تازیانه سلوک: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله' به 'ابن سینا، حسین بن عبدالله'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌س' به 'ابن‌ س')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله' به 'ابن سینا، حسین بن عبدالله')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۸۰: خط ۸۰:
در گفتار پنجم موضوعاتى همچون سكوت پسنديده، قرآن شفاى بيمارى‌ها و ملاك حق، سحر وقت مسافرت رهروان، آن كس كه خدا دارد همه چيز دارد، آمده است. علامه در گفتار ششم نيز ضمن بيان مطالبى مانند ماه شعبان ميقات شهر الله، ملك و ملكوت در گنجينه سر انسان، در بخش «به انتظار چه وقت و به اميد چه كسى نشسته‌ايد»، مى‌گويند: «روزگار كه بگذشت و ايام جوانى و كامرانى و باليدن به زخارف نيوى و مقامات اعتبارى به‌سرآمد و اگر تقسيم همه به شود، به آقا و بنده، بيش از اين، بلكه تا اين اندازه هم نمى‌رسد».<ref>همان، ص58</ref>
در گفتار پنجم موضوعاتى همچون سكوت پسنديده، قرآن شفاى بيمارى‌ها و ملاك حق، سحر وقت مسافرت رهروان، آن كس كه خدا دارد همه چيز دارد، آمده است. علامه در گفتار ششم نيز ضمن بيان مطالبى مانند ماه شعبان ميقات شهر الله، ملك و ملكوت در گنجينه سر انسان، در بخش «به انتظار چه وقت و به اميد چه كسى نشسته‌ايد»، مى‌گويند: «روزگار كه بگذشت و ايام جوانى و كامرانى و باليدن به زخارف نيوى و مقامات اعتبارى به‌سرآمد و اگر تقسيم همه به شود، به آقا و بنده، بيش از اين، بلكه تا اين اندازه هم نمى‌رسد».<ref>همان، ص58</ref>


در گفتار هفتم، از مهم‌ترين عناوين آن مى‌توان به «حكايت دچار شدن به وسوسه و شبهات» و «عجز از انطباق ظواهر شرع با مسائل عقلى اشاره كرد. علامه در بخش لطف الهى و رهایى از وسوسه مى‌فرمايد: «تنها چيزى كه من را از اين ورطه هولناك هلاك رهایى بخشيد، لطف الهى بود كه خويشتن را تلقين مى‌كردم به اينكه اگر امر داير شود بين نفهميدن و نرسيدن مثل تويى و بين نفهميدن و نرسيدن مثل معلم ثانى، ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و [[ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] و... آيا شخص مثل تو به نفهميدن و نرسيدن اولى است يا آن همه استوانه‌هاى معارف و همچنين خودم را به يك‌سو قرار مى‌دادم و اكابر ديگر علم را كه شاگردان بنام آن بزرگان بودند و نظاير آنان را به‌سوى ديگر و سپس همان مقايسه را پيش مى‌كشيدم و به خودم تلقين مى‌كردم...».<ref>همان، ص66 و 67</ref>
در گفتار هفتم، از مهم‌ترين عناوين آن مى‌توان به «حكايت دچار شدن به وسوسه و شبهات» و «عجز از انطباق ظواهر شرع با مسائل عقلى اشاره كرد. علامه در بخش لطف الهى و رهایى از وسوسه مى‌فرمايد: «تنها چيزى كه من را از اين ورطه هولناك هلاك رهایى بخشيد، لطف الهى بود كه خويشتن را تلقين مى‌كردم به اينكه اگر امر داير شود بين نفهميدن و نرسيدن مثل تويى و بين نفهميدن و نرسيدن مثل معلم ثانى، ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] و... آيا شخص مثل تو به نفهميدن و نرسيدن اولى است يا آن همه استوانه‌هاى معارف و همچنين خودم را به يك‌سو قرار مى‌دادم و اكابر ديگر علم را كه شاگردان بنام آن بزرگان بودند و نظاير آنان را به‌سوى ديگر و سپس همان مقايسه را پيش مى‌كشيدم و به خودم تلقين مى‌كردم...».<ref>همان، ص66 و 67</ref>


علامه در گفتارهاى هشتم تا يازدهم نيز به مباحث مهمى از جمله علم و عمل سازنده شخصيت، تأثير خاص شب و ويژگى‌هاى ثلث آخر شب، راز دختر يا پسر شدن فرزند، توبه قدم اول در سلوك، زيرك‌ترين مؤمن، معرفت نفس طريق معرفت رب، هيچ ذره‌اى غافل نيست، چرا آدمى غافل باشد، دستورالعمل‌هاى آيات آخر سوره فرقان، پرخورى دل را مى‌ميراند، محاسبه اعمال، مراقبه، تفكر، رياضيت در راه علم و عمل به شيوه شريعت، نعمت بيدارى و... پرداخته است.
علامه در گفتارهاى هشتم تا يازدهم نيز به مباحث مهمى از جمله علم و عمل سازنده شخصيت، تأثير خاص شب و ويژگى‌هاى ثلث آخر شب، راز دختر يا پسر شدن فرزند، توبه قدم اول در سلوك، زيرك‌ترين مؤمن، معرفت نفس طريق معرفت رب، هيچ ذره‌اى غافل نيست، چرا آدمى غافل باشد، دستورالعمل‌هاى آيات آخر سوره فرقان، پرخورى دل را مى‌ميراند، محاسبه اعمال، مراقبه، تفكر، رياضيت در راه علم و عمل به شيوه شريعت، نعمت بيدارى و... پرداخته است.