مدخل إلی کتابي عبدالقاهر الجرجاني: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}


'''مدخل الی کتابی عبدالقاهر جرجانی'''، نوشتۀ محمد محمد ابوموسی(1937م) استاد بلاغت مصری است که موضوع آن درآمدی در بارۀ دو کتاب عبدالقادر جرجانی(474ق–405ق)ایرانی زبان‌شناس و ادیب در زبان عربی در سدهٔ پنجم هجری و از نخستین پایه‌گذاران علم معانی و بیان است. کتاب اسرارالبلاغه، مشتمل‌ بر مطالبی‌ از قبیل‌ تشبیه‌ و استعاره‌، که‌ بعدها نام‌ علم‌ بیان‌ به‌ خود گرفت‌ و کتاب دلائل‌ الاعجاز، مشتمل‌ بر مباحثی‌ از قبیل‌ فصل‌ و وصل‌ و قصر و اختصاص‌، که‌ بعدها نام‌ علم‌ معانی‌ به‌ خود گرفت‌.
'''مدخل الی کتابی عبدالقاهر جرجانی'''، نوشتۀ محمد محمد ابوموسی(1937م) استاد بلاغت مصری است که موضوع آن درآمدی در بارۀ دو کتاب اسرارالبلاغه و دلائل‌ الاعجاز عبدالقادر جرجانی(474ق–405ق) ایرانی زبان‌شناس و ادیب زبان عربی در سدهٔ پنجم هجری و از نخستین پایه‌گذاران علم معانی و بیان است.


ابوموسی کتاب اسرار البلاغة را مقدمه‌ای برای دلائل الإعجاز می‌داند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 56</ref>‏او بر آن است تا چگونگی اندیشۀ علمی جرجانی را کشف کند و خواسته است مسائلی را شرح دهد که در بیان علمای متأخر علم بلاغت نیامده است. برای این کار، به شناساندن مصادر عبدالقادر و اینکه او چگونه دانش خود را از این مصادر بیرون می‌کشیده، پرداخته است. ازاین‌رو، ارتباط قویی را میان دانش جرجانی با میراث علمی جاحظ برقرار می‌داند و می‌گوید: جرجانی در دو کتابش عمدا به شرح کلام جاحظ می‌پرداخته و در کنار آن از دانش خلیل و سیبویه بهره می‌گرفته است چراکه، سیبویه دانای به دانش نحو بوده و جاحظ چیره به علم بلاغت است.<ref>ر.ک: همان، ص 34</ref>
کتاب اسرارالبلاغه، مشتمل‌ بر مطالبی‌ از قبیل‌ تشبیه‌ و استعاره‌، که‌ بعدها نام‌ علم‌ بیان‌ به‌ خود گرفت‌ و کتاب دلائل‌ الاعجاز، مشتمل‌ بر مباحثی‌ از قبیل‌ فصل‌ و وصل‌ و قصر و اختصاص‌، که‌ بعدها نام‌ علم‌ معانی‌ به‌ خود گرفت‌.  


مصنف عبدالقادر را واضع راهی برای تحلیل لغت می‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص 52</ref>‏از نوآوری های جرجانی این است که وی نخستین کسی است که  تمثیل را از تشبیه جدا کرده و آن را زیرمجموعۀ تشبیه و در برابر تشبیه صریح قرار داده است.<ref>ر.ک: همان، ص 374</ref>‏یا اینکه، وی به سرقات ادبی -انواع اقتباس‌ها و عاریت گرفتن‌های شاعران و نویسندگان- توجه داشته است.<ref>ر.ک: همان، ص 105</ref>‏ البته، او مسایل بلاغت را با ترتیب و نظام بشایستگی انجام نداده از این رو خطیب رازی دو کتاب وی را با فهرست‌بندی مطلوبی با عنوان نهایة الإیجاز خلاصه کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص 93</ref>‏   
ابوموسی کتاب اسرار البلاغة را مقدمه‌ای برای دلائل الإعجاز می‌داند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 56</ref>‏او بر آن است تا چگونگی اندیشۀ علمی جرجانی را کشف کند و خواسته است مسائلی را شرح دهد که در بیان علمای متأخر علم بلاغت نیامده است. برای این کار، به شناساندن مصادر عبدالقادر و اینکه او چگونه دانش خود را از این مصادر بیرون می‌کشیده، پرداخته است. ازاین‌رو، ارتباط قویی را میان دانش جرجانی با میراث علمی جاحظ برقرار می‌داند و می‌گوید: جرجانی در دو کتاب خود عمدا به شرح کلام جاحظ می‌پرداخته و در کنار آن از دانش خلیل و سیبویه بهره می‌گرفته است چراکه، سیبویه دانای به دانش نحو بوده و جاحظ چیره به علم بلاغت است.<ref>ر.ک: همان، ص 34</ref>
 
مصنف عبدالقادر را واضع راهی برای تحلیل لغت می‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص 52</ref>‏از نوآوری های جرجانی این است که وی نخستین کسی است که  تمثیل را از تشبیه جدا کرده و آن را زیرمجموعۀ تشبیه و در برابر تشبیه صریح قرار داده است.<ref>ر.ک: همان، ص 374</ref>‏یا اینکه، وی به سرقات ادبی -انواع اقتباس‌ها و عاریت گرفتن‌های شاعران و نویسندگان- توجه داشته است.<ref>ر.ک: همان، ص 105</ref>‏ البته خطیب رازی معتقد است عبدالقادر مسایل بلاغت را با ترتیب و نظام به‌شایستگی انجام نداده بدین‌جهت دو کتاب وی را با فهرست‌بندی مطلوبی با عنوان نهایة الإیجاز خلاصه کرده است؛ اما مصنف دلیل ترتیب جرجانی را توضیح می‌دهد .<ref>ر.ک: همان، ص 93</ref>‏   


==پانویس ==
==پانویس ==
۱٬۵۹۲

ویرایش