انوار جليه در کشف اسرار حقیقت علویه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی'
جز (+رده)
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی')
خط ۶۲: خط ۶۲:
شرح اين حديث، محتاج به مطالب و مباحث زيادى است كه شارح محقق همه آن مطالب را در اين شرح تقرير فرموده‌اند و اين شرح از حيث احاطه به مراتب و درجات سلوك و از جهت بسط مطلب و نقل اقوال و تحقيق حق در جميع مراتب و مقامات سلوك از مقام طبع و نفس و عقل و روح و قلب و سرّ و خفى و اخفى نظير ندارد.<ref>همان</ref>
شرح اين حديث، محتاج به مطالب و مباحث زيادى است كه شارح محقق همه آن مطالب را در اين شرح تقرير فرموده‌اند و اين شرح از حيث احاطه به مراتب و درجات سلوك و از جهت بسط مطلب و نقل اقوال و تحقيق حق در جميع مراتب و مقامات سلوك از مقام طبع و نفس و عقل و روح و قلب و سرّ و خفى و اخفى نظير ندارد.<ref>همان</ref>


مؤلف، در مباحث عرفان و تصوف نيز وارد و بر جميع مشارب واقف و بر اصول و فروع عرفان محيط است و در مقام شرح، هيچ نكته‌اى را از ياد نبرده است؛ از جمله در مقام بيان معانى اقسام توحيد و انواع كشف و بيان معانى فناء و تقرير وجوه محتمل در كلام امام(ع)، از قبيل «هتك الستر» و «غلبة السر» و تحقيق در مسائلى از قبيل تقرير وجوه در علت تعبير از انوار سبحات، به صفات جلال و نيز تحقيق اين معنا كه زيادتى بيان در «زدني بيانا» بايد حمل بر انكشاف عناوين شود و يا آنكه مراد، انكشاف مراتب توحيد و بالاخره مقصود، كشف عينى است.<ref>همان، ص32-33</ref>
مؤلف، در مباحث عرفان و تصوف نيز وارد و بر جميع مشارب واقف و بر اصول و فروع عرفان محيط است و در مقام شرح، هيچ نكته‌اى را از ياد نبرده است؛ از جمله در مقام بيان معانى اقسام توحيد و انواع كشف و بيان معانى فناء و تقرير وجوه محتمل در كلام امام(ع)، از قبيل «هتك الستر» و «غلبة السر» و تحقيق در مسائلى از قبيل تقرير وجوه در علت تعبير از انوار سبحات، به صفات جلال و نيز تحقيق اين معنا كه زيادتى بيان در «زدنیبيانا» بايد حمل بر انكشاف عناوين شود و يا آنكه مراد، انكشاف مراتب توحيد و بالاخره مقصود، كشف عينى است.<ref>همان، ص32-33</ref>


مؤلف در مقام تقرير اقسام محو و فناء و صحو و نيز در مقام تحقيق در علّيت غلبه سرّ نسبت به پاره نمودن حجب و پرده‌هاى مانع شهود و نيز تحقيق در اين مهم كه صفت توحيد با جذب الأحديّة، چه مناسبت دارد و مراد از صفت توحيد عرفان موحد است كه همان مشاهده و ملاحظه ذات معرّا از تعين باشد و احديّت وجود به چه نحو موحد را در خود فانى مى‌نمايد و اين فنا به چه نحو موحد را فانى مى‌نمايد كه از كليه اعتبارات ساقط مى‌شود به‌نحوى كه نه صفتى بماند و نه موصوفى، مطالب ارزنده‌اى را بيان نموده است.<ref>همان، ص33</ref>
مؤلف در مقام تقرير اقسام محو و فناء و صحو و نيز در مقام تحقيق در علّيت غلبه سرّ نسبت به پاره نمودن حجب و پرده‌هاى مانع شهود و نيز تحقيق در اين مهم كه صفت توحيد با جذب الأحديّة، چه مناسبت دارد و مراد از صفت توحيد عرفان موحد است كه همان مشاهده و ملاحظه ذات معرّا از تعين باشد و احديّت وجود به چه نحو موحد را در خود فانى مى‌نمايد و اين فنا به چه نحو موحد را فانى مى‌نمايد كه از كليه اعتبارات ساقط مى‌شود به‌نحوى كه نه صفتى بماند و نه موصوفى، مطالب ارزنده‌اى را بيان نموده است.<ref>همان، ص33</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش