۸۵٬۷۰۳
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}}') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه اش ' به 'هاش ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهام زدایی)}} | ||
'''منشور عقاید امامیه؛ شرحی گویا و مستدل از عقاید شیعه اثنی عشری در یکصد و پنجاه اصل'''، از آثار ارزنده [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيتالله جعفر سبحانى]] (متولد 1308ش) است كه در آن يك دوره كامل عقايد شيعه از توحيد تا معاد را به صورت استدلالى و با استفاده از آيات و روايات و تاريخ اسلام، تحليل كرده و شناسانده است. | '''منشور عقاید امامیه؛ شرحی گویا و مستدل از عقاید شیعه اثنی عشری در یکصد و پنجاه اصل'''، از آثار ارزنده [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيتالله جعفر سبحانى]] (متولد 1308ش) است كه در آن يك دوره كامل عقايد شيعه از توحيد تا معاد را به صورت استدلالى و با استفاده از آيات و روايات و تاريخ اسلام، تحليل كرده و شناسانده است. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۷: | ||
در مورد روش و محتواى كتاب مذكور چند نكته گفتنى است: | در مورد روش و محتواى كتاب مذكور چند نكته گفتنى است: | ||
#نویسنده در | #نویسنده در مقدمهاش بر كتاب يادآور شده كه بشر هيچ گاه از دين و رهبرىهاى آن بىنياز نبوده و هيچ چيز جايگزين مذهب نخواهد شد و بعد با اشاره به بروز جنگهاى جهانى در قرن بيستم، فروپاشى كانون خانواده در اثر گسترش فساد اخلاقى و شكست و بىاعتبارى برخى از فرضيههاى علمى، افزوده است: به قول يكى از نويسندگان: «بازگشت به معنويت و مذهب، خطى است كه اساس بنيانهاى جامعهشناسى غرب را تهديد مىكند، لذا در كنار ترس و وحشتى كه از بازگشت مسلمانان به اسلام دارند، از بازگشت مسيحيان به مسيحيت نيز وحشت و هراس دارند».<ref>مقدمه نویسنده، ص 5- 7</ref> | ||
#نویسنده اصل نخست را چنين بيان كرده است: اسلام براى شناخت جهان و حقايق دينى از سه نوع ابزار بهره مىگيرد و هريك را در قلمرو خاص خود معتبر مىداند. اين ابزار سهگانه عبارتند از: 1. حس كه مهمترين آن، حس شنوايى و بينايى است؛ 2. عقل و خرد كه در قلمرو محدودى براساس اصول و مبادى ويژهاى به طور قطع و يقين حقيقت را كشف مىكند؛ 3. وحى كه وسيله ارتباط انسهگانهاى والا و برگزيده با جهان غيب است. دو راه نخست جنبه عمومى دارد و تمام افراد بشر مىتوانند در شناخت جهان از آندو، بهره بگيرند، همچنانكه در فهم شريعت نيز مؤثر و كارساز مىباشند، در حاليكه راه سوم از آن افرادى است كه مورد عنايت خاص خداوند قرار گرفتهاند و بارزترين نمونه آن پيامبران الهى مىباشند<ref>متن كتاب، ص 13</ref> | #نویسنده اصل نخست را چنين بيان كرده است: اسلام براى شناخت جهان و حقايق دينى از سه نوع ابزار بهره مىگيرد و هريك را در قلمرو خاص خود معتبر مىداند. اين ابزار سهگانه عبارتند از: 1. حس كه مهمترين آن، حس شنوايى و بينايى است؛ 2. عقل و خرد كه در قلمرو محدودى براساس اصول و مبادى ويژهاى به طور قطع و يقين حقيقت را كشف مىكند؛ 3. وحى كه وسيله ارتباط انسهگانهاى والا و برگزيده با جهان غيب است. دو راه نخست جنبه عمومى دارد و تمام افراد بشر مىتوانند در شناخت جهان از آندو، بهره بگيرند، همچنانكه در فهم شريعت نيز مؤثر و كارساز مىباشند، در حاليكه راه سوم از آن افرادى است كه مورد عنايت خاص خداوند قرار گرفتهاند و بارزترين نمونه آن پيامبران الهى مىباشند<ref>متن كتاب، ص 13</ref> | ||
#نویسنده همچنين در بيان اصل هشتم آورده است: نظام جهان بر پايه علت و معلول استوار است، و ميان پديدههاى آن رابطه علّى و معلولى برقرار مىباشد. تأثير هر پديده در پديده ديگر مشروط به اذن و مشيت الهى بوده و اراده حكيمانه الهى بر اين استوار گرديده است كه فياضيّت خويش را غالباً ً از طريق نظام اسباب و مسبّبات تحقق بخشد. قرآن كريم هردو مطلب فوق را بيان كرده است: هم اينكه ميان پديدههاى طبيعى رابطه سببيّت حاكم است، و هم اينكه تأثيرگذارى هر علت و سببى در جهان، وابسته به اذن و مشيت كلّى الهى است<ref>همان، ص 20</ref> | #نویسنده همچنين در بيان اصل هشتم آورده است: نظام جهان بر پايه علت و معلول استوار است، و ميان پديدههاى آن رابطه علّى و معلولى برقرار مىباشد. تأثير هر پديده در پديده ديگر مشروط به اذن و مشيت الهى بوده و اراده حكيمانه الهى بر اين استوار گرديده است كه فياضيّت خويش را غالباً ً از طريق نظام اسباب و مسبّبات تحقق بخشد. قرآن كريم هردو مطلب فوق را بيان كرده است: هم اينكه ميان پديدههاى طبيعى رابطه سببيّت حاكم است، و هم اينكه تأثيرگذارى هر علت و سببى در جهان، وابسته به اذن و مشيت كلّى الهى است<ref>همان، ص 20</ref> |