۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:اسفند(98)' به '') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
بر این کتاب، حدود دویست سال گذشته که در میان مهملات کتابها مانده بوده و جز اهل کتابی که شناخت با نامهای کتابها داشتهاند، از آن بیخبر بودهاند. محقق مینویسد: برای من فرصتی دست داد که در سال 1348 با استاد احمد تیمور پاشا آشنا شوم. او از کسانی بود که عنایت تام به علم و جمع کتابهای اسلامی دارند. من از وی پرسیدم: آیا کتاب تاریخ طرابلس غرب را دارید؟ او بدون درنگ پاسخ داد: کتاب «تاریخ ابن غلبون» را دارد. کتاب را از وی عاریه گرفتم و پسازآن خوب دیدم از رویش استنساخ کنم. برای این امر از وی اجازه گرفتم و اجازه داد.<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref> نسخه احمد پاشا، تصویر از روی نسخه کتابخانه پاریس در سال 1344 بوده که به خط مغربی زیبایی نوشته شده بوده ولی تحریفات فراوانی داشته است. محقق، در اینکه این تحریفات از جانب نویسندههای اثر بوده یا خود، مؤلف شک دارد. او نسخه دیگری جز نسخه مذکور که در تصحیح این کتاب از آن یاری بجوید ازاینرو برای تصحیح به تاریخ ابن خلدون و... مراجعه کرده است. [[زاوی، طاهر احمد|طاهر زاوی]] همچنین برخی کلمات متن را تغییر داده و برخی دیگر را بر بعضی، مقدم کرده است؛ که البته این موارد، کم است. گاه نیز یک یا دو کلمه به متن افزوده که البته تغییری در معنا ایجاد نمیکند. در بسیاری از موارد نیز از ترس اینکه مبادا کاری کند که منظور نویسنده را تغییر دهد، تغییری ایجاد نکرده است. وی زیاداتش را در میان [ ] قرار داده است. عنوانگذاری، فهرستبندی و پاراگرافبندی نیز از دیگر کارهایی است که محقق، روی این کتاب انجام داده است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref> | بر این کتاب، حدود دویست سال گذشته که در میان مهملات کتابها مانده بوده و جز اهل کتابی که شناخت با نامهای کتابها داشتهاند، از آن بیخبر بودهاند. محقق مینویسد: برای من فرصتی دست داد که در سال 1348 با استاد احمد تیمور پاشا آشنا شوم. او از کسانی بود که عنایت تام به علم و جمع کتابهای اسلامی دارند. من از وی پرسیدم: آیا کتاب تاریخ طرابلس غرب را دارید؟ او بدون درنگ پاسخ داد: کتاب «تاریخ ابن غلبون» را دارد. کتاب را از وی عاریه گرفتم و پسازآن خوب دیدم از رویش استنساخ کنم. برای این امر از وی اجازه گرفتم و اجازه داد.<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref> نسخه احمد پاشا، تصویر از روی نسخه کتابخانه پاریس در سال 1344 بوده که به خط مغربی زیبایی نوشته شده بوده ولی تحریفات فراوانی داشته است. محقق، در اینکه این تحریفات از جانب نویسندههای اثر بوده یا خود، مؤلف شک دارد. او نسخه دیگری جز نسخه مذکور که در تصحیح این کتاب از آن یاری بجوید ازاینرو برای تصحیح به تاریخ ابن خلدون و... مراجعه کرده است. [[زاوی، طاهر احمد|طاهر زاوی]] همچنین برخی کلمات متن را تغییر داده و برخی دیگر را بر بعضی، مقدم کرده است؛ که البته این موارد، کم است. گاه نیز یک یا دو کلمه به متن افزوده که البته تغییری در معنا ایجاد نمیکند. در بسیاری از موارد نیز از ترس اینکه مبادا کاری کند که منظور نویسنده را تغییر دهد، تغییری ایجاد نکرده است. وی زیاداتش را در میان [ ] قرار داده است. عنوانگذاری، فهرستبندی و پاراگرافبندی نیز از دیگر کارهایی است که محقق، روی این کتاب انجام داده است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref> | ||
این کتاب، توسط ناشر دیگری (المطبعة السلفیة و مکتبتها) در 1349 قمری تقریباً با همین مقدمه چاپ شده است؛ البته دو بخش دیگر در مقدمه کتاب یعنی بیان خلاصهای در تاریخ حاکمان طرابلس، و مقدمه چاپ دوم در آن اثر وجود ندارد.<ref>ر.ک: زاوی، طاهر احمد، | این کتاب، توسط ناشر دیگری (المطبعة السلفیة و مکتبتها) در 1349 قمری تقریباً با همین مقدمه چاپ شده است؛ البته دو بخش دیگر در مقدمه کتاب یعنی بیان خلاصهای در تاریخ حاکمان طرابلس، و مقدمه چاپ دوم در آن اثر وجود ندارد.<ref>ر.ک: زاوی، طاهر احمد، ص3-15</ref> [[زاوی، طاهر احمد|طاهر احمد زاوی]] در مقدمه چاپ دوم کتاب مینویسد: ازآنجاییکه چاپ پیشین کتاب تمام شده بود و در بازار نبود، مناسب دیدم که آن را با برخی زیادات دوباره چاپ کنم؛ به مقدمه چاپ اول، چیزی در وصف طرابلس افزودم که برخی از امور مربوط به دورانهای قدیمش را در آن بیان کردم و روایتی از اشغال اسپانیا و شوالیههای باستانی طرابلس را که نویسنده در کتاب، بیان نکرده، به آن افزودم. ازآنجاییکه این متن طولانی بود آن را بهصورت تعلیقه نیاوردم؛ بلکه در هسته اصلی کتاب ذکرش کردم و در ابتدا و انتهای آن بر اینکه این متن زیادتی است از جانب من توضیح دادم تا خواننده آن را با اصل متن کتاب، اشتباه نکند. همچنین در آخر این نشر، خاتمهای درباره حاکمان خانواده قره مانلی که نویسنده کتاب در اوایل سقوطشان زنده بوده، افزودم. [[زاوی، طاهر احمد|طاهر احمد زاوی]]، در نگارش خاتمه بر ترجمه به عربی طه فوزی از کتاب «طرابلس الغرب تحت حكم أسرة القرمنلي» رودلف میکاکی، تکیه کرده است. وی همچنین تاریخ خانواده جبالی طرابلسی (أسرة الجبالي الطرابلسية) را هم به این اثر افزوده که از نظر مؤلف کتاب، مخفی مانده است (با اینکه مؤلف همعصر با این خاندان بوده.).<ref>ر.ک: همان، مقدمه چاپ دوم، ص32-33</ref> | ||
نکته قابلتوجه این است که در چاپ قاهره در 1349 قمری نام کتاب بهصورت «تاريخ طرابلس الغرب المسمی التذكار فيمن ملك طرابلس و ما كان بها من الأخبار» آمده و در این چاپ بهصورت «تاريخ طرابلس الغرب المسمی التذكار فيمن ملك طرابلس و ما كان بها من الأخيار» که در نام اولی منظور از «أخبار» یعنی حوادثی که در آن سرزمین رخ داده و در دومی منظور از «أخيار» یعنی اشخاص نیکی که در آن سرزمین زیستهاند.<ref>ر.ک: همان، صفحه عنوان کتاب؛ کتاب، صفحه شناسنامه اطلاعات</ref> | نکته قابلتوجه این است که در چاپ قاهره در 1349 قمری نام کتاب بهصورت «تاريخ طرابلس الغرب المسمی التذكار فيمن ملك طرابلس و ما كان بها من الأخبار» آمده و در این چاپ بهصورت «تاريخ طرابلس الغرب المسمی التذكار فيمن ملك طرابلس و ما كان بها من الأخيار» که در نام اولی منظور از «أخبار» یعنی حوادثی که در آن سرزمین رخ داده و در دومی منظور از «أخيار» یعنی اشخاص نیکی که در آن سرزمین زیستهاند.<ref>ر.ک: همان، صفحه عنوان کتاب؛ کتاب، صفحه شناسنامه اطلاعات</ref> |
ویرایش