۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
ورّاق شيوه زجاجى را در تقسيم علل پيروى نكرد و كتابش را در 62 باب تأليف نمود و از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] در نامگذارى ابواب پيروى نمود. | ورّاق شيوه زجاجى را در تقسيم علل پيروى نكرد و كتابش را در 62 باب تأليف نمود و از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] در نامگذارى ابواب پيروى نمود. | ||
مطالعه كتاب، اين مطلب را بر ما آشكار مىكند كه ورّاق همانند نحويون ديگر در ذيل عنوان يك باب از موضوع آن باب بحث نكرده است، بلكه بلافاصله به ذكر علل متعلق به آن موضوع پرداخته است. چهبسا ورّاق مفروض گرفته كه خواننده كتابش قضاياى علم نحو را بهخوبى مىداند و نيازى به تلخيص مطالب نحو نيست. تنها | مطالعه كتاب، اين مطلب را بر ما آشكار مىكند كه ورّاق همانند نحويون ديگر در ذيل عنوان يك باب از موضوع آن باب بحث نكرده است، بلكه بلافاصله به ذكر علل متعلق به آن موضوع پرداخته است. چهبسا ورّاق مفروض گرفته كه خواننده كتابش قضاياى علم نحو را بهخوبى مىداند و نيازى به تلخيص مطالب نحو نيست. تنها انگیزه او ذكر علل مختص به هر باب است؛ بهعنوان مثال در باب حروف قَسَم، اين حروف را شماره و عمل و اوضاع و شواهد استعمال حروف قسم را ذكر نكرده است و فوراً به طرح اين سؤال و پاسخ به آن پرداخته است: «چرا اصل حروف قَسَم باء است؟».<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25254/204 همان، ص204]</ref> | ||
در باب مرفوع بودن فعل مضارع، ديدگاه بصريون را ذكر كرده كه ارتفاع اين فعل تنها به خاطر آن است كه در جاى اسم (بهصورت خاص اسم فاعل) نشسته است و سپس به توضيح اين مطلب و در ادامه به نقض قول فرّاء (مضارع اگر از نواصب و جوازم مصون بماند، مرفوع مىشود) و قول كسائى (مضارع بهوسيله زوائدى كه در ابتداى آن مىآيد، مانند همزه و تاء و نون و ياء مرفوع مىشود) مىپردازد؛ فلذا [[ابن وراق، محمد بن عبدالله|وراق]] نظر بصريون را تأييد و رأى كوفيون را نقض كرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25254/206 همان، ص206]</ref> | در باب مرفوع بودن فعل مضارع، ديدگاه بصريون را ذكر كرده كه ارتفاع اين فعل تنها به خاطر آن است كه در جاى اسم (بهصورت خاص اسم فاعل) نشسته است و سپس به توضيح اين مطلب و در ادامه به نقض قول فرّاء (مضارع اگر از نواصب و جوازم مصون بماند، مرفوع مىشود) و قول كسائى (مضارع بهوسيله زوائدى كه در ابتداى آن مىآيد، مانند همزه و تاء و نون و ياء مرفوع مىشود) مىپردازد؛ فلذا [[ابن وراق، محمد بن عبدالله|وراق]] نظر بصريون را تأييد و رأى كوفيون را نقض كرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25254/206 همان، ص206]</ref> | ||
كتاب، همچنين علل صرفى را در ابواب صرف در بر دارد كه بهطور اجمال مبتنى بر ثقل و خفت و توجه به تفاوتهاست؛ بهعنوان مثال در باب جمع از علت جمع فَعْلَة بر فَعَلات و فَعْلات چنين مىنويسد: كلمه اگر اسم باشد، جمع آن بر فَعَلات با تحريك عين الفعل مىآيد، مانند: «جَفْنة، جَفَنات». عين الفعل كلمه براى جدايى اسم و صفت متحرك مىشود؛ علت اين امر آن است كه صفت ثقيلتر از اسم است؛ چراكه متضمن موصوف است و چون | كتاب، همچنين علل صرفى را در ابواب صرف در بر دارد كه بهطور اجمال مبتنى بر ثقل و خفت و توجه به تفاوتهاست؛ بهعنوان مثال در باب جمع از علت جمع فَعْلَة بر فَعَلات و فَعْلات چنين مىنويسد: كلمه اگر اسم باشد، جمع آن بر فَعَلات با تحريك عين الفعل مىآيد، مانند: «جَفْنة، جَفَنات». عين الفعل كلمه براى جدايى اسم و صفت متحرك مىشود؛ علت اين امر آن است كه صفت ثقيلتر از اسم است؛ چراكه متضمن موصوف است و چون سنگینتر از اسم بوده و اسم خفيفتر از صفت است واجب است، اخفّ متحرك شود.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25254/206 همان]</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش