ع) خدمت مىكرد و بر بخشى از اموال ايشان وكيل بود تا تجارت كند؛ 2. او باآنكه معاصر دوران قيام دولت عباسى و پيدايش گرايشهاى شيعى زيدى، كيسانى عباسى و غلات و... بود، ولى پايبندى خودش را به هدايتهاى امام(ع) حفظ كرد و حقش را شناخت و مردم را به اطاعت از او فراخواند و در اين راه جهاد كرد؛ 3. به همين جهت داوود بن على كه مغز متفكر قيام دولت عباسى بود، بهعنوان اولين ضربه به مكتب [[امام صادق]](ع) به قتل مُعَلى بن خُنَيس اقدام كرد تا عبرتى براى سايرين شود و چنين حركت و فعاليتى تكرار نشود؛ 4. بلافاصله بعد از شهادت مُعَلى بن خُنَيس، حضرت [[امام صادق]](ع) در برابر داوود بن على ايستاد و چنان مقاومت كرد تا سيرافى - رئيس نيروى انتظامى و عامل اجراى نقشه قتل معلى - دستگير و قصاص شد و آنگاه امام(ع) به منزلش بازگشت و داوود بن على را نفرين كرد و از خداى متعال خواست كه از او انتقام بگيرد و بر اثر دعاى امام(ع) در زمان طلوع فجر آن شب داوود مُرد؛ 5. همچنين حضرت [[امام صادق]](ع) بعد از شهادت مُعَلى بن خُنَيس برايش دعا و طلب مغفرت كرد؛ 6. با توجه به پژوهش انجامشده، تضعيفى كه [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] نسبت به مُعَلى بن خُنَيس انجام داده، چون اجتهادى و حدسى است، نمىتواند با نصوص قطعى الصدورى معارضه كند كه معلى را توثيق كرده است و... (ر.ك: همان، ص214-215). | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
ویرایش