ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'علامه حلى' به 'علامه حلى'
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
جز (جایگزینی متن - 'علامه حلى' به 'علامه حلى')
خط ۴۸: خط ۴۸:
در 642ق در نخستين يورش‌هاى مغول به بغداد كه سپاه عباسى به فرماندهى شرف‌الدين اقبال شرابى سپهسالار مستعصم بالله سپاه مغول را شكست داد، ابن ابى الحديد پيروزى سپاه بغداد را نتيجه تدبير ابن علقمى دانست و قصيده‌اى در تهينت و ستايش وى سرود كه ابياتى از آن در شرح نهج البلاغه ثبت است. وى ابتدا کتابت دارالتشريفات را برعهده داشت. در 629ق به کتابت خزانه منصوب شد و مدتى بعد كاتب ديوان گرديد. در صفر 642ق به عنوان ناظر حلّه تعيين شد. سپس «خواجه» امير علاءالدين طَبّرْس گرديد و پس از آن، ناظر بيمارستان عضدى و سرانجام ناظر کتابخانه‌هاى بغداد شد.
در 642ق در نخستين يورش‌هاى مغول به بغداد كه سپاه عباسى به فرماندهى شرف‌الدين اقبال شرابى سپهسالار مستعصم بالله سپاه مغول را شكست داد، ابن ابى الحديد پيروزى سپاه بغداد را نتيجه تدبير ابن علقمى دانست و قصيده‌اى در تهينت و ستايش وى سرود كه ابياتى از آن در شرح نهج البلاغه ثبت است. وى ابتدا کتابت دارالتشريفات را برعهده داشت. در 629ق به کتابت خزانه منصوب شد و مدتى بعد كاتب ديوان گرديد. در صفر 642ق به عنوان ناظر حلّه تعيين شد. سپس «خواجه» امير علاءالدين طَبّرْس گرديد و پس از آن، ناظر بيمارستان عضدى و سرانجام ناظر کتابخانه‌هاى بغداد شد.


وى در شعر طبعى رسا داشت و در انواع مضامين شعر مى‌گفت؛ ولى مناجات و اشعار عرفانى او مشهورتر است. اطلاعات او درباره تاريخ صدر اسلام نيز گسترده بود. علامه حلى از پدر خود و او از ابن ابى الحديد روايت كرده‌اند. وى در اصول معتزلى و در فروع شافعى بود و گفته شده است كه مشربى ميان تسنن و تشيع برگزيده بود. در مباحث عقيدتى خود در شرح نهج البلاغه به موافقت با جاحظ تصريح دارد؛ به همين لحاظ او را معتزلى جاحظى شمرده‌اند.
وى در شعر طبعى رسا داشت و در انواع مضامين شعر مى‌گفت؛ ولى مناجات و اشعار عرفانى او مشهورتر است. اطلاعات او درباره تاريخ صدر اسلام نيز گسترده بود. [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] از پدر خود و او از ابن ابى الحديد روايت كرده‌اند. وى در اصول معتزلى و در فروع شافعى بود و گفته شده است كه مشربى ميان تسنن و تشيع برگزيده بود. در مباحث عقيدتى خود در شرح نهج البلاغه به موافقت با جاحظ تصريح دارد؛ به همين لحاظ او را معتزلى جاحظى شمرده‌اند.


بررسى شرح نهج‌البلاغه او نشان مى‌دهد كه برخلاف نظر [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كه وى را شيعى غالى شمرده است، مى‌توان او را معتزلى معتدلى دانست. او در آغاز کتابش، اتفاق همه شيوخ معتزلى خود (متقدمان، متأخران، بصريان و بغداديان) را بر صحت شرعى بيعت با ابوبكر نقل مى‌كند و تصريح مى‌نمايد كه از رسول خدا(ص) نصّى بر آن بيعت وارد نشده، بلكه تنها انتخاب مردم كه هم به اجماع و هم به غيراجماع راه تعيين پيشوا شمرده شده، موجب صحت آن است، اما ابن ابى الحديد به پيروى از مكتب معتزله بغداد، على(ع) را افضل از خلفاى سه گانه مى‌داند و تصريح مى‌كند كه آن حضرت هم در كثرت ثواب و هم در فضيل و خصال حميده، از ديگران افضل است. ليكن به عقيده وى افضليت امام ضرورى نيست و در خطبه آغاز کتاب در همين معنى گفته است: سپاس خداوندى را كه مفضول را بر افضل مقدم داشت.
بررسى شرح نهج‌البلاغه او نشان مى‌دهد كه برخلاف نظر [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كه وى را شيعى غالى شمرده است، مى‌توان او را معتزلى معتدلى دانست. او در آغاز کتابش، اتفاق همه شيوخ معتزلى خود (متقدمان، متأخران، بصريان و بغداديان) را بر صحت شرعى بيعت با ابوبكر نقل مى‌كند و تصريح مى‌نمايد كه از رسول خدا(ص) نصّى بر آن بيعت وارد نشده، بلكه تنها انتخاب مردم كه هم به اجماع و هم به غيراجماع راه تعيين پيشوا شمرده شده، موجب صحت آن است، اما ابن ابى الحديد به پيروى از مكتب معتزله بغداد، على(ع) را افضل از خلفاى سه گانه مى‌داند و تصريح مى‌كند كه آن حضرت هم در كثرت ثواب و هم در فضيل و خصال حميده، از ديگران افضل است. ليكن به عقيده وى افضليت امام ضرورى نيست و در خطبه آغاز کتاب در همين معنى گفته است: سپاس خداوندى را كه مفضول را بر افضل مقدم داشت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش