۱٬۸۱۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''رجال الطوسی'''، اثر ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، معروف به شیخ طوسی (متوفی 460ق) کتابی است پیرامون راویان حدیث به زبان عربی که در قرن پنجم هجری، نوشته شده است. | '''رجال الطوسی'''، اثر ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، معروف به شیخ طوسی (متوفی 460ق) کتابی است پیرامون راویان حدیث به زبان عربی که در قرن پنجم هجری، نوشته شده است. | ||
شیخ طوسی این کتاب را به درخواست مکرر یکی از عالمان معاصرش، تألیف کرده است<ref>رحمانستایش، محمدکاظم، ص88</ref>. | شیخ طوسی این کتاب را به درخواست مکرر یکی از عالمان معاصرش، تألیف کرده است<ref>رحمانستایش، محمدکاظم، ص88</ref>. | ||
| خط ۳۳: | خط ۳۱: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
دو مقدمه از محقق و مؤلف آغازگر مطالب بوده و ساختار کتاب، بر اساس شیوه طبقاتنگاری تنظیم شده است. بر پایه این شیوه، یک باب به اصحاب پیامبر(ص) اختصاص یافته و یازده باب دیگر، اصحاب امام علی(ع) تا امام عسکری(ع) را معرفی کرده است و باب سیزدهم، به راویانی که در عصر ائمه(ع) بودهاند اما از ایشان روایت نکردهاند و یا | دو مقدمه از محقق و مؤلف آغازگر مطالب بوده و ساختار کتاب، بر اساس شیوه طبقاتنگاری تنظیم شده است. بر پایه این شیوه، یک باب به اصحاب پیامبر(ص) اختصاص یافته و یازده باب دیگر، اصحاب امام علی(ع) تا امام عسکری(ع) را معرفی کرده است و باب سیزدهم، به راویانی که در عصر ائمه(ع) بودهاند اما از ایشان روایت نکردهاند و یا کسانی که در آن بودهاند، اختصاص یافته است. بنابراین، کتاب در سیزده باب تنظیم شده است<ref>ر. ک: رحمانستایش، محمدکاظم، ص82</ref>. | ||
در هر یک از بابها که به معرفی اصحاب ائمه اختصاص دارد، ترتیب الفبایی (حروف معجم) در اسامی رعایت شده است. جامعیت و کمال این کار، مورد توجه شیخ طوسی بوده است، یعنی راویان هر معصوم(ع) را در حد توان پیگیری کرده است، اگرچه تصریح میکند که نمیتوانم به صورت کامل این جامعیت را تضمین کنم؛ چه آنکه تعدا راویان، بسیار است و در مناطق مختلف از شرق تا غرب پراکندهاند. لکن به هر حال وی تمامی تلاش خود را در معرفی آنان به کار گرفته است<ref>همان</ref>. | در هر یک از بابها که به معرفی اصحاب ائمه اختصاص دارد، ترتیب الفبایی (حروف معجم) در اسامی رعایت شده است. جامعیت و کمال این کار، مورد توجه شیخ طوسی بوده است، یعنی راویان هر معصوم(ع) را در حد توان پیگیری کرده است، اگرچه تصریح میکند که نمیتوانم به صورت کامل این جامعیت را تضمین کنم؛ چه آنکه تعدا راویان، بسیار است و در مناطق مختلف از شرق تا غرب پراکندهاند. لکن به هر حال وی تمامی تلاش خود را در معرفی آنان به کار گرفته است<ref>همان</ref>. | ||
| خط ۴۵: | خط ۴۳: | ||
تنها در باب اصحاب امام صادق(ع) بابی با عنوان «باب من لم یسم» ترتیب یافته است که در آن، نام کسانی ذکر شده که از امام صادق(ع) روایت نقل کردهاند، لکن نامشان معلوم نیست، مثل «الغلام الذی اعتقه» آمده است<ref>همان</ref>. | تنها در باب اصحاب امام صادق(ع) بابی با عنوان «باب من لم یسم» ترتیب یافته است که در آن، نام کسانی ذکر شده که از امام صادق(ع) روایت نقل کردهاند، لکن نامشان معلوم نیست، مثل «الغلام الذی اعتقه» آمده است<ref>همان</ref>. | ||
در ترتیب الفبایی این کتاب، تذکر دو نکته لازم است: اولا، حرف «واو» در تمامی موارد بر «ها» مقدم شده است. ثانیا، در باب اصحاب امام صادق(ع) در هر یک از حروف الفبا، ابتدا اسامی همشکل کنار هم ذکر شده است، سپس در پایان هر یک از حروف الفبایی، دوباره برخی | در ترتیب الفبایی این کتاب، تذکر دو نکته لازم است: اولا، حرف «واو» در تمامی موارد بر «ها» مقدم شده است. ثانیا، در باب اصحاب امام صادق(ع) در هر یک از حروف الفبا، ابتدا اسامی همشکل کنار هم ذکر شده است، سپس در پایان هر یک از حروف الفبایی، دوباره برخی اسامی- به صورت نادر- ذکر شدهاند. این نکته خود راهی است برای شناخت مطالب کتاب ابن عقده از اضافات شیخ طوسی و استدراکات او بر رجال ابن عقده. مثلا در حرف باء، تعداد زیادی «بشر» نام ابتدا ذکر شده و سپس، در اواخر حرف باء دوباره نام «بشر» به چشم میخورد که چنین موردی، از استدراکات محسوب میشود<ref>همان</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه محقق، زندگینامه مفصلی از شیخ طوسی، ارائه (مقدمه محقق، ص3- 128) در مقدمه نویسنده، به برخی از خصوصیات ساختاری کتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه نویسنده، ص2</ref>. | در مقدمه محقق، زندگینامه مفصلی از شیخ طوسی، ارائه (مقدمه محقق، ص3- 128) و در مقدمه نویسنده، به برخی از خصوصیات ساختاری کتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه نویسنده، ص2</ref>. | ||
میتوان خصوصیات محتوایی کتاب را در مؤلفههای زیر، خلاصه نمود: | میتوان خصوصیات محتوایی کتاب را در مؤلفههای زیر، خلاصه نمود: | ||
الف) میزان اطلاعات رجالی؛ شیخ طوسی در تألیف این کتاب، به طور خاص در 12 باب، نخست تنها در مقام نام بردن راویان مستقیم ائمه(ع) و تعیین طبقه آنها بر اساس اصحاب پیامبر(ص) و ائمه(ع) است و در باب 13، | الف) میزان اطلاعات رجالی؛ شیخ طوسی در تألیف این کتاب، به طور خاص در 12 باب، نخست تنها در مقام نام بردن راویان مستقیم ائمه(ع) و تعیین طبقه آنها بر اساس اصحاب پیامبر(ص) و ائمه(ع) است و در باب 13، راویانی را نام برده که یا اصلا در عصر ائمه(ع) نبودهاند و یا قابلیت تحمل حدیث را نداشتهاند یا به دلیلی، با آنکه در عصر ائمه(ع) بودند، اما از امام معصوم(ع)، روایتی نشنیدهاند. یعنی به طور کلی، او به دنبال بیان وثاقت یا ضعف یا صاحب کتاب بودن راوی و... نبوده است. این جهتگیری محتوایی در مقدمهای که شیخ بر کتاب نوشته نیز بیان شده است. وی در مقدمه، تصریح کرده که اهتمام بر جمعآوری راویان از پیامبر(ص) و ائمه(ع) دارد و هیچ ملاک و معیار دیگری را مورد توجه قرار نداده است<ref>متن کتاب، ص86</ref>. | ||
با وجود این، در مورد برخی روات، اطلاعاتی غیر از صحابه امام بودن راوی و طبقه او ارائه شده است. توثیق و تضعیف و برخی اطلاعات تاریخی از این دست، اطلاعات است. در این راستا تا اصحاب امام باقر(ع) الفاظ معمول و متداول توثیق یا تضعیف دیده نمیشود، بلکه مدحهایی چون «الأرکان الأربعه» و «مستقیم» و «فاضل» و ذمهایی چون «خارجی ملعون»، «لحق بمعاویه»، «مجهول»، «کان مع معاویه یوم صفین» استفاده شده است و استفاده از الفاظ متداول و صریح در جرح و تعدیل، مثل «ثقه» و «ضعیف» در باب اصحاب امام باقر(ع) و اصحاب امام صادق(ع) آغاز شده و از اصحاب امام کاظم(ع) تا آخر کتاب رو به فزونی نهاده است<ref>همان، ص86- 87</ref>. | با وجود این، در مورد برخی روات، اطلاعاتی غیر از صحابه امام بودن راوی و طبقه او ارائه شده است. توثیق و تضعیف و برخی اطلاعات تاریخی از این دست، اطلاعات است. در این راستا تا اصحاب امام باقر(ع) الفاظ معمول و متداول توثیق یا تضعیف دیده نمیشود، بلکه مدحهایی چون «الأرکان الأربعه» و «مستقیم» و «فاضل» و ذمهایی چون «خارجی ملعون»، «لحق بمعاویه»، «مجهول»، «کان مع معاویه یوم صفین» استفاده شده است و استفاده از الفاظ متداول و صریح در جرح و تعدیل، مثل «ثقه» و «ضعیف» در باب اصحاب امام باقر(ع) و اصحاب امام صادق(ع) آغاز شده و از اصحاب امام کاظم(ع) تا آخر کتاب رو به فزونی نهاده است<ref>همان، ص86- 87</ref>. | ||