مبانى تربيت و اخلاق اسلامى: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}
   
   
 
'''مبانى تربيت و اخلاق اسلامى''' تالیف [[فایضی، علی|على فايضى]] و [[آشتیانی، محس|محسن آشتيانى]] با هدف کمک به سازندگى معنوى و اخلاقى جامعه است.آنچه در اين اثر آمده است، بازخورد تجربه هاى آموزشى و عملى چندين سالۀ مؤلفان است و برخى از مطالب آن براى نخستين بار مطرح مى‌شود و کوشش شده است مباحث آن با سرفصل هاى مصوب شوراى عالى انقلاب فرهنگى برابر باشد و کمتر نکته تربيتى و اخلاقى يافت مى‌شود که در اين کتاب بررسى نشده باشد.(ص 27).
مبانى تربيت و اخلاق اسلامى تالیف على فايضى و محسن آشتيانى با هدف کمک به سازندگى معنوى و اخلاقى جامعه است.آنچه در اين اثر آمده است، بازخورد تجربه هاى آموزشى و عملى چندين سالۀ مؤلفان است و برخى از مطالب آن براى نخستين بار مطرح مى‌شود و کوشش شده است مباحث آن با سرفصل هاى مصوب شوراى عالى انقلاب فرهنگى برابر باشد و کمتر نکته تربيتى و اخلاقى يافت مى‌شود که در اين کتاب بررسى نشده باشد.(ص 27).
مطالب کتاب در سه بخش چند فصلى گرد آمده است.در بخش اول از مبانى تربيت اسلامى ياد شده است.بخش دوم دربارۀ مبانى اخلاق اسلامى است و در بخش سوم در برخى از روش هاى تعليم و تربيت اسلامى کندوکاو شده است.
مطالب کتاب در سه بخش چند فصلى گرد آمده است.در بخش اول از مبانى تربيت اسلامى ياد شده است.بخش دوم دربارۀ مبانى اخلاق اسلامى است و در بخش سوم در برخى از روش هاى تعليم و تربيت اسلامى کندوکاو شده است.
بخش اول-مبانى تربيت اسلامى
بخش اول-مبانى تربيت اسلامى
خط ۵۶: خط ۵۵:
در فصل ششم، به روش عقلانى در تعليم و تربيت اسلامى نظر دارد و آن را از نگاه آيات و روايات، به کوتاهى بررسى مىکند.
در فصل ششم، به روش عقلانى در تعليم و تربيت اسلامى نظر دارد و آن را از نگاه آيات و روايات، به کوتاهى بررسى مىکند.
در فصل هفتم، از روش تذکر و نصيحت مى‌گويد و عوامل ششگانۀ مؤثر در موعظه و نصيحت را شرح مى‌دهد و به موانع تأثير موعظه مى‌پردازد و شرايط موعظه و نصيحت (الگو بودن موعظه‌گر و ناصح بودن او، بلاغت و فصاحت در موعظه، پندپذير بودن مخاطب)را بازمى‌شکافد و با بيان نکاتى در پند و اندرز به فصل بعدى مى‌رسد.
در فصل هفتم، از روش تذکر و نصيحت مى‌گويد و عوامل ششگانۀ مؤثر در موعظه و نصيحت را شرح مى‌دهد و به موانع تأثير موعظه مى‌پردازد و شرايط موعظه و نصيحت (الگو بودن موعظه‌گر و ناصح بودن او، بلاغت و فصاحت در موعظه، پندپذير بودن مخاطب)را بازمى‌شکافد و با بيان نکاتى در پند و اندرز به فصل بعدى مى‌رسد.
در فصل هشتم، از روش امر به معروف و نهى از منکر ياد مىکند و پس از بحث لغوى و اصطلاحى امر به معروف و نهى از منکر، از نظارت دائمى از نگاه قرآن مى‌گويد و آيات قرآن را دربارۀ امر به معروف و نهى از منکر به دو دسته تقسيم مىکند: 1)آنها که بيانکنندۀ نظاره‌گرى غيرتخصصى است؛ 2)آنها که بيان نظاره‌گرى تخصصى است.  
در فصل هشتم، از روش امر به معروف و نهى از منکر ياد مىکند و پس از بحث لغوى و اصطلاحى امر به معروف و نهى از منکر، از نظارت دائمى از نگاه قرآن مى‌گويد و آيات قرآن را دربارۀ امر به معروف و نهى از منکر به دو دسته تقسيم مىکند: 1) آنها که بيان کنندۀ نظاره‌گرى غيرتخصصى است؛ 2) آنها که بيان کننده نظاره‌گرى تخصصى است. آنگاه با شرح آنها به مشهورترين شرايط امر به معروف و نهى از منکر مى‌رسد و به احتمال تأثير، اطمينان از نبود مفسده و زيان مالى و جانى اشاره مىکند.سپس از مراتب امر به معروف و نهى از منکر(انزجار و انکار قلبى، گفتار، اعمال قدرت) روى مىکند و با بازشکافت معناى امر و نهى دستى، فصل را به فرجام مى‌برد.
آنگاه با شرح آنها به مشهورترين شرايط امر به معروف و نهى از منکر مى‌رسد و به احتمال تأثير، اطمينان از نبود مفسده و زيان مالى و جانى اشاره مىکند.سپس از مراتب امر به معروف و نهى از منکر(انزجار و انکار قلبى، گفتار، اعمال قدرت)روى مىکند و با بازشکافت معناى امر و نهى دستى، فصل را به فرجام مى‌برد.
در فصل نهم، به روش جهاد اشاره دارد و معناى لغوى و اصطلاحى جهاد را مى‌آورد و از جهاد با نفس و جهاد با دشمن بيرونى ياد مىکند و به جهاد در قرآن مى‌پردازد و از جهاد براى رهايى مى‌گويد و با يادآورى وجوب کفايى جهاد، کسانى را که جهاد بر آنها واجب است نام مى‌برد.
در فصل نهم، به روش جهاد اشاره دارد و معناى لغوى و اصطلاحى جهاد را مى‌آورد و از جهاد با نفس و جهاد با دشمن بيرونى ياد مىکند و به جهاد در قرآن مى‌پردازد و از جهاد براى رهايى مى‌گويد و با يادآورى وجوب کفايى جهاد، کسانى را که جهاد بر آنها واجب است نام مى‌برد.
در فصل دهم، روش تشويق را توضيح مى‌دهد و از کسانى که بيشتر به تشويق نياز دارند مى‌گويد و به فايده تشويق مى‌پردازد و چند نکته را دربارۀ تشويق ياد مىکند.
در فصل دهم، روش تشويق را توضيح مى‌دهد و از کسانى که بيشتر به تشويق نياز دارند مى‌گويد و به فايده تشويق مى‌پردازد و چند نکته را دربارۀ تشويق ياد مىکند.
۱۴۳

ویرایش