۱۹٬۶۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
| خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''آموزش و دانش در ایران'''، تألیف ذبیحالله صفا، گذرى است کوتاه بر تاریخ آموزش و دانش در ایران. | '''آموزش و دانش در ایران'''، تألیف ذبیحالله صفا، گذرى است کوتاه بر تاریخ آموزش و دانش در ایران. نگارنده از دانش، تنها علوم عقلى را خواسته و آنها را شرح کرده است. | ||
مطالب کتاب در دو بخش کلى گرد آمده است. | مطالب کتاب در دو بخش کلى گرد آمده است. در بخش نخست به اختصار از تاریخ آموزشگاهها و آموزشها در ایران سخن رفته است و در بخش دوم که کوتاهتر افتاده است، نظرى شده بر سیر دانش در ایران. | ||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
پس از این به مدارس ایران از آغاز تا پایان عهد قاجار مىپردازد و یادآور مىشود که در میان ملل مسلمان، ایرانیان پیش از همه مدرسه ساختند؛بمثل، در خراسان(قرن چهارم)مدارسى بوده است. نیز از مدرسههایى در طابران، توس و نیشابور یاد مىکند و برخى از آنها را نام مىبرد و بانیان ساخت آنها را معرفى مىکند و نتیجه مىگیرد که پیش از نظامیهسازى، در ایران مدرسهها وجود داشته است. آنگاه به نظامیهها مىپردازد و از بانى، برخى از مدارس و شاگردان بنام، سال ساخت و چگونگى ادارۀ نظامیه بغداد مىگوید و یادآور مىشود که با ایجاد نظامیه در بغداد نهضت مدرسهسازى در جهان اسلام جان گرفت و تا حمله مغول(616 هجرى)ادامه داشت. با حمله مغول بازار دانش از رونق افتاد با این حال در اوایل عهد مغول که هنوز انحطاط بخوبى آشکار نشده بود برخى مدارس به کار خود ادامه دادند و حتى مدارس تازهاى ساخته شد که برخى از آنها را نام مىبرد و اشاره مىکند که ویرانى و کشتنها و سوختنهاى مغولان با خونریزیهاى تیمور لنگ به اوج رسید و این موضع تا تشکیل دولت صفوى همچنان باقى بود. سپس مىافزاید در عهد صفویان و افشاریان و زندیان، مدارس بسیار ساخته شد و برخى از آنها را نام مىبرد و اندکى به شرح آنها مىپردازد. آنگاه به مکتبها نظر مىکند و مىگوید:از مکتب، در کتب ادب و تاریخ اطلاعات فراوان در دست است و مکتبها با حمله مغول از میان نرفتند. گونهاى از مکتب، گذشته از محل آموزش، مهدکودک نیز بوده است و مربیانى داشته است که از فرزندان یتیم پرستارى مىکردند. | پس از این به مدارس ایران از آغاز تا پایان عهد قاجار مىپردازد و یادآور مىشود که در میان ملل مسلمان، ایرانیان پیش از همه مدرسه ساختند؛بمثل، در خراسان(قرن چهارم)مدارسى بوده است. نیز از مدرسههایى در طابران، توس و نیشابور یاد مىکند و برخى از آنها را نام مىبرد و بانیان ساخت آنها را معرفى مىکند و نتیجه مىگیرد که پیش از نظامیهسازى، در ایران مدرسهها وجود داشته است. آنگاه به نظامیهها مىپردازد و از بانى، برخى از مدارس و شاگردان بنام، سال ساخت و چگونگى ادارۀ نظامیه بغداد مىگوید و یادآور مىشود که با ایجاد نظامیه در بغداد نهضت مدرسهسازى در جهان اسلام جان گرفت و تا حمله مغول(616 هجرى)ادامه داشت. با حمله مغول بازار دانش از رونق افتاد با این حال در اوایل عهد مغول که هنوز انحطاط بخوبى آشکار نشده بود برخى مدارس به کار خود ادامه دادند و حتى مدارس تازهاى ساخته شد که برخى از آنها را نام مىبرد و اشاره مىکند که ویرانى و کشتنها و سوختنهاى مغولان با خونریزیهاى تیمور لنگ به اوج رسید و این موضع تا تشکیل دولت صفوى همچنان باقى بود. سپس مىافزاید در عهد صفویان و افشاریان و زندیان، مدارس بسیار ساخته شد و برخى از آنها را نام مىبرد و اندکى به شرح آنها مىپردازد. آنگاه به مکتبها نظر مىکند و مىگوید:از مکتب، در کتب ادب و تاریخ اطلاعات فراوان در دست است و مکتبها با حمله مغول از میان نرفتند. گونهاى از مکتب، گذشته از محل آموزش، مهدکودک نیز بوده است و مربیانى داشته است که از فرزندان یتیم پرستارى مىکردند. | ||
فراز بعدى سخن، دربارۀ سازمان آموزشى و شیوۀ آموزش است و در آن، ابتدا از تربیت کودک و طرز تدریس در مکتبها مىگوید و مواد آموزشى مکتبها را یاد مىکند. | فراز بعدى سخن، دربارۀ سازمان آموزشى و شیوۀ آموزش است و در آن، ابتدا از تربیت کودک و طرز تدریس در مکتبها مىگوید و مواد آموزشى مکتبها را یاد مىکند. | ||
آنگاه به مدارس و سازمان آنها مىپردازد و از شیوههاى تدریس، آداب معلمان، تدریس مدرسان و وظایف آموزشى معیدان، وجود کتابخانه در نظام آموزشى، مواد درسى، ترتیب مواد درسى و رواج کتابها و متون درسى خاص یاد مىکند و سبب استفاده از کتابهاى معین درسى را بازمىشکافد و به هدف تحصیل مىرسد و از روابط مدرسان و محصلان و حقوق هریک نسبت به دیگرى مىگوید و وظایف خصوصى طلاب را مىآورد. | آنگاه به مدارس و سازمان آنها مىپردازد و از شیوههاى تدریس، آداب معلمان، تدریس مدرسان و وظایف آموزشى معیدان، وجود کتابخانه در نظام آموزشى، مواد درسى، ترتیب مواد درسى و رواج کتابها و متون درسى خاص یاد مىکند و سبب استفاده از کتابهاى معین درسى را بازمىشکافد و به هدف تحصیل مىرسد و از روابط مدرسان و محصلان و حقوق هریک نسبت به دیگرى مىگوید و وظایف خصوصى طلاب را مىآورد. | ||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
پس از این به نهضت علمى عهد انوشیروان مىپردازد و یادآور مىشود که انوشیروان بنابر نقل آکاثیاس فلسفه آموخته بود به عالمان و حکیمان و مترجمان و ادیبان توجهى خاص داشت و هریک را به کارى گماشت. | پس از این به نهضت علمى عهد انوشیروان مىپردازد و یادآور مىشود که انوشیروان بنابر نقل آکاثیاس فلسفه آموخته بود به عالمان و حکیمان و مترجمان و ادیبان توجهى خاص داشت و هریک را به کارى گماشت. در روزگار او هفت تن از دانشمندان مشهور نوافلاطونى یونان به دولتش پناهنده شدند و او آنها را بگرمى پذیرفت. | ||
ایرانیان در ترجمه و نقل علوم در تمدن اسلامى نقشى بسزا دارند. در زمان منصور دوانیقى(136-158 هجرى)، ترجمه و نقل آثار علمى به زبان عربى آغاز شد و تا اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم ادامه یافت. منابع مهم مترجمان دورۀ اسلامى بیشتر آثار علمى به زبانهاى پهلوى، یونانى، هندى و قبطى بوده است. جورجیس پسر بختیشوع، ابن مقفع، نوبخت اهوازى و پسرش ابو سهل خرشاذماه، عمر بن فرّخان طبرى، ابراهیم فزارى و پسرش محمد از مترجمان بزرگ علوم به زبان عربىاند. | ایرانیان در ترجمه و نقل علوم در تمدن اسلامى نقشى بسزا دارند. در زمان منصور دوانیقى(136-158 هجرى)، ترجمه و نقل آثار علمى به زبان عربى آغاز شد و تا اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم ادامه یافت. منابع مهم مترجمان دورۀ اسلامى بیشتر آثار علمى به زبانهاى پهلوى، یونانى، هندى و قبطى بوده است. جورجیس پسر بختیشوع، ابن مقفع، نوبخت اهوازى و پسرش ابو سهل خرشاذماه، عمر بن فرّخان طبرى، ابراهیم فزارى و پسرش محمد از مترجمان بزرگ علوم به زبان عربىاند. | ||
ویرایش