۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنا' به 'ابن ا') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنش' به 'ابن ش') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" |[[ابن شهرآشوب، محمد بن علی| | | data-type="authorTeachers" |[[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]] | ||
تاجعلى اشرف بن اغر | تاجعلى اشرف بن اغر | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
پيشه پدر يحيى را برخى نجّارى نوشته و آوردهاند كه بر همه نجاران حلب مقدّم بود و در نسب وى نيز «ابن نجار» را افزودهاند و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابنحجر]] «صنعة النجارة» ضبط كرده است. | پيشه پدر يحيى را برخى نجّارى نوشته و آوردهاند كه بر همه نجاران حلب مقدّم بود و در نسب وى نيز «ابن نجار» را افزودهاند و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابنحجر]] «صنعة النجارة» ضبط كرده است. | ||
يحيى قرائت قرآن را نزد پدر آموخت و فقه امامیّه را از [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی| | يحيى قرائت قرآن را نزد پدر آموخت و فقه امامیّه را از [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]] فراگرفت و در اصول، قرائات، لغت و جز آنها دستى يافت و روايت ابوعمرو نافع را تجريد كرد. همچنين وى نزد تاجعلى اشرف بن اغر به تلمذ پرداخت و نهجالبلاغه و مقدارى از اشعار تاجعلى را نزد او خواند. ابن ابى طىّ شعر نيز مىگفت. وى، الملك الظاهر بن صلاحالدين را مدح گفت و در سلك شاعران و مقربان وى درآمد. او از 597ق به آموزش اطفال پرداخت و تصنيف و تأليف را پيشه خویش ساخت و روزى خود را از آن راه مىيافت. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] از وى به عنوان اديب حلبى ياد كرده و تاريخ او را تاريخ كبير خوانده است. | ||
[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] از ياقوت نقل مىكند كه ابن ابى طىّ تصنيف را دكان خویش و وسيله گذران معاش ساخته بود. وى به تصانيف ديگران دست مىبرد و با پس و پيش كردن و افزودن و كاستن مطالب كتب ديگران كه در آنها رنج برده بودند، نامى عجيب بر آنها مىنهاد و با کتابتى عالى عرضه مىكرد؛ اما به قول [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]]، دور نيست كه چون شیعیان ياقوت را به علت عقيده نادرستش نسبت به على(ع) -چنانكه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] ذكر مىكند- از سوريه گريزانده بودند، وى چنين تهمتها را بر ابن ابى طى وارد كرده است، بى آنكه از كتب مشخصى در این زمینه نام برده باشد. | [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] از ياقوت نقل مىكند كه ابن ابى طىّ تصنيف را دكان خویش و وسيله گذران معاش ساخته بود. وى به تصانيف ديگران دست مىبرد و با پس و پيش كردن و افزودن و كاستن مطالب كتب ديگران كه در آنها رنج برده بودند، نامى عجيب بر آنها مىنهاد و با کتابتى عالى عرضه مىكرد؛ اما به قول [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]]، دور نيست كه چون شیعیان ياقوت را به علت عقيده نادرستش نسبت به على(ع) -چنانكه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] ذكر مىكند- از سوريه گريزانده بودند، وى چنين تهمتها را بر ابن ابى طى وارد كرده است، بى آنكه از كتب مشخصى در این زمینه نام برده باشد. | ||
مهمترين اثر ابن ابىطىّ تاريخ بزرگ او به نام «معادن الذهب في تاريخ الملوك و الخلفاء و ذوى الرُّتب» است كه مورد استفاده مورخان پس از وى بهویژه ابنفرات و ابوشامه قرار گرفته و برگرفتههاى مهمى از آن در آثار این دو مورخ محفوظ مانده است. همچنين [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]، | مهمترين اثر ابن ابىطىّ تاريخ بزرگ او به نام «معادن الذهب في تاريخ الملوك و الخلفاء و ذوى الرُّتب» است كه مورد استفاده مورخان پس از وى بهویژه ابنفرات و ابوشامه قرار گرفته و برگرفتههاى مهمى از آن در آثار این دو مورخ محفوظ مانده است. همچنين [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]، ابن شحنه، راغب، صفدى و [[ذهبى]] از تاريخ او نقل و استفاده كردهاند. فصولى از معادن الذهب به حكومت صلاحالدين و فرزندش الظّاهر اختصاص داشته و نيز داراى اطلاعات با ارزشى درباره تاريخ شام، جنگهاى صليبى، تاريخ ایران، مصر و عراق بوده است. در همین مأخذ به شيوهاى از معادن سخن رفته كه گویا اصل کتاب در دسترس نویسنده آن بوده، اما وجود نسخهاى از آن محقق نشده است. | ||
==آثار== | ==آثار== |