۱۵٬۶۱۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''حکمتنامه جوان''' ترجمه «جواهر الحکمة للشباب» محمد محمدی ریشهری (1325-1401ش) به قلم مهدی مهریزی و با همکاری احمد غلامعلی است. در این اثر رهنمودهای حکیمانه آیات و روایات برای بهرهبرداری هرچه بیشتر جوانان از فرصت گرانبهای جوانی گردآوری و دستهبندی شده است. | '''حکمتنامه جوان''' ترجمه «جواهر الحکمة للشباب» محمد محمدی ریشهری (1325-1401ش) به قلم مهدی مهریزی و با همکاری احمد غلامعلی است. در این اثر رهنمودهای حکیمانه آیات و روایات برای بهرهبرداری هرچه بیشتر جوانان از فرصت گرانبهای جوانی گردآوری و دستهبندی شده است. | ||
کتاب حکمتنامه جوان، تا آنجا که توانسته، رهنمودهای قرآن و اهل بیت(ع) را همراه با ارائه الگوهای عینی ارزشهای دینی و اخلاقی به جوانان ارائه مینماید. با توجه به اینکه آنچه در این حکمتنامه آمده متن مهمترین رهنمودهای قرآن و احادیث اسلامی برای جوانان است که شرح آنها نیاز به کتابهای مستقل در زمینههای مختلف مسائل جوانان دارد، این مجموعه نه تنها برای جوانان، بلکه برای پژوهشگران نیز مفید است.<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص10</ref> | |||
حکمتنامه جوان، رهنمودهای حکیمانه قرآن و احادیث اسلامی درباره جوانان را در پنج بخش تقدیم میکند: نقش جوانی در خودسازی و سازندگی، مقدمات شکوفایی جوان، آسیبشناسی جوان، حقوق جوان و جوانان نمونه.<ref>ر.ک: درآمد، ص37-17</ref> | |||
در ابتدی کتاب ارزش جوانی با ذکر یک آیه و یک حدیث از امام علی(ع) مورد بررسی قرار گرفته است. در حدیث چنین آمده که قدر چهار چیز را جز چهار کس نمیداند: قدر جوانی را جز سالمندان نمیدانند و قدر سلامتی را جز اهل بلا و مصیبت نمیدانند و... .<ref>ر.ک: متن کتاب، ص42-40</ref> سپس در ادامه، اشعاری از دیوان منسوب به امیرالمؤمنین(ع) نقل شده که در آنها از گریه بر سپری شدن ایام جوانی سخن رفته که ترجمه آن چنین است: | در ابتدی کتاب ارزش جوانی با ذکر یک آیه و یک حدیث از امام علی(ع) مورد بررسی قرار گرفته است. در حدیث چنین آمده که قدر چهار چیز را جز چهار کس نمیداند: قدر جوانی را جز سالمندان نمیدانند و قدر سلامتی را جز اهل بلا و مصیبت نمیدانند و... .<ref>ر.ک: متن کتاب، ص42-40</ref> سپس در ادامه، اشعاری از دیوان منسوب به امیرالمؤمنین(ع) نقل شده که در آنها از گریه بر سپری شدن ایام جوانی سخن رفته که ترجمه آن چنین است: | ||
"بر جوانی، چون که بگذشت گریستم*کاش جوانی به سوی ما باز میگشت" | |||
'''اگر جوانی به فروش میرسید | '''اگر جوانی به فروش میرسید | ||
به فروشندهاش هر چه میخواست میدادم'''.<ref>ر.ک: همان، ص43</ref> | به فروشندهاش هر چه میخواست میدادم'''.<ref>ر.ک: همان، ص43</ref> |