الإقناع في العروض و تخریج القوافي: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''الإقناع في العروض و تخريج القوافي'''، نوشته اسماعیل بن عباد بن عباس بن عباد بن احمد (326 -385ق)، معروف به صاحب بن عباد از شخصیت‌های شیعی مشهور در علم و ادب و سیاست است که به جایگاه وزارت در دولت آل‌بویه رسید<ref>ر.ک: قمی، عباس، ج‏1، ص‌94-‌95</ref>. در برخی از منابع نام‌های دیگری برای این اثر ذکر شده که از جمله آنها «العروض الکافی» است<ref>ر.ک: آقابزرگ تهرانى، محمدمحسن، ج15، ص‌254؛ مقدمه تحقیق، ص‌33</ref>. این کتاب در دانش عروض و قافیه به نگارش درآمده و توسط ابراهیم محمد احمد ادکاوی تحقیق شده است.
'''الإقناع في العروض و تخريج القوافي'''، نوشته [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|اسماعیل بن عباد بن عباس بن عباد بن احمد]] (326 -385ق)، معروف به [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] از شخصیت‌های شیعی مشهور در علم و ادب و سیاست است که به جایگاه وزارت در دولت آل‌بویه رسید<ref>ر.ک: قمی، عباس، ج‏1، ص‌94-‌95</ref>. در برخی از منابع نام‌های دیگری برای این اثر ذکر شده که از جمله آنها «العروض الکافی» است<ref>ر.ک: آقابزرگ تهرانى، محمدمحسن، ج15، ص‌254؛ مقدمه تحقیق، ص‌33</ref>. این کتاب در دانش عروض و قافیه به نگارش درآمده و توسط [[ادکاوی، ابراهیم|ابراهیم محمد احمد ادکاوی]] تحقیق شده است.


اثر یادشده از جمله آثار مهم و پیش‌گام در علم عروض است که به شکل مختصر نوشته شده و مشتمل بر تمام مطالب عروضی است که خلیل بن احمد فراهیدی (م 175ق) و نویسندگان دیگر در آثارشان ذکر نموده‌اند<ref>رک: مقدمه تحقیق، ص36</ref>.
اثر یادشده از جمله آثار مهم و پیش‌گام در علم عروض است که به شکل مختصر نوشته شده و مشتمل بر تمام مطالب عروضی است که [[خلیل بن احمد|خلیل بن احمد فراهیدی]] (م 175ق) و نویسندگان دیگر در آثارشان ذکر نموده‌اند<ref>رک: مقدمه تحقیق، ص36</ref>.


روش نویسنده در این کتاب ذکر ابیات شعری و تقطیع آن بر اساس عروض و نشان دادن وزن هر جزء در ذیل آن است. وی در توضیح و تبیین مطالب تنها به یک شاهد مثال که مقصود را روشن کند اکتفا کرده است<ref>رک: همان</ref>.
روش نویسنده در این کتاب ذکر ابیات شعری و تقطیع آن بر اساس عروض و نشان دادن وزن هر جزء در ذیل آن است. وی در توضیح و تبیین مطالب تنها به یک شاهد مثال که مقصود را روشن کند اکتفا کرده است<ref>رک: همان</ref>.