۱۰۴٬۶۸۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنخ' به 'ابن خ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنا' به 'ابن ا') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
مهمترين اثر [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]]، «سيرت جلالالدين مينكبرنى» است. وى، جوينى و جوزجانى، سه تن مورخى بودند كه در هنگام حمل مغول، در خراسان و ماوراءالنهر مىزيستند و بسيارى از وقايع اين دوران را شاهد بوده يا از افراد نزدیک به واقعه كسب اطلاع كردهاند. سيرت جلالالدين خوارزمشاه در حقيقت سرگذشت پسر سلطان محمد خوارزمشاه و شرح يازده سال از اين دوران؛ يعنى از آغاز حمل مغول تا مرگ سلطان جلالالدين، و خاطرات شخص [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] از رويدادهاى اين دوران است. در اين ميان، مؤلف در مواردى به سابقه بعضى از وقايع در دورههاى پيش از آن؛ يعنى زمان حكمرانى سلطان محمد اشاره نموده و اطلاعات ارزشمندى در اين خصوص عرضه كرده است. دقت مؤلف در ضبط وقايع، نزدیکى او به دربار سلطان جلالالدين، ارزيابىاش از وقايع، ديد انتقادى و نيز قلت آثار درخصوص حكومت خوارزمشاهيان، سبب شده است كه اثر او جايگاهى خاص در ميان منابع اين دوران به دست آورد. | مهمترين اثر [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]]، «سيرت جلالالدين مينكبرنى» است. وى، جوينى و جوزجانى، سه تن مورخى بودند كه در هنگام حمل مغول، در خراسان و ماوراءالنهر مىزيستند و بسيارى از وقايع اين دوران را شاهد بوده يا از افراد نزدیک به واقعه كسب اطلاع كردهاند. سيرت جلالالدين خوارزمشاه در حقيقت سرگذشت پسر سلطان محمد خوارزمشاه و شرح يازده سال از اين دوران؛ يعنى از آغاز حمل مغول تا مرگ سلطان جلالالدين، و خاطرات شخص [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] از رويدادهاى اين دوران است. در اين ميان، مؤلف در مواردى به سابقه بعضى از وقايع در دورههاى پيش از آن؛ يعنى زمان حكمرانى سلطان محمد اشاره نموده و اطلاعات ارزشمندى در اين خصوص عرضه كرده است. دقت مؤلف در ضبط وقايع، نزدیکى او به دربار سلطان جلالالدين، ارزيابىاش از وقايع، ديد انتقادى و نيز قلت آثار درخصوص حكومت خوارزمشاهيان، سبب شده است كه اثر او جايگاهى خاص در ميان منابع اين دوران به دست آورد. | ||
[[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در نگارش كتاب «سيرت جلالالدين» ظاهراً در آغاز قصد نوشتن يك تاريخ عمومى را داشت؛ ولى آن گونه كه خود اشاره كرده است با ديدن كتاب «الكامل» | [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در نگارش كتاب «سيرت جلالالدين» ظاهراً در آغاز قصد نوشتن يك تاريخ عمومى را داشت؛ ولى آن گونه كه خود اشاره كرده است با ديدن كتاب «الكامل» ابن اثير و دقت او در شرح رويدادها، به ويژه وقايع دور خوارزمشاهيان، تصميم گرفت فقط به شرح سرگذشت جلالالدين خوارزمشاه بسنده كند. وى تأكيد كرده كه در شرح اين رويدادها فقط آن وقايعى را نوشته كه ديده يا از اشخاص شاهدِ آنها شنيده است. بااين حال ظاهراً بخشى از كتاب سيرت جلالالدين او دربار منشأ مغولان و وقايع مربوط به چنگيزخان، از اين قاعده مستثناست؛ زيرا با اطلاعات موثق تاريخى چندان هماهنگى ندارد. ولى شرح رويدادهايى كه به نوعى مرتبط با زندگى [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] بوده، اين كتاب را به اثرى ارزشمند درباره دوره خوارزمشاهيان و زمان سلطان جلالالدين تبديل كرده است. | ||
انگيزههاى [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در نگارش كتاب سيرت جلالالدين خوارزمشاه را مىتوان به شرح زير بيان كرد: 1- شرح رويدادهاى سلسل خوارزمشاهيان با هدف عبرتآموزى و كسب تجربه براى خوانندگان. 2- گزارش وقايع دور سلطان جلالالدين به آن سبب كه توسط ديگر مورخان نگاشته نشده است؛ 3- نبود نويسندگان علاقهمند و توانمند براى نگارش رويدادهاى اين دوره. [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] وصف اين موقعيت را آن جا كه انگيز تاريخنويسى خود را بيان كرده، به روشنى آورده و نوشته است: «و تصدى اين تصنيف را من متعين گشتم بر مثال جمعى كه در كشتى نشينند، و به غواص نكباء كشتى در معرض غرق و فنا آيد و رفتار همه قرين بلا و رفيق عنا شوند و موج دريا او را تنها به ساحل اندازد. هر آينه جز وى، كسى شرح احوال كشتى در رفقا وى نتواند كردن. والا حقيقت است كه من مرد اين كار و حريف اين بازار نيستم»؛ 4- حضور [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در وقايع مهم دور سلطان جلالالدين. [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] به دليل مسئوليت مهمى كه داشته در اغلب سفرها و مأموريتها همراه سلطان بوده است. همچنين عموم فرامين و نامهها را او مىنوشت، به همين دليل مطلعترين فرد از اوضاع ادارى و سياسى دور سلطان جلالالدين محسوب مىشد. وجود اين اطلاعات انگيزه لازم را براى [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در خصوص ثبت اين اخبار فراهم آورده است. 5- توانايى [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در كتابت و انشا كه انگيز لازم را براى او به وجود آورده است. 6- و ظاهراً شرح رويدادهاى زندگى خود، زيرا [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در تاريخنگارى خويش، اغلب خاطرات خود را نگاشته است. به نوشت مينوى، مؤلف هر چند نيّت آن را نداشته است كه ترجم حال خويشتن را بنگارد، در دو اثرش آن قدر از خود سخن گفته است كه از خلال عباراتش بتوان وى را شناخت. | انگيزههاى [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در نگارش كتاب سيرت جلالالدين خوارزمشاه را مىتوان به شرح زير بيان كرد: 1- شرح رويدادهاى سلسل خوارزمشاهيان با هدف عبرتآموزى و كسب تجربه براى خوانندگان. 2- گزارش وقايع دور سلطان جلالالدين به آن سبب كه توسط ديگر مورخان نگاشته نشده است؛ 3- نبود نويسندگان علاقهمند و توانمند براى نگارش رويدادهاى اين دوره. [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] وصف اين موقعيت را آن جا كه انگيز تاريخنويسى خود را بيان كرده، به روشنى آورده و نوشته است: «و تصدى اين تصنيف را من متعين گشتم بر مثال جمعى كه در كشتى نشينند، و به غواص نكباء كشتى در معرض غرق و فنا آيد و رفتار همه قرين بلا و رفيق عنا شوند و موج دريا او را تنها به ساحل اندازد. هر آينه جز وى، كسى شرح احوال كشتى در رفقا وى نتواند كردن. والا حقيقت است كه من مرد اين كار و حريف اين بازار نيستم»؛ 4- حضور [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در وقايع مهم دور سلطان جلالالدين. [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] به دليل مسئوليت مهمى كه داشته در اغلب سفرها و مأموريتها همراه سلطان بوده است. همچنين عموم فرامين و نامهها را او مىنوشت، به همين دليل مطلعترين فرد از اوضاع ادارى و سياسى دور سلطان جلالالدين محسوب مىشد. وجود اين اطلاعات انگيزه لازم را براى [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در خصوص ثبت اين اخبار فراهم آورده است. 5- توانايى [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در كتابت و انشا كه انگيز لازم را براى او به وجود آورده است. 6- و ظاهراً شرح رويدادهاى زندگى خود، زيرا [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در تاريخنگارى خويش، اغلب خاطرات خود را نگاشته است. به نوشت مينوى، مؤلف هر چند نيّت آن را نداشته است كه ترجم حال خويشتن را بنگارد، در دو اثرش آن قدر از خود سخن گفته است كه از خلال عباراتش بتوان وى را شناخت. |