۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''الصوفیة و السوریالیة''' نوشته آدونیس شاعر بزرگ عرب، در بیان تأثیر پذیری سوررئالیسم از عرفان اسلامی | '''الصوفیة و السوریالیة''' نوشته آدونیس شاعر بزرگ عرب، در بیان تأثیر پذیری سوررئالیسم از عرفان اسلامی | ||
این کتاب یکی از آثار تحقیقی آدونیس(متولد 1930م) است. او در این کتاب در تلاش است تا به شکلی روشمند به مطالعه تصوف از منظری نوین بپردازد. او در این اثر میکوشد تا با استناد نصوص تصوف و متون و آثار سوررئالیستی، قدر مشترک میان دو تجربه عرفانی و سورئالیستی را تبیین کند. بهویژه در آنچه به | این کتاب یکی از آثار تحقیقی آدونیس(متولد 1930م) است. او در این کتاب در تلاش است تا به شکلی روشمند به مطالعه تصوف از منظری نوین بپردازد. او در این اثر میکوشد تا با استناد نصوص تصوف و متون و آثار سوررئالیستی، قدر مشترک میان دو تجربه عرفانی و سورئالیستی را تبیین کند. بهویژه در آنچه به رؤیت عالم در دو سطح خودآگاه و ناخودآگاه و نگارش و زبان آن مربوط است. | ||
نویسنده معتقد است: کلمهی صوفی در اصل، به امور پنهانی و غیبی مربوط است. آنچه باعث روی آوردن به تصوف شد، ناتوانی و عجز عقل (و شریعت دینی) و نیز عجز علم از پاسخگویی به بسیاری از پرسشهای ژرف انسان است. انسان احساس میکند که برخی دشواریهای عقلی، شرعی، دینی و علمی او پاسخ گفته میشود. دشوارهای که پاسخی بدان داده نشده،(و نخواهد شد) و آنچه شناخته نشده (و نخواهد شد) و آنچه در بیان نمیآید (و نخواهد آمد) سبب گرایش به تصوف میشود. همین مسائل نیز باعث به وجود آمدن سوررئالیسم شد. دعوی نخست سوررئالیستها این بود که سوررئالیسم جنبشی است برای بیان آنچه بیان درنیامده و نمیآید. بنیان تصوف نیز بر ناگفتنیها، نادیدنیها و ناشناختیها استوار است. واپسین هدفی که صوفی برای رسیدن به آن میکوشد، تمامی(یگانه شدن) با غیب مطلق است. سوررئالیسم نیز در پی تحقق همین امر است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص10-11</ref> | نویسنده معتقد است: کلمهی صوفی در اصل، به امور پنهانی و غیبی مربوط است. آنچه باعث روی آوردن به تصوف شد، ناتوانی و عجز عقل (و شریعت دینی) و نیز عجز علم از پاسخگویی به بسیاری از پرسشهای ژرف انسان است. انسان احساس میکند که برخی دشواریهای عقلی، شرعی، دینی و علمی او پاسخ گفته میشود. دشوارهای که پاسخی بدان داده نشده،(و نخواهد شد) و آنچه شناخته نشده (و نخواهد شد) و آنچه در بیان نمیآید (و نخواهد آمد) سبب گرایش به تصوف میشود. همین مسائل نیز باعث به وجود آمدن سوررئالیسم شد. دعوی نخست سوررئالیستها این بود که سوررئالیسم جنبشی است برای بیان آنچه بیان درنیامده و نمیآید. بنیان تصوف نیز بر ناگفتنیها، نادیدنیها و ناشناختیها استوار است. واپسین هدفی که صوفی برای رسیدن به آن میکوشد، تمامی(یگانه شدن) با غیب مطلق است. سوررئالیسم نیز در پی تحقق همین امر است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص10-11</ref> |
ویرایش