ألفیة إبن مالک في النحو و التصریف: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''ألفية ابن مالك في النحو و التصريف المسماة الخلاصة في النحو'''، اثر ابن مالک، ابوعبدالله جمال‌الدین محمد بن عبدالله بن مالک طایى جیانى (600-‌672ق)، خلاصه‌ای است در 1002 بیت از کتاب منظوم وی «الكافية الشافية» در علم نحو و صرف عربی.
'''ألفية ابن مالك في النحو و التصريف المسماة الخلاصة في النحو'''، اثر [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالک، ابوعبدالله جمال‌الدین محمد بن عبدالله بن مالک طایى جیانى]] (600-‌672ق)، خلاصه‌ای است در 1002 بیت از کتاب منظوم وی «الكافية الشافية» در علم نحو و صرف عربی.


در اهمیت این کتاب همین بس که ابن مالک شهرت خود را مدیون آن است<ref>ر.ک: فاتحی‌نژاد، عنایت‌الله، ج4، ص569</ref>.
در اهمیت این کتاب همین بس که [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالک]] شهرت خود را مدیون آن است<ref>ر.ک: فاتحی‌نژاد، عنایت‌الله، ج4، ص569</ref>.


ابن مالک این کتاب را در ۷۱ باب و بر اساس الفیه ابن معطی در حماه تألیف کرده و به فرزندش تقی‌الدین محمد معروف به اسد و به روایتی به شیخ شرف‌الدین بارزی حموی تقدیم داشته است. کتاب با «باب الکلام و مایتألف منه» آغاز می‌شود و با باب «الادغام» پایان می‌یابد<ref>همان</ref>.
[[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالک]] این کتاب را در ۷۱ باب و بر اساس الفیه ابن معطی در حماه تألیف کرده و به فرزندش تقی‌الدین محمد معروف به اسد و به روایتی به شیخ [[ابن بارزی، هبةالله بن عبدالرحیم|شرف‌الدین بارزی حموی]] تقدیم داشته است. کتاب با «باب الکلام و مایتألف منه» آغاز می‌شود و با باب «الادغام» پایان می‌یابد<ref>همان</ref>.


ابن مالک در مقدمه کتاب، ابن معطی را ستوده، اما کار خود را برتر از کار او دانسته است. با این حال، برخی معتقدند الفیه ابن مالک، اثر ابن معطی را از یادها نبرده و شرح‌های فراوانی که برای آن نوشته شده، موجب بقای آن شده است<ref>ر.ک: فرزانه، بابک، ج10، ص69</ref>.
[[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالک]] در مقدمه کتاب، ابن معطی را ستوده، اما کار خود را برتر از کار او دانسته است. با این حال، برخی معتقدند الفیه [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالک]]، اثر ابن معطی را از یادها نبرده و شرح‌های فراوانی که برای آن نوشته شده، موجب بقای آن شده است<ref>ر.ک: فرزانه، بابک، ج10، ص69</ref>.


گرچه ابن مالک در کتاب حاضر، مواد کهن دستوری را با شیوه‌ای نوین ارائه نکرده است، اما هم معاصران وی و هم دانشمندان قرن‌های بعد، با شگفتی به کار او نگریسته و آن را محور اساسی آموزش‌های خود قرار داده‌اند و بدین‌سان، الفیه ابن مالک، در زمره معتبرترین کتاب‌های دستوری، شناخته شده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
گرچه [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالک]] در کتاب حاضر، مواد کهن دستوری را با شیوه‌ای نوین ارائه نکرده است، اما هم معاصران وی و هم دانشمندان قرن‌های بعد، با شگفتی به کار او نگریسته و آن را محور اساسی آموزش‌های خود قرار داده‌اند و بدین‌سان، الفیه [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالک]]، در زمره معتبرترین کتاب‌های دستوری، شناخته شده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


این کتاب، با همه اهمیت آن، دشواری‌هایی نیز داشت که سبب شد شرح‌های مختصر و طولانی بسیاری بر آن نوشته شود<ref>ر.ک: همان</ref> و افراط در ایجاز که طبیعت اینگونه منظومه‌هاست، پیچیدگی‌هایی را در مطالب این کتاب پدید آورد، ازاین‌رو علاوه بر خود مؤلف و فرزندش بدرالدین، بسیاری از معاصران وی و نیز نحویان پس از او به شرح آن پرداخته‌اند<ref>ر.ک: فاتحی‌نژاد، عنایت‌الله، ج4، ص569</ref>. سپس، حاشیه‌نویسانی چون ابن جماعه (متوفی 819ق)، سینکی (متوفی 926ق)، ابن قاسم صباغ (متوفی 992ق)، مدابغی (متوفی 1170ق)، حنفی (متوفی 1181ق)، ضبان (متوفی 1206ق) و خضری (متوفی 1288ق)، به منظور تکمیل این شرح‌ها، بر آنها حاشیه نوشتند و عقیده خود را درباره ابیات مبهم آن، بیان داشتند. از سوی دیگر، کسانی چون محمود بن احمد عینی (متوفی 855ق)، شواهد الفیه و شروح آن را شرح و تفسیر کردند و برخی چون خالد بن عبدالله ازهری (متوفی 905ق)، به اینهمه اکتفا نکرده و یکایک ابیات الفیه را ترکیب کردند. از میان شروح الفیه شرح سیوطی در زمزه کتاب‌های درسی است و طلاب علوم دینی به آن می‌پردازند<ref>ر.ک: فرزانه، بابک، ج10، ص70-69</ref> که تمامی این امور، نشان از اهمیت ویژه این کتاب ارزشمند دارد.
این کتاب، با همه اهمیت آن، دشواری‌هایی نیز داشت که سبب شد شرح‌های مختصر و طولانی بسیاری بر آن نوشته شود<ref>ر.ک: همان</ref> و افراط در ایجاز که طبیعت اینگونه منظومه‌هاست، پیچیدگی‌هایی را در مطالب این کتاب پدید آورد، ازاین‌رو علاوه بر خود مؤلف و فرزندش بدرالدین، بسیاری از معاصران وی و نیز نحویان پس از او به شرح آن پرداخته‌اند<ref>ر.ک: فاتحی‌نژاد، عنایت‌الله، ج4، ص569</ref>. سپس، حاشیه‌نویسانی چون ابن جماعه (متوفی 819ق)، سینکی (متوفی 926ق)، ابن قاسم صباغ (متوفی 992ق)، مدابغی (متوفی 1170ق)، حنفی (متوفی 1181ق)، ضبان (متوفی 1206ق) و خضری (متوفی 1288ق)، به منظور تکمیل این شرح‌ها، بر آنها حاشیه نوشتند و عقیده خود را درباره ابیات مبهم آن، بیان داشتند. از سوی دیگر، کسانی چون محمود بن احمد عینی (متوفی 855ق)، شواهد الفیه و شروح آن را شرح و تفسیر کردند و برخی چون خالد بن عبدالله ازهری (متوفی 905ق)، به اینهمه اکتفا نکرده و یکایک ابیات الفیه را ترکیب کردند. از میان شروح الفیه شرح سیوطی در زمزه کتاب‌های درسی است و طلاب علوم دینی به آن می‌پردازند<ref>ر.ک: فرزانه، بابک، ج10، ص70-69</ref> که تمامی این امور، نشان از اهمیت ویژه این کتاب ارزشمند دارد.