أصول التفکير النحوي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جمع‌ آور' به 'جمع‌آور'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جمع‌ آور' به 'جمع‌آور')
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''أصول التفكير النحوي'''، اثر [[ابوالمکارم، علی|علی ابوالمکارم]]، کتابی است پیرامون مشکلات پیش روی مطالعات نحو عربی‌ و بازشناسی عناصر سلبی و ایجابی آن.  
'''أصول التفكير النحوي'''، اثر [[ابوالمکارم، علی|علی ابوالمکارم]]، کتابی است پیرامون مشکلات پیش روی مطالعات نحو عربی‌ و بازشناسی عناصر سلبی و ایجابی آن.  


نویسنده در این‌ کتاب‌ تنها‌ به‌ جمع‌ آوری‌ مجموعه‌ای از قواعد کلی پایه‌های اساسی نحو اکتفا نکرده است، بلکه به شیوه‌ای منطقی و روشمند، سرمایه‌های فکری نحویان را مورد مطالعه‌ دقیق قرار داده و پس از آن بر اساس نظریه تکامل تدریجی در حقیقت انسان و طبیعت، این سرمایه ها را تحلیل کرده است. او همچنان اولویت‌ها را در پژوهش‌ خود‌ در نظر داشته و از اصل به فرع حرکت کرده است<ref>ر.ک: رضوان، هادی، ص86</ref>.
نویسنده در این‌ کتاب‌ تنها‌ به‌ جمع‌آوری‌ مجموعه‌ای از قواعد کلی پایه‌های اساسی نحو اکتفا نکرده است، بلکه به شیوه‌ای منطقی و روشمند، سرمایه‌های فکری نحویان را مورد مطالعه‌ دقیق قرار داده و پس از آن بر اساس نظریه تکامل تدریجی در حقیقت انسان و طبیعت، این سرمایه ها را تحلیل کرده است. او همچنان اولویت‌ها را در پژوهش‌ خود‌ در نظر داشته و از اصل به فرع حرکت کرده است<ref>ر.ک: رضوان، هادی، ص86</ref>.


از ویژگی‌های مهم کتاب، جدا کردن دو اصطلاح «أصول النحو» و «أصول التفكير النحوي» است؛ از ویژگی‌های اصطلاح دوم، یکی قدمت آن و دیگری جامع بودن و گستردگی آن است. بر همین اساس مهم‌ترین مسئله‌‌ای‌ که نویسنده بیان آن‌ را‌ ضروری دانسته، استقرا و مفهوم استقرایی قیاس است و پس از آنکه ثابت می‌کند در مرحله‌ای قیاس در همین معنای استقرایی به‌کار می‌رفته، به بررسی منابع قابل‌ اعتماد‌ در استقرای ماده لغوی پرداخته است. سپس او با یک مطالعه تاریخی، وارد مرحله دوم، یعنی مرحله مفهوم شکلی قیاس (یا همان قیاس منطقی) می‌شود و از ارتباط‌ و پیوند‌ آن با‌ مفهوم نخست سخن می‌گوید. او همین سیر تاریخی را در قاعده‌سازی و تعلیل نحوی‌ در پیش گرفته و از موضع‌گیری‌های متعارض و متفاوت‌ نحویان‌ در مقابل‌ تعلیل در نحو سخن گفته است<ref>ر.ک: همان، ص86-87</ref>.
از ویژگی‌های مهم کتاب، جدا کردن دو اصطلاح «أصول النحو» و «أصول التفكير النحوي» است؛ از ویژگی‌های اصطلاح دوم، یکی قدمت آن و دیگری جامع بودن و گستردگی آن است. بر همین اساس مهم‌ترین مسئله‌‌ای‌ که نویسنده بیان آن‌ را‌ ضروری دانسته، استقرا و مفهوم استقرایی قیاس است و پس از آنکه ثابت می‌کند در مرحله‌ای قیاس در همین معنای استقرایی به‌کار می‌رفته، به بررسی منابع قابل‌ اعتماد‌ در استقرای ماده لغوی پرداخته است. سپس او با یک مطالعه تاریخی، وارد مرحله دوم، یعنی مرحله مفهوم شکلی قیاس (یا همان قیاس منطقی) می‌شود و از ارتباط‌ و پیوند‌ آن با‌ مفهوم نخست سخن می‌گوید. او همین سیر تاریخی را در قاعده‌سازی و تعلیل نحوی‌ در پیش گرفته و از موضع‌گیری‌های متعارض و متفاوت‌ نحویان‌ در مقابل‌ تعلیل در نحو سخن گفته است<ref>ر.ک: همان، ص86-87</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش